ثواب کسی که بگوید لا اله الا الله
شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:
۷- حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْكُوفِيِّ وَ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ كُلُّهُمْ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ يُوسُفَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ عَمْرٍو عَنْ مُهَاجِرِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ عَنِ اَلنَّبِيِّ ص قَالَ : مَنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ مُخْلِصاً دَخَلَ اَلْجَنَّةَ وَ إِخْلاَصُهُ بِهَا أَنْ يَحْجُزَهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ.
زید بن ارقم از حضرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل کرده است که آن حضرت فرمودند: کسی که مخلصانه بگوید لا اله الا الله داخل بهشت میشود و شرط مخلص بودن او این است که همین جمله «لا اله الا الله» او را از انجام کارهای حرام باز دارد.
صفات الشیعة، تالیف شیخ صدوق، حديث ۷
تقویم شیعه
نوزدهم رجب
مرگ معتمد عباسی لعنت الله علیه
در این روز در سال ۲۷۹ هجری قمری المعتمد علی الله احمد بن متوکل ملقب به معتمد به جهنم واصل شد. علت مرگ او این بود که در کنار نهری در حال عیش و نوش بود و در اثر نوشیدن زیاد شراب یا زهری که توسط پسر برادرش در شراب او ریخته بودند، شکمش ترکید. به قول دیگر او در هجدهم رجب به درک واصل شد.
معتمد در ۲۳ سال غصب خلافتش لذت و ملاهی را اختیار کرده بود و امورات مملکت به دست برادرش احمد موفق بود. بعد از او پسرش احمد معتضد کارهای پدر را انجام میداد تا عمویش معتمد را از سر راه برداشت و خود به خلافت رسید.
از کبائر جرائم اعمال معتمد، مسموم کردن آقا و مولایمان حضرت امام حسین عسکری علیه السلام است. صدوق رحمه الله میفرماید: معتمد چندین بار امام عسکری علیه السلام را حبس کرد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۱۰-۲۱۱
تقویم شیعه
هجدهم رجب
۱- وفات ابراهیم فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله
در سال دهم هجری قمری ابراهیم فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفت. مادر این بزرگوار ماریه قبطیه بود. سن ابراهیم هنگام وفات به قولی ۱۸ ماه و چند روز، و به قولی یک سال و ده ماه و هشت روز بود.
۲- اول خلافت شوم یزید (لعنت الله علیه)
در این روز یزید ملعون خلافت غصب شده را در دست گرفت. سه روز بعد از مرگ معاویه و دفن او در ۱۵ رجب، یزید به دمشق آمد و کنار قبر او رفت و گریست. بعد از آن به کاخ رفت و تا سه روز بیرون نیامد. سپس در روز ۲۱ رجب به مسجد آمد و به منبر رفت و خطبه خواند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۰۹-۲۱۰
تقویم شیعه
هفدهم رجب
مرگ مأمون (لعنت الله علیه)
روز پنچ شنبه ۱۷ رجب سال ۲۱۸ هجری قمری، یا به قولی ۸ رجب یا ۹ رجب یا ۱۸ رجب مأمون لعنت الله علیه در سن ۴۸ سالگی به اجدادش پیوست. مدت غصب خلافت توسط او ۲۱ سال بود.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۰۹
وصایای اخلاقی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امیر المومنین به نقل از کتاب شریف تحف العقول (۱۴)
يا علي في التوراة من أتى غنيا فتضعضع له ذهب ثلثا دينه.
ای علی! در تورات آمده است که کسی که خود را در برابر ثروتمند به خاطر ثروتش حقیر نماید، دو سوم دینش را از دست داده است.
ارمغان حکمت از خاندان عصمت، ترجمه تحف العقول عن آل رسول، تألیف ابن شعبه حرانی، ترجمه محمد مهدی سازندگی، صفحه ۲۲
تقویم شیعه
بیست و سوم رجب
۱- حمله به امام مجتبی علیه السلام در مدائن
در این روز جراح بن سنان اسدی ملعون در ساباط مدائن با استفاده از تاریکی شب خنجر یا تیغی مسموم را به ران مبارک امام حسن مجتبی علیه السلام زد که تا استخوان شکافت. آن حضرت از شدت درد دست در گردن او افکند و هر دو به زمین افتادند. دوستان حضرت آن ملعون را کشتند و امام علیه السلام را به خانه والی مدائن، سعد بن مسعود (عموی مختار) بردند. سعد جراحی آورد و جراحت آن حضرت را مداوا نمود. مخفی نماند که معاویه هر یک از عمرو بن حریث و اشعث بن قیس و حجر حارث و شبث بن ربعی را به همراه جاسوسی از جاسوسان خود برای کشتن اما مجتبی به عراق فرستاد و به آنها وعده کرد هرکس حسن بن علی او را بکشد ۲۰۰ هزار درهم به اضافه سرلشکری یکی از لشکرهای شام، و یکی از دخترانم را به همسری او خواهم داد. این خبر به امام حسن علیه السلام که رسید، آن حضرت زیر لباس حتی در نماز زره میپوشید. یک بار در نماز تیری به سوی آن حضرت پرتاب کردند و چون زره در تن مبارک بود بر آن حضرت اثری نکرد. اما در تاریکیهای ساباط مدائن با خنجری زهر آلود به آن حضرت حمله کردند. در این روز زیارت آن حضرت و لعن بر ظالمان و قاتلان آن حضرت مناسب است.
۲- مسموم شدن موسی بن جعفر علیه السلام
در این روز در سال ۱۸۳ هجری قمری آقا و مولایمان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را به دستور هارون ملعون در زندان بغداد زهر داده و مسموم کردند.
۳- فرار عمر در جنگ خیبر
در این روز در جنگ خیبر پرچم را به دست عمر دادند و او با دیدن دشمن گریخت و گروه خود را نیز به فرار تشویق کرد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۱۲-۲۱۳
تقویم شیعه
بیست و دوم رجب
فرار ابو بکر در جنگ خیبر
در این روز در ایام جنگ خیبر علم به ابو بکر داده شد و او با دیدن دشمن گریخت و گروه خود را نیز به فرار تشویق کرد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۱۱
تقویم شیعه
بیست و پنجم رجب
شهادت امام موسی بن جعفر علیهما السلام
در این روز در سال ۱۸۳ هجری قمری بنا بر مشهور امام موسی بن جعفر علیهما السلام، در حبس سندی بن شاهک (لعنت الله علیه) به شهادت رسیدند. به روایت مرحوم کلینی روز شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام ششم رجب است. هارون ملعون به ظاهر برای زیارت و در حقیقت برای دستگیر نمودن حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام و فرستادن آن حضرت از مدینه به بغداد به مسجد النبی صلی الله علیه و آله آمد.
خلفای ظالم در دوران امامت حضرت
آن حضرت ۲۰ سال داشتند که امامت به ایشان منتقل شد و مدت ۳۵ سال امامت فرمودند. در این مدت بعد از شهادت امام صادق علیه السلام مقداری همزمان با ابو جعفر منصور بودند که او متعرض آن حضرت نشد. بعد از منصور قریب به ده سال ایام خلافت مهدی بود. او حضرت را به عراق طلبید و حبس کرد. شبی امیر المومنین علیه السلام را در خواب دید که به او فرمود: فهل عسیتم ان تولیتم أن تفسدوا فی الارض و تقطعوا أرحامکم. وقتی بیدار شد مراد حضرت را دانست و موسی بن جعفر علیهما السلام را از زندان آزاد کرد. پس از مهدی، پسرش هادی خواست آن حضرت را محبوس کند ولی اجل او را مهلت نداد، چه اینکه کمتر از یک سال بیشتر خلافت نکرد. خلافت به هارون که رسید امام علیه السلام را از زندانی به زندان دیگر فرستاد، تا در سال چهاردهم خلافتش آن حضرت را در سن ۵۵ سالگی به زهر جفا شهید کرد.
غسل و تدفین حضرت
پس از شهادت بدن شریف حضرت را طبق دستور هارون با جامه های کهنه، جهت اهانت به آن بزرگوار، روی نردبانی گذاردند و چهار حمال بر دوش گرفتند، و کسی جلوی جنازه صدا می زد: این امام رافضیان است. امام رضا علیه السلام قبلاً متوجه غسل و کفن و نماز آن حضرت شده بودند. سپس شیعیان آمدند و گل آوردند و احترام کردند و در محل فعلی حرم مطهر، بدن آن حضرت را دفن کردند. تعداد فرزندان آن حضرت ۳۷ نفرند و مدت امامت آن حضرت ۳۵ سال، و عمر شریف امام علیه السلام هنگام شهادت ۵۵ سال بود. شهادت آن حضرت در پنجم یا ششم رجب نیز ذکر شده است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۱۶-۲۱۷
تقویم شیعه
بیست و چهارم رجب
۱- فتح خیبر به دست امیر المومنین علیه السلام
در این روز در سال هفتم هجری قمری در جنگ خیبر مرحب به دست امیر المومنین علیه السلام کشته شد و قلعه خیبر به دست آن حضرت فتح گردید. و در بحار الانوار ۲۷ رجب روز فتح خیبر ذکر شده است. چون پیامبر صلی الله علیه و آله به جنگ خیبریان رفت و قلعه قموص را محاصره کرد، ابتدا پرچم را برای مبارزه با آنان به ابو بکر دادند. ابو بکر با لشکری رفت، ولی چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان هم در پی او بازگشتند. روز بعد پیامبر صلی الله علیه و آله پرچم را به عمر داد و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده بازگشت.
انتخاب امیر المومنین علیه السلام برای فتح خیبر
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: فردا پرچم را به مردی میدهم که حملههایش را تکرار کند، نه اینکه فرار کند. کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند، و خداوند خیبر را به دست او فتح میکند. همه اصحاب آرزو کردند که این مقام و منزلت به آنان واگذار شود. فردای آن روز، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: علی بن ابی طالب علیهما السلام کجاست؟ گفتند: چشم دردی دارد که حرکت برای آن حضرت مشکل است. خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله فرمود: او را حاضر کنید. سلمه بن اکوع رفت و آن حضرت را آورد. پیامبر صلی الله علیه و آله سر آن حضرت را در بر گرفت و از آب دهان مبارک به چشمان نورانی حضرت خاتم الاوصیاء علی مرتضی علیه السلام مالید و فرمود: بار الها، زحمت گرما و سرما را از او بردار. پس از آن روز بر امیر المومنین علیه السلام درد چشم عارض نشد و از گرما و سرما آزرده نگشت.
پیامبر صلی الله علیه و آله زره خود را بر او پوشانید و ذو الفقار را بر کمر او بست و پرچم به آن حضرت سپرد و سوار بر مرکبش نموده فرمود: جبرئیل از سمت راست، میکائیل از سمت چپ، عزرائیل از پیش رو و اسرافیل از پشت سر، و نصرت خدا بالای سر، و دعای من نیز از پشت سر تو است. فرمود: یا علی، مسلماتی را بر ایشان عرضه کن.
◾️ میدان جنگ خیبر
آن حضرت رفت، و پس از موعظه و نصیحت عدهای برای جنگ با او آمدند. آنان دو نفر از مسلمانان را شهید کردند. امیر المومنین علیه السلام بر آنها تاخته و آنها را کشتند. آنگاه برادر مرحب با عدهای آمدند. حضرت آنها را هم به درک فرستاد. مرحب که شجاع بود به خونخواهی آمد. امیر المومنین علیه السلام چنان با ذو الفقار بر سرش فرود آورد که شمشیر از حلقش گذشت و او را دو نیم ساخت و به خاک انداخت. صدای تکبیر مسلمانان بلند شد. عدهای از یهود به دفاع آمدند و با مسلمانان به جنگ پرداختند. امیر المومنین علیه السلام به مبارزه ادامه داد تا عدهای کشته شدند و عدهای به قلعه گریختند. آن حضرت با دست قدرتمند حیدری در قلعه را کند و برای مسلمانان معبر قرار داد تا از خندق عبور کنند. حضرت چندین بار مسلمانان را از روی خندق به وسیله آن در عبور داد، با اینکه از سه روز قبل، آن حضرت گرسنه بود.
۲- بازگشت جعفر طیار از حبشه
آمدن جناب جعفر بن ابی طالب علیهما السلام برادر امیر المومنین علیه السلام از حبشه در روز فتح خیبر اتفاق افتاده است. در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «به کدامین امر سرور من بیشتر باشد، به آمدن جعفر یا فتح خیبر؟!» پیامبر صلی الله علیه و آله جعفر را در آغوش گرفت و پیشانی او را بوسید.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۱۳-۲۱۵
تقویم شیعه
بیست و هشتم رجب
۱- خروج امام حسین علیه السلام از مدینه به سمت مکه
در این روز در سال ۶۰ هجری قمری امام حسین علیه السلام از مدینه منوره متوجه مکه شدند. بنا بر قولی شب ۲۹ رجب آن حضرت از مدینه خارج شدند. در این سفر همراه ایشان عقیله بنی هاشم زینب کبری، برادرشان حضرت ابو الفضل العباس، ام کلثوم، علی اکبر و دیگر اهل بیت علیهم السلام بودند. خواهران حضرت سید الشهدا علیهم السلام با عقیله بنی هاشم و ام کلثوم علیها السلام ۱۳ نفر بودند. بانوان دیگر از منسوبین حضرت، علیا مخدره ام کلثوم صغری دختر زینب کبری علیهما السلام که با شوهرش به کربلا آمد و دیگری خواهر امیر المومنین علیه السلام جمانه دختر ابو طالب علیهما السلام. همچنین ۹ کنیز با حضرت از مدینه خارج شدند و ۱۰ نفر غلام با حضرت بودند. چند نفر از همسران امام مجتبی علیه السلام و ۱۶ نفر از اولاد دختر و پسر امام مجتبی علیه السلام و خانواده مسلم بن عقیل علیهم السلام و دیگر اصحاب و بستگان حضرت نیز همراه بودند. لوازم و سواریهایی که همراه داشتند عبارت بود از ۲۵۰ اسب، ۲۵۰ ناقه. از این تعداد، ۷۰ ناقه برای حمله خیمهها، ۴۰ ناقه برای حمل دیگ و ظروف و ادوات ارزاق، ۳۰ ناقه برای حمل مشکهای آب، ۱۲ ناقه برای جامهها و دراهم و دنانیر، ۵۰ ناقه برای حمل ۵۰ هودج تعبیه شده برای حمل مخدرات و علویات و اطفال و ذراری و خدمتگزاران و کنیزان، و بقیه شتران برای حمل وسایل مختلف که مورد وم بود.
۲- اولین اقامهی نماز در اسلام
در این روز اولین کسی که بعد از بعثت با پیامبر صلی الله علیه و آله نماز خواند، امیر المومنین علیه السلام بود. روز دوشنبه ۲۷ رجب پیامبر صلی الله علیه و آله مبعوث شدند و در ۲۸ رجب حضرت امیر المومنین علیه السلام با آن حضرت نماز اقامه فرمودند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۲۴-۲۲۵
وصف روزگاران بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله در کلام امیر المومنین علیه السلام
امیر المومنین عليه السلام فرمودند:
أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَ الدُّنْيَا كَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَى حِينِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِيَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ [إِعْوَارٍ] اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَى وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَى فَهِيَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَةٌ فِي وَجْهِ طَالِبِهَا ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِيفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّيْفُ.
خدا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را هنگامی مبعوث فرمود که از زمان بعثت پیامبران پیشین مدتها گذشته، و ملتها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه میکشید و دنیا، بینور و پر از مکر و فریب گشته بود. برگهای درخت زندگی به زردی گراییده و از میوه آن خبری نبود، آب حیات فروخشکیده و نشانههای هدایت کهنه و ویران شده بود. پرچمهای هلاکت و گمراهی آشکار و دنیا با قیافه زشتی به مردم مینگریست، و با چهرهای عبوس و غمآلود با اهل دنیا روبرو میگشت. میوه درخت دنیا در جاهلیت فتنه، و خوراکش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب، و بر بیرون شمشیرهاى ستم حکومت داشت.
نهج البلاغه، خطبه ۸۹
تقویم شیعه
بیست و هفتم رجب
بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله
مبعث مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله در سن ۴۰ سالگی و آغاز نزول قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و آله در این روز بوده است. این روز یکی از اعیاد بزرگ است، و روزی است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث گردید و جبرئیل علیه السلام بر پیامبری آن حضرت نازل شد. غیر شیعه مبعث را در ۱۷ یا ۱۸ یا ۲۴ ماه رمضان و بعضی در ۱۲ ربیع الاول می دانند.
در این روز صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت و نیز زیارت آن حضرت و امیر المومنین علیه السلام وارد شده است.
سالیان سال بود که از بعثت انبیا علیهم السلام میگذشت، و هر قوم و قبیلهای با عقیدههای مختلف خود زندگی میکردند و در حجاز و مکه آن روز بیار بت میپرستیدند: بت سنگی، فی، چوبی، و گاهی از جنس خرما. دختران را زنده به گور میکردند. اکثر قبایل در حال جنگ و خونریزی بودند. دنیا غرق در گمراهی و ضلالت بود. تا اینکه چهل سال از ولادت با سعادت اشرف مخلوقات و سرور کائنات حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله گذشت. خداوند آن حضرت را به پیامبری مبعوص فرمود، و جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و وحیهای الهی را با آداب و مراسمی مخصوص به آن حضرت رسانید که در کتب روایی با سندهای مختلف ذکر شده است.
طبق بعضی روایات هنگامی که آن حضرت از کوه حرا بر میگشتند انوار جلال و عظمت ایشان را فرا گرفته بود، به حدی بود که هیچکس را یارای آن نبود که به آن حضرت نظر کند. از کنار هر درخت و گیاه و سنگ که می گذشت در برابر آن حضرت خم میشدند و به زبان فصیح میگفتند: السلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رسول الله. هنگامی که آن حضرت داخل خانه حضرت خدیجه علیه السلام شدند، از شعاع انوار جمال آن حضرت خانه منور شد. خدیجه علیه السلام عرض کرد: ای محمد، این چه نور است که از شما مشاهده میکنم؟ آن حضرت فرمودند: این نور پیامبری است. سپس خطاب به حضرت خدیجه علیه السلام فرمودند: بگو: لا اله الا الله محمد رسول الله. خدیجه علیه السلام عرض کرد: سالهاست من پیامبری شما را میدانم. سپس به وحدانیت خداوند متعال و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت داد. در این هنگام آن حضرت فرمودند: ای خدیجه، احساس سرما میکنم. جامهای بر من بپوشان. حضرت جامعه بر خود کشید و خوابید. از جانب حق تعالی ندا رسید: یا ایها المدثر، قم فانذر و ربک فکبر.: ای جامه به خود پیچیده، بر خیز و بترسان مردم را از عذاب پروردگار خود، و تکبیر بگو و پروردگارت را به بزرگی یاد کن آن حضرت برخاست و انگشت مبارک در گوش خود گذاشت و فرمود: الله اکبر، الله اکبر پس صدای آن حضرت به همه موجودات رسید، و همه با او موافقت کردند.
پیامبر صلی الله علیه و آله سه سال پنهانی مردم را به خدای یکتا دعوت میفرمود، و پس از سه سال جبرئیل آمد و عرض کرد: خداوند متعال امر فرموده که دعوت خویش را آشکار فرمایی. سپس آن حضرت از کوه صفا بالا رفتند و مردم را انذار فرمودند و دعوت خود را علنی نمودند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۲۱-۲۲۳
تقویم شیعه
بیست و ششم رجب
وفات حضرت ابو طالب علیه السلام
سید بطحاء حضرت ابو طالب علیه السلام سه سال قبل از هجرت و در سال ۱۰ بعثت از دنیا رفت. بنا بر نقلی سن آن حضرت به هنگام رحلت ۸۱ سال بوده است. اقوال دیگر در رحلت حضرت ابو طالب علیه السلام عبارت است از: ۲۷ جمادی الاول، ۲۶ و ۲۹ رجب، ۷ و ۱۸ ماه رمضان، ۱۵ و ۱۷ شوال، اول و دهم ذی القعده، اول ذی الحجه.
نسب حضرت ابو طالب علیه السلام
نام مبارک آن حضرت عمران است، و پدرشان جناب عبد المطلب، و مادرشان فاطمه بنت عمر و بن عائذ است. ابو طالب صلی الله علیه و آله با عبد الله پدر پیامبر صلی الله علیه و آله و زبیر بن عبد المطلب برادر ابوینی بودند، یعنی از طرف پدر و مادر یکی بودند و سایر اولاد جناب عبد المطلب با این سه بزرگوار فقط از پدر یکی بودند.
ایمان حضرت ابو طالب علیه السلام
مجلسی رحمه الله میفرماید: امامیه اتفاق دارند بر اسلام و ایمان جناب ابو طالب علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و اینکه هیچگاه عبادت بتی نکرده است. بلکه ابو طالب علیه السلام یکی از اوصیاء حضرت ابراهیم علیه السلام است و امر اسلام و ایمان او در شیعه مشهور است و علمای شیعه کتابها در ایمان آن بزرگوار تألیف کردهاند.
صدوق رحمه الله میفرماید: در حدیث آمده که جناب عبد المطلب علیه السلام حجت الهی و جناب ابو طالب علیه السلام وصی ایشان بوده است. طبق روایت ودایع انبیاء، عصای حضرت موسی علیه السلام و انگشتر حضرت سلیمان علیه السلام و. توسط عبد المطلب علیه السلام به ابو طالب سپرده شد که ایشان آنها را به خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله سپردند.
ابن اثیر جزری شافعی در جامع الاصول میگوید: از عموهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) جز حمزه و عباس و ابو طالب کس دیگری نزد اهل بیت (علیهم السلام) ایمان نیاوردهاند.
علامه طبرسی میگوید: اهل بیت علیهم السلام اجماع دارند بر ایمان ابو طالب علیه السلام و اجماع اهل بیت علیهم السلام حجت است. چون آن بزرگواران یکی از ثقلین هستند که پیامبر صلی الله علیه و آله امر به تمسک به آن دو نمودهاند.
کتب زیادی در ایمان حضرت ابو طالب علیه السلام تألیف شده که اولین آنها در سال ۶۳۰ هجری قمری نوشته شده است. از آن زمان تاکنون کتبی به زبانهای مختلف در ایمان، عظمت و بزرگی آن بزرگوار تألیف و چاپ شده است که بر اهل تحقیق پوشیده نیست.
حضرت رضا علیه السلام میفرمایند: کسی که معتقد باشد ابو طالب علیه السلام با حالت کفر از دنیا رفته، کافر است.
اشعار حضرت ابو طالب علیه السلام در حمایت از پیامبر صلی الله علیه و آله، اشعار منسوب به امیر المومنین علیه السلام)چ هنگام رحلت ابو طالب علیه السلام و کلمات آن بزرگوار به قریش در مسجد الحرام هنگام قصد سوء قریش نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله، و کلمات آن حضرت هنگام رحلت، کلمات آن حضرت در طلب باران همه دلالت دارد بر اینکه دارای ایمانی منحصر به فرد بوده است که در روایات تشبیه به ایمان اصحاب کهف شده است. بعضی از ابیات امیر المومنین علیه السلام در مرثیه آن بزرگوار نیز دلالت بر افضیلت آن بزرگوار بر حمزه دارد.
اصبغ بن نباته میگوید: امیر المومنین (چعلیه السلام فرمود: به خدا قسم هرگز پدرم و جدم عبد المطلب و هاشم و عبد مناف عبادت بت نکردهاند. گفتند: پس چه را عبادت میکردند؟فرمودند: به سوی کعبه نماز میخواندند و بر دین ابراهیم و به آن متمسک بودند.
ابن ابی الحدید در ضمن اشعاری میگوید: اگر ابو طالب و پسرش نبودند، از دین اثری نبود که اینچنین استوار شود. ابو طالب در مکه از پیامبر صلی الله علیه و آله حمایت کرد و پسرش در مدینه بیدریغ از پیامبر صلی الله علیه و آله حمایت و دفاع مینمود.
پیامبر صلی الله علیه و آله در وفات ابو طالب علیه السلام
هنگامی که حضرت امیر المومنین علیه السلام خبر وفات ابو طالب علیه السلام را به پیامبر صلی الله علیه و آله داد، آن حضرت به شدت ملول و محزون شدند و فرمودند: یا علی برو و او را غسل و حنوط و کفن کن و چون بر روی سریر نهادی به من خبر بده. هنگامی که آن حضرت دستورات پیامبر صلی الله علیه و آله را انجام داد و پدر بزرگوار را بر روی سریر گذاشت، پیامبر صلی الله علیه و آله خودشان تشریف آوردند و چون نظر مبارکشان بر نعش عموی بزرگوارشان افتاد، رقت و حزن به آن حضرت دست داد و فرمودند: ای عمو، صلهی رحم و مهربانی کردی و جزای خیر دیدی. ای عمو، در کوچکی مرا کفالت کردی و در بزرگی مرا نصرت و حمایت نمودی. بعد به مردم رو کردند و فرمودند: سوگند به خدا که اذن شفاعت میدهم در روز قیامت به عمویم که جن و انس از آن شفاعت تعجب کنند. با رحلت ابو طالب علیه السلام جبرئیل نازل شده به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: یاور تو از دنیا رفت، هجرت کن.
امام باقر علیه السلام میفرمایند: «اگر ایمان حضرت ابو طالب علیه السلام در یک کفهی ترازو قرار بگیرد و ایمان این خلق در ترازوی دیگر قرار بگیرد حتما ایمان او بالاتر است.» سپس فرمودند: «آیا نمیدانید که امیر المومنین علیه السلام در زمان حیات خود نایب میگرفت که برای عبد الله و آمنه و ابو طالب علیهم السلام حج انجام دهند، و هنگام شهادت به اولاد خود وصیت فرمودند مکه نایب برای حج از طرف آن بزرگواران بگیرند».
امام صادق علیه السلام از پدرش از امام سجاد علیه السلام از پدرش از نقل میکند که امیر المومنین علیه السلام در صحن مسجد نشسته و مردم اطرافش جمع بودند؛ که مردی بلند شد و پرسید: ای امیر المومنین ! تو در مقام و مرتبهای هستی که خداوند تو را در آن جایگاه قرار داده، اما پدرت در آتش دوزخ شکنجه میشود؟ امیر المومنین فرمود: «آرام باش! خدای دهانت بشکند! سوگند به آن کسی که محمد را به حق مبعوث کرد! اگر پدرم برای تمام گناهکاران روی زمین شفاعت کند خداوند شفاعت او را میپذیرد. آیا پدرم در آتش معذب باشد و من که پسرش هستم تقسیم کننده بهشت و دوزخ باشم؟! سوگند به آن کس که محمد را به حق مبعوث کرد! روز قیامت نور ابو طالب علیه السلام نور تمام آفریدگان را تحت الشعاع قرار میدهد مگر پنج نور: نور محمد صلی الله علیه و آله، نور من، نور فاطمه علیها السلام، نور حسن علیه السلام، نور حسین علیه السلام و نور امامان از فرزندان حسین علی. آگاه باش! نور ابو طالب از نور ماست، که خداوند آن را دو هزار سال پیش از آفرینش حضرت آدم علیه السلام آفریده است».
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۱۷-۲۲۱
تقویم شیعه
دوم شعبان
۱- آغاز وجوب روزه
در این روز در سال دوم هجری روزه ماه مبارک رمضان واجب شد.
۲- مرگ معتز عباسی
در این روز در سال ۲۵۵ هجری قمری معتز بالله به درک واصل شد. نام او زبیر یا محمد بود که بعد از پسر عمویش مستعین به خلافت رسید. از بزرگترین جرائم او این بود که امام هادی علیه السلام را به شهادت رساند؛ و چون ترس آن داشت که مؤید بر ضد او قیام کند او را در لحاف مسموم پیچید و دو طرف آن را بست تا در ۲۳ رجب مرد. او پیوسته سرکردگان اتراک را میکشت تا در روز مبعث سال ۲۵۵ هجری قمری عدهای به سرکردگی صالح بن وصیف دور معتز را گرفتند و توبیخ و سرزنش کردند و از او مطالبه اموال کردند و او را از حجره بیرون کشیدند و در آفتاب گرم به پای داشتند که از شدت گرما تکیه بر یک پا میکرد و او را پیوسته میزدند تا اینکه در ۲۷ رجب خود را از خلافت خلع کرد. سپس سه روز به او آب و غذا ندادند تا مرد؛ و به قولی دیگر او را با آب جوش تنقیه کردند. بعضی گفتهاند: او را پنج روز در گرمابه بدون آب و غذا حبس کردند و روز آخر آب نمک یا آب برفی به او دادند و به این سبب کشته شد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۳۳
تقویم شیعه
ماه شعبان المعظم
ماه شعبان ماه سرور شیعه به قدوم امامان معصوم علیهم السلام است. روزهای ۲، ۳، ۴، ۵، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۱۸، ۱۹ این ماه روزهای مهمی از تاریخ اسلام است. ولادت امام حسین علیه السلام، امام زین العابدین علیه السلام، حضرت بقیه الله الاعظم علیه السلام، حضرت عباس علیه السلام و حضرت علی اکبر علیه السلام مهمترین اخبار سراسر سرور در این ماه هستند. مرگ حفصه و مغیره بن شعبه نیز دو خبر مسرور کننده در این ماهاند. از سوی دیگر شهادت سعید بن جبیر، وفات علی بن محمد سمری و حسین بن روح نوبختی دو نایب امام زمان (علیه السلام) روزهای حزن این ماهاند. جنگ بنی سعد جنگ رخ داده در این ماه است. آغاز وجوب روزه یک روز تاریخی در زمینه احکام اسلامی است. ورود امام حسین علیه السلام به مکه، آخرین توقیع امام زمان علیه السلام و شناساندن امام زمان علیه السلام به شیعیان نیز سر آغاز تحولات عظیمی در تاریخ اسلاماند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۳۱
تقویم شیعه
آخر رجب
۱- مرگ ابوحنیفه
در این روز در سال ۱۵۰ هجری قمری نعمان بن ثابت مشهور به ابو حنیفه رئیس حنفیها در بغداد مرد و در همان شهر دفن شد.
۲- مرگ شافعی
در روز جمعه آخر ماه رجب سال ۲۰۴ هجری قمری محمد بن ادریس شافعی در مصر مرد. او مدت چهار سال در شکم مادر بود و در روز وفات ابو حنیفه به دنیا آمد. جای تعجب است که پدر شافعی چهار سال قبل از ولادت او مرده بود و او در ولادت به احترام حیات ابو حنیفه تأخیر کرد!!!! (خخخخخ )
۳- غزوه نخله
در آخر این ماه در سال دوم غزوه نخله به وقوع پیوست.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۲۵-۲۲۶
فضائل امام حسین علیه السلام به اعتراف صفدی عالم بزرگ تسنن
صلاح الدین صفدی از علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
ابْن عَليّ بن أبي طَالب رَضِي الله عَنْهُمَا الْحُسَيْن بن عَليّ بن أبي طَالب رَضِي الله عَنْهُمَا رَيْحَانَة رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم وَابْن ابْنَته فَاطِمَة اهراء رَضِي الله عَنْهَا وَأحد سَيِّدي شباب أهل الْجنَّة هُوَ وَأَخُوهُ وَأمه وَأَبوهُ أهل الْبَيْت الَّذين أذهب الله عَنْهُم الرجس وطهرهم تَطْهِيرا.
حسین بن علی (علیهما السلام) فرزند علی بن ابی طالب (علیهما السلام) و ریحانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و پسر دختر او فاطمه زهرا (سلام الله علیها) میباشد. او یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت است و او و برادرش و مادرش و پدرش همان اهل بیتی هستند که خدا پلیدی را از آنان برده و پاکشان گردانیده است.
الوافی بالوفیات، تالیف صفدی، جلد ۱۲، صفحه ۲۶۲، چاپ دار إحیاء التراث العربی
اعتراف فخر رازی عالم مشهور اهل تسنن به معصوم بودن و لقب صاحب امان امام مهدی علیه السلام
فخر رازی عالم و مفسر بزرگ و مشهور اهل تسنن پیرامون معصوم بودن و صاحب امان بودن امام عصر علیه السلام مینویسد:
وجماعة من الشیعة الامامیة یسمونه بالامام المعصوم. وقد یسمونه بصاحب امان ویقولون بأنه غائب. ولقد صدقوا فی الوصفین ایضا لأنه لما کان خالیا عن النقائص التی هی حاصلة فی غیره کان معصوما من تلک النقائص وهو ایضا صاحب امان.
عدهای از شیعیان دوازده امامی ایشان را امام معصوم میدانند. و گاهی نیز به او صاحب امان گفته و میگویند که غائب است. شیعیان در این دو وصف اخیر (معصوم بودن و صاحب امان بودن حضرت مهدی علیه السلام) راست گفتهاند. چرا که او [امام زمان] از نواقصی که در دیگران وجود دارد، مبرا و معصوم است و همچنین صاحب امان میباشد.
المطالب العالیة، تالیف فخر رازی، جلد ۸، صفحه ۱۰۶، چاپ دار الکتاب العربی
السلام علیک یا صاحب امان عجل الله تعالی فرجه الشریف، اللهم عجل فرجک
مقام والای حضرت ابالفضل العباس سلام الله علیه در بیان امام سجاد علیه السلام
شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده است:
۱۰۱- حدثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم، عن محمد بن عيسى بن عبيد، عن يونس بن عبد الرحمن، عن ابن أسباط، عن علي بن سالم، عن أبيه، عن ثابت بن أبي صفية قال: قال علي بن - الحسين عليهما السلام: رحم الله العباس يعني ابن علي فلقد آثر وأبلى وفدى أخاه بنفسه حتى قطعت يداه فأبدله الله بهما جناحين يطير بهما مع الملائكة في الجنة كما جعل لجعفر بن أبي طالب، وإن للعباس عند الله تبارك وتعالى لمنزلة يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامة.
امام سجاد علیه السلام فرمودند: رحمت خدا بر عمویم عباس بن علی علیهما السلام؛ همانا او برادرش [امام حسین علیه السلام] را بر خود مقدم داشت و امتحانش را به خوبی پس داد و جان خود را فدای برادرش کرد، تا اینکه دستانش جدا شدند و خداوند به جای آنها به او دو بال داد که در بهشت با فرشتگان پرواز کند، همان گونه که به جعفر بن ابی طالب علیهما السلام داد؛ برای او نزد خداوند متعال در روز قیامت مقامی است که همه شهدا به آن غبطه میخورند.
الخصال، تألیف شیخ صدوق، جلد ۱، صفحه ۶۸، چاپ موسسه النشر الاسلامی
تقویم شیعه
پنجم شعبان
ولادت امام زین العابدین علیه السلام
در این روز در سال ۳۸ هجری قمری در زمان امیر المومنین علیه السلام آقا و مولایمان حضرت سید الساجدین زین العابدین بن الحسین علیهما السلام به دنیا آمدند.
نام آن حضرت علی است، و مشهور ترین لقب مبارکش زین العابدین و سجاد است. پدرشان سرور شهیدان حضرت اباعبد الله الحسین علیه السلام، و مادرشان حضرت شهربانو است.
امام سجاد علیه السلام دو سال از عمر بابرکتش را با جدش امیر المومنین علیه السلام بود، و بقیه عمر شریفش همراه عموی مکرم و مظلومش امام مجتبی علیه السلام و پدر والامقامش امام حسین علیه السلام سپری شد. در واقعه جانسوز کربلا شاهد شهادت پدر، برادر، عمو و بستگان و اصحاب علیهم السلام بود، همراه با عمهاش زینب کبری علیهم السلام و دیگر اسرا به کوفه و شام رفتند. در کوفه و شام جسارتها به آن حضرت و اهل بیت علیهم السلام نمودند، ولی با خطبههایی نورانی از امامت و عصمت اهل بیت علیهم السلام دفاع فرمود. در کاخ یزید در حالی که با چند تن دیگر از خاندان امامت به یک ریسمان بسته شده بودند، رو به یزید کرده فرمودند: ما ظنک برسول الله لو رانا موثقین فی الحبال.: ای یزید، چه گمان به پیامبر میبری اگر آن حضرت ما را این چنین در بند ببیند؟
در ولادت آن حضرت اقوال دیگری به این ترتیب وجود دارد: ۸ ربیع الاول، ۱۵ جمادی الاولی، ۱۵ جمادی الاخر، ۵ رجب، ۱۱ رجب، ۷ شعبان، ۹ شعبان، ۱۵ شعبان، ۵ رمضان در روز ولادت هم اختلاف است که یکشنبه بوده یا سه شنبه یا پنجشنبه یا جمعه. در سال ولادت هم اختلاف است که ۳۶ یا ۳۷ یا ۳۸ هجری قمری بوده است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۳۸-۲۴۰
تقویم شیعه
چهارم شعبان
ولادت حضرت عباس علیه السلام
در این روز در سال ۲۶ هجری قمری علمدار کربلا سقای نینوا حضرت قمر منیر بنی هاشم ابو الفضل العباس علیه السلام به دنیا آمد. نام مشهور آن حضرت عباس علیه السلام است. به آن حضرت ابو الفضل، ابو القربه، قمر بنی هاشم، باب الحوائج، عبد صالح و سقا میگویند. پدرشان حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیهما السلام، و مادرشان حضرت ام البنین فاطمه علیها السلام دختر حزام کلابیه است. آن حضرت خوش سیما و زیبارو بود و به همین جهت به ماه بنی هاشم ملقب شد. قامتی بلند و بازوهایی قوی داشت و بر اسب که می نشست و پا در رکاب مینمود زانوی آن حضرت تاگردن اسب میرسید. مظهر جلال و جبروت حضرت کردگار بود، و در شجاعت و صفات بعد از امام حسن و امام حسین علیهم السلام سرآمد اولاد امیر المومنین علیه السلام بود. آن حضرت سپهسالار و علمدار مظلوم کربلا بود.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۳۷-۲۳۸
مدح امام حسین علیه السلام توسط خداوند در حدیث شریف لوح
شیخ صدوق رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه و هم چنین جوینی عالم بزرگ اهل تسنن روایت کردهاند که خدای تبارک و تعالی در حدیث لوح فرمود:
جَعَلتُ حُسَيناً خازِنَ وَحيي وَ أكرَمتُهُ بِالشَّهادَةِ وَ خَتَمتُ لَهُ بِالسَّعادَةِ فَهُوَ أفضَلُ مَن استُشهِدَ وَ أرفَعُ الشُّهَداءِ دَرَجَةً عِندي ، وَ جَعَلتُ كَلِمَتِيَ التّامَّةَ مَعَهُ وَ الحُجَّةَ البالِغَةَ عِندَهُ ، بِعِترَتِهِ اُثيبُ وَ اُعاقِبُ.
حسین را خزانهدار وحی خود نمودم و او را با شهادت اکرام کردم و عاقبتش را به سعادت ختم نمودم؛ پس او والاترین کسی است که شهید شده و در بین شهداء بالاترین درجه را نزد من داراست، و من کلمهی تامه خود را (علم یا قدرت) را همراه او کرده و حجت بالغه را نزد او قرار دادم؛ به خاطر عترت اوست که ثواب میدهم و عقاب مینمایم.
کمال الدین و تمام النعمة، تألیف شیخ صدوق رحمه الله، جلد ۱، صفحه ۲۹۱، باب ۲۸، حدیث ۱، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات
بحار الانوار، تألیف علامه مجلسی رحمه الله، جلد ۳۶، حدیث ۱۹۵، باب ۴۰، حدیث ۳، صفحه ۱۹۶، چاپ موسسه احیاء الکتب الاسلامیة
فرائد السمطین، تألیف جوینی، جلد ۲، باب ۳۲، صفحه ۱۳۷-۱۳۸، چاپ دار الحبیب
السلام علیک یا سید الشهدا امام حسین علیه السلام
یا علی گفتن حلقهی در بهشت
شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده است:
۱۳- حدثنا أبي (رحمه الله)، قال: حدثنا عبد الله بن الحسن المؤدب، عن أحمد بن علي الاصبهاني، عن إبراهيم بن محمد الثقفي، قال: حدثنا محمد بن داود الدينوري، قال: حدثنا منذر العشراني، قال: حدثنا سعيد بن زيد، عن أبي قنبل، عن أبي الجارود، عن سعيد بن جبير، عن ابن عباس، عن النبي (صلى الله عليه وآله)، قال: إن حلقة باب الجنة من ياقوتة حمراء على صفائح الذهب، فإذا دقتالحلقة على الصفحة طنت وقالت: يا علي.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: حلقهی درب بهشت از یاقوت سرخی است که بر روی صفحاتی از طلا قرار دارد، هنگامی که حلقه را بر در بکوبند بانگی میکند و میگوید: یا علی.
امالی شیخ صدوق، صفحه ۴۲۰، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات
بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۳۹، صفحه ۲۳۵، چاپ موسسه دار احیاء التراث الاسلامی
یا علی مدد
تقویم شیعه
یازدهم شعبان
ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
در سال ۳۳ هجری قمری شبیهترین مردم به خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله حضرت علی اکبر علیه السلام به دنیا آمد. نام آن حضرت علی، پدرشان حضرت سید الشهداء علیه السلام، مادرشان لیلی بنت مره ثقفی است. کنیه آن حضرت طبق فرمایش حضرت صادق علیه السلام ابا الحسن است. روایت بزنطی هم دلالت دارد که آن حضرت ازدواج کرده بودند. در زیارت وارده از حضرت صادق (علیه السلام) هم میخوانیم: صلی الله علیک و علی عترتک و اهل بیتک و ابائک و أبنائک و امهاتک الأخیار الذین أذهب الله عنهم الرجس و طهر هم تطهیراً و لفظ أبناء در زیارت دلالت بر این دارد که آن حضرت حتی بیشتر از دو فرزند داشته است. در واقعه کربلا نزدیک ۲۷ سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته بود.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۴۰-۲۴۱
امشب به زمین ستارهای تابان است
از برکت او کل جهان خندان است
نور دل و هم دیدهی زهرا باشد
تفسیر تمام و کامل قرآن است
در چهرهی او جلوهای از نور خدا
خورشید و چراغ خانهی ایمان است
داروی شفابخش تمام عالم
بر درد همه خلق خدا درمان است
هر چند که او نوگل نرگس باشد
او لاله و نسرین و گل مرجان است
محبوب تمام عرش و فرش و هستی
آیینهای از فضایل یزدان است
این ماه درخشنده ی عالم آرا
صد حیف که از چشم همه پنهان است
(وحید زحمتکش شهری)
اعتراف خنجی اصفهانی یکی از علمای متعصب اهل تسنن به امامت و غیبت امام زمان علیه السلام
فضل الله بن روزبهان خنجی اصفهانی شافعی یکی از علمای متعصب اهل تسنن و دشمنان تشیع در مورد عقیدهی خود پیرامون حضرت مهدی عجل الله فرجه چنین مینویسد:
و مختار ما آن است که وجود مهدی در آخر زمان واجب است که بر آن حکم کنند بنا بر احادیث صحیحه که یاد کردیم و واجب است که حکم کنند که از اولاد فاطمه عليها السلام است و نام او محمد است، اکنون این صفات تمامی در محمد [بن حسن عسکری علیه السلام] است. اکنون این صفات تمامی در محمد بن الحسن جمع است طایفهای عظیم از مؤمنان بر آن رفتهاند که او محمد بن الحسن است، آثار و حکایات و اخبار بسیار را روایت میکند تا به غایتی که به حد استفاضه و تواتر رسیده است و حکم کردن بدانکه مهدی موعود محمد بن الحسن است با هیچ قاعدهای از قواعد اسلام منافات ندارد و در هیچ حکم از احکام شریعت قدحی و خلعی پیدا نمی کند؛ بلکه اولی و انسب آنست که او باشد، زیرا که عدد دوازده امام که در حدیث بدان اشارت واقع شده به وجود محمد بن الحسن تمام میشود و آن مهدی موعود که در حدیث بدان واقع شده که در آخر امان ظهور خواهد کرد و عالم از عدل مالامال خواهد ساخت اگر محمد بن الحسن باشد نسب او از همه شریفتر باشد و نظم دوازده امام به وجود مهدی موعود مکمل شده باشد و اثر امامت و خلافت هم در این مسلک کمال یافته باشد و عالم از عدل او تازه گردد و فایده آن حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) تا دوازده امام را همچون دوازده نقیب بنی اسرائیل خواهد بر آن تقدیر ظاهر شود.
وسیلة الخادم الی المخدوم، تألیف خنجی اصفهانی، صفحه ۲۷۸
خنجی اصفهانی لعنت الله علیه یکی از بزرگترین دشمنان شیعه و همان کسی است که کتب زیادی بر ضد شیعه مانند ابطال نهج الباطل را نوشت و علمای شیعه نیز مانند شهید نور الله شوشتری نور الله مرقده با نوشتن کتبی مثل کتاب شریف احقاق الحق پاسخش دادند. هم چنین این ملعون همان کسی است که با چاپلوسی به دربار حکام سنی مانند ازبکان و عثمانی راه یافت و آنان را به جنگ با ایران شیعه تحریک میکرد؛ اما امامت و فضل امام زمان علیه السلام به قدری روشن است که چنین کسی به آن اعتراف میکند و چندین بار تأکید میکند که فرزند امام حسن عسکری علیه السلام همان مهدی موعود است !!!
وصایای اخلاقی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امیر المومنین به نقل از کتاب شریف تحف العقول (۱۵)
يا علي أربع إلى جنبهن أربع: من ملك استأثر . ومن لم يستشر يندم. كما تدين تدان. والفقر الموت الاكبر، فقيل له: الفقر من الدينار والدرهم ؟ فقال: الفقر من الدين .
ای علی! چهار چیز هم ردیف چهار چیز است: آنکه به فرمانروایی رسد خودرأی شود، و آنکه م نکند عاقبت پشیمان شود، هرگونه عمل کنی جزایش را بینی، ناداری و فقر مرگ اکبر است. از آن حضرت پرسیدند: مراد از فقر، نداشتن طلا و نقره مال و ثروت است؟ حضرت فرمود: نه، بلکه منظور فقر در دین است.
ارمغان حکمت از خاندان عصمت، ترجمه تحف العقول عن آل رسول، تألیف ابن شعبه حرانی، ترجمه محمد مهدی سازندگی، صفحه ۲۲
شهادت سهگانه از ابتدای آفرینش
شیخ صدوق و ثقة الاسلام کلینی رحمهما الله روایت کردهاند:
٤- حدثنا محمد بن علي ماجيلويه رضي الله عنه، قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار، قال: حدثني سهل بن زياد، عن محمد بن الوليد، قال: سمعت يونس ابن يعقوب يقول عن سنان بن طريف، عن أبي عبد الله الصادق عليه السلام، قال: قال: إنا أول أهل بيت نوه الله بأسمائنا، أنه لما خلق الله السماوات والارض أمر مناديا فنادى: أشهد أن لا إله إلا الله، ثلاثا، أشهد أن محمدا رسول الله، ثلاثا، أشهد أن عليا أمير المؤمنين حقا، ثلاثا.
امام صادق علیه السلام فرمود: ما نخستین خاندانی هستیم که خداوند نام ما را بلند آوازه کرده. چون خداوند آسمانها و زمین را آفرید به منادایی فرمان داد که فریاد کند: «اشهد ان لا اله الا الله» سه بار؛ «اشهد ان محمدا رسول الله» سه بار؛ «اشهد ان علیا امیر المؤمنین حقا» سه بار.
امالى شیخ صدوق، مجلس ۸۸، حديث ۴، صفحه ۴۳۱، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات
الکافی، تالیف مرحوم ثقة الاسلام کلینی، جلد ۱، صفحه ۲۷۹، حدیث ۸، چاپ منشورات الفجر
امیر المومنین علیه السلام موذن روز قیامت و لعنکننده بر غاصبین ولایت (به روایت اهل تسنن)
«فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظَّالِمِين» (اعراف / ۴۴)
روز رستاخیز، موذن بین جمعیت ندا مىدهد: لعنت خدا بر ظالمین!
حاکم حسکانی از علمای بزرگ اهل تسنن در تفسیر این آیه مینویسد:
فرات بن إبراهيم الكوفي قال حدثني علي بن عتاب، قال حدثنا جعفر بن عبد الله، قال حدثنا محمد بن عمر، عن يحيى بن راشد، عن كامل عن أبي صالح: عن ابن عباس قال إن لعلي بن أبي طالب في كتاب الله أسماء لا يعرفها الناس |منها| قوله فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ فهو المؤذن بينهم يقول ألا لعنة الله على الذين كذبوا بولايتي و استخفوا بحقي.
ابن عباس گفت که مولا علی علیه السلام در مورد این آیه فرمودند: من آن موذن روز رستاخیز هستم، لعنت خدا بر کسانی که ولایت مرا تکذیب نموده و حق مرا تضعیف کردند.
شواهد التنزیل، تالیف حاکم حسکانی، جلد ۱، صفحه ۲۰۲-۲۰۳، حدیث ۲۶۲،
ذهبی از متعصبین علمای بزرگ اهل تسنن در باره حاکم حسکانی می نویسد:
القاضي المحدث . الحاكم . [ الحافظ ] شيخ متقن ذو عناية تامة بعلم الحديث ، وهو من ذرية الأمير عبد الله بن عامر بن كريز الذي افتتح خراسان زمن عثمان وكان معمرا عالي الاسناد ، صنف [ في الأبواب ] وجمع وحدث . وما زال يسمع ويجمع ويفيد.
قاضی، محدث، حاکم، حافظ، شیخ متقن و دارای عنایت تمام به حدیث. او از ذریه ی امیر عبد الله بن عامر بن کریز است که در زمان عثمان خراسان را فتح نمود. فردی سالخورده بود که در حدیث گرفتن از او مقام بالائی داشت. در باب های مختلف تالیف نمود و احادیث را جمع و نقل کرد. پیوسته حدیث می شنید و جمع می کرد و نفع می رساند.
تذکرة الحفاظ، تالیف ذهبی، صفحه ۱۲۰۰
تقویم شیعه
تتمه شعبان
۱- مرگ حفصه
در ماه شعبان سال ۴۵ هجری قمری حفصه از دنیا رفت و مروان بر جنازه او نماز خواند. حفصه دختر عمر بن خطاب ابتدا زوجه خنیس بن عبد الله بود. بعد از آنکه خنیس وفات کرد عمر او را به عقد پیامبر صلی الله علیه و آله در آورد. او با اخلاق و رفتار خود پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام را میآزرد، به حدی که پیامبر صلی الله علیه و آله او را طلاق داد و با اصرار بعضی رجوع فرمود. در جنگ جمل خواست با عایشه حرکت کند. ولی برادرش عبد الله بن عمر مانع گردید. اما هنگامی که لشکر امیر المومنین علیه السلام به منزل ذی قار رسیدند عایشه نامهای به این مضمون برای حفصه نوشت: خبر زیادی لشکر ما به علی بن ابی طالب (علیهما السلام) رسیده است و او از ترس در ذی قار اقامت کرده است و از این جنگ جان سالم به در نخواهد برد
چون نامه به دست حفصه رسید کنیزان و مغنیهها را جمع کرد و آنان دایرهها مینواختند و اشعاری میخواندند که در آنها امیر المومنین علیه السلام را به بدی ذکر میکردند و زنهای بنی امیه جمع شدند و شادی میکردند. خبر به حضرت ام کلثوم علیها السلام که رسید با عدهای از بانوان به صورت ناشناس وارد مجلس شدند و ناگهان صورتها را باز کردند. حفصه خجالت کشید. ام کلثوم علیها السلام آیهای که مربوط به زنهای حضرت نوح و لوط علیهما السلام بود که نافرمانی آن دو پیامبر را نمودند و درباره حفصه و عایشه نازل شده بود بر حفصه قرائت کرد و فرمود: اگر تو و عایشه امروز برای خواری پدر من امیر المومنین (علیه السلام) به یکدیگر کمک میکنید، این کار شما تازگی ندارد چرا که همین معامله را با جدم پیامبر (صلی الله علیه و آله) کردید. حفصه چون دید رسوا شده است نامه عایشه را پاره کرد و از حضرت ام کلثوم (علیها السلام) خواست بیشتر از این او را رسوا نکند.
۲- جنگ پیامبر صلی الله علیه و آله با بنی سعد
در شعبان سال ششم هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت امیر المومنین علیه السلام را به همراه ۱۰۰ نفر برای مقابله با طائفه بنی سعد در اطراف مدینه فرستاد. بنی سعد با خبر شده فرار کردند و مسلمانان صد شتر و هزار گوسفند به غنیمت گرفتند. امیر المومنین علیه السلام چند شتر برای پیامبر صلی الله علیه و آله جدا کرد و سایر غنایم را بین مسلمانان تقسیم فرمود و به مدینه بازگشتند.
۳- شهادت سعید بن جبیر
در این ماه در سال ۹۵ هجری قمری جناب سعید بن جبیر کوفی به دست حجاج بن یوسف ثقفی لعنت الله علیه به شهادت رسید.
سعید مردی فقیه، زاهد و عابد بود که توفیق کسب علم از محضر مبارک حضرت زین العابدین علیه السلام را یافته بود. او به خاطر اعتقاد خالص و محبت کاملی که به اهل بیت معصومین علیهم السلام داشت، نزد امام زین العابدین علیه السلام از احترام خاصی برخوردار بود. هنگامی که حجاج خواست آن بزرگوار را شهید کند، دعا کرد که حجاج بعد از شهادت او قادر به قتل هیچکس نشود. خداوند دعای او را مستجاب کرد و حجاج ۱۵ تا ۲۰ روز بعد از شهادت سعید زنده بود و کسی را نکشت تا به مرض آکله به درک واصل شد.
بعد از آنکه حجاج سر آن بزرگوار را جدا کرد، دو پای مبارک او را نیز از ساق جدا کردند، در حالی که از سن مبارکش ۵۷ یا ۷۹ سال میگذشت در شهر الحی در واسط عراق مدفون شد. قبر آن بزرگوار یکی از زیارتگاههای محبین اهل بیت علیهم السلام است که دارای گنبد و صحنی بزرگ مشتمل بر چهار در است.
بعضی مرگ حجاج را ۱۵ روز و بعضی ۲۰ روز و عده ای ۴۰ روز بعد از شهادت جناب سعید بن جبیر نقل کردهاند، که اگر مرگ حجاج در ۱۳ ماه رمضان باشد، شهادت سعید به ترتیب در روزهای ۲۷ یا ۲۸ یا ۲۲ یا ۲۳ و ۲ یا ۳ شعبان محتمل است، ولی قدر مسلم این است که شهادت سعید در شعبان بوده است.
۴- مرگ مغیره بن شعبه
در ماه شعبان سال ۵۰ هجری قمری مغیره بن شعبه در حالی که از طرف معاویه حاکم کوفه بود، در سن ۷۰ سالگی به درک واصل شد و زیاد بن ابیه به جای او منصوب شد. مغیره بن شعبه در کوفه سب به امیر المومنین علیه السلام مینمود و خطبا را امر میکرد که آن حضرت را لعن کنند و تا زمان فرا رسیدن مرگش این عمل را ترک نکرد. مغیره از اصحاب صحیفه ملعونه و لیلة عقبه بود که میخواستند پیامبر صلی الله علیه و آله را به قتل برسانند، و همچنین از اصحاب سقیفه است. او از کسانی بود که در آتش زدن در منزل امیر المومنین علیه السلام، شکستن در، کتک زدن به مادر سادات حضرت صدیقه شهیده فاطمه اهرا علیها السلام و سقط جنین شریک بود. ی مغیره با ام جمیل در بصره شهرت خاص دارد و در کتب شیعه و سنی با مدارک مختلف ذکر شده است. ابن ابی الحدید می گوید: مغیره کارترین مردم در جاهلیت و اسلام بود. مغیره از کسانی بود که به دستور معاویه همراه با عمرو عاص و عروه بن زبیر روایاتی دروغین ساختند که مقتضای آنها وجوب لعن و برائت از امیر المومنین علیه السلام بود و برای این کار معاویه جوائز فوق العادهای برای آنان مقرر کرد. او در محضر امام حسن علیه السلام جسارتها به پدر بزرگوارش نمود. اما آن حضرت جوابهای مناسبی به او دادند و در آخر فرمودند: تو آن کسی هستی که در شهادت مادرم و برادرم محسن علیهما السلام شریک بودی
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۵۴-۲۵۸
سلونی گفتن ابن جوزی و رسوا و ضایع شدن وی توسط بانوی شجاع شیعه
شیخ زین الدین علی بن یوسف عاملی بیاضی رضوان الله علیه مینویسد:
أَنَّ ابْنَ الْجَوْزِيِّ قَالَ يَوْماً عَلَى مِنْبَرِهِ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، فَسَأَلَتْهُ امْرَأَةٌ عَمَّا رُوِيَ أَنَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلَامُ سَارَ فِي لَيْلَةٍ إِلَى سَلْمَانَ فَجَهَّزَهُ وَ رَجَعَ فَقَالَ رُوِيَ ذَلِكَ، قَالَتْ فَعُثْمَانُ ثَمَّ ثَلَاثَةَ أَيَّامِ مَنْبُوذاً فِي الْمَزَابِلِ وَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ حَاضِرٌ. قَالَ نَعَمْ. قَالَتْ فَقَدْ لَزِمَ الْخَطَأُ لِأَحَدِهِمَا. فَقَالَ إِنْ كُنْتِ خَرَجْتِ مِنْ بَيْتِكِ بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِكِ فَعَلَيْكِ لَعْنَةُ اللَّهِ، وَ إِلَّا فَعَلَيْهِ. فَقَالَتْ خَرَجَتْ عَائِشَةُ إِلَى حَرْبِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ بِإِذْنِ النَّبِيِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَوْ لَا فَانْقَطَعَ وَ لَمْ يُحِرْ جَوَاباً.
روزى ابن جوزى (عالم بزرگ اهل تسنن) بر روى منبر گفت: هر چه مىخواهيد از من سوال كنيد، قبل از آن كه مرا از دست بدهيد (تقلید از امیر المومنین علیه السلام)؛ زنى از او سؤال كرد از اين روايت كه على (عليه السلام) شبانه (از مدينه به مدائن) پيش سلمان آمد، او را تجهيز (كفن و دفن) كرد و سپس برگشت. ابن جوزى گفت: بلى، اين روايت نقل شده است. آن زن سؤال كرد: آيا عثمان سه روز در زبالهدانى بقيع ماند؛ در حالى كه على (عليه السلام) در آن جا حاضر بود؟ ابن جوزى گفت: بلى. آن زن گفت: پس لازم مىآيد كه على در يكى از اين دو مورد اشتباه كرده باشد. ابن جوزى گفت: اگر شما بدون اجازه شوهرت خارج شدی؛ پس بر تو لعنت و گر نه بر او لعنت. آن زن گفت: آيا عایشه براى جنگ با على عليه السلام با اجازه پيامبر صلى الله عليه و آله خارج شد يا بدون اجازه آن حضرت؟ ابن جوزى ساكت شد و جوابى نداشت.
الصراط المستقيم إلى مستحقی التقديم، تالیف علامه بیاضی عاملی، جلد ۱، صفحه ۲۱۸، چاپ المكتبة المرتضوية
پی نوشت: علت کم آوردن ابن جوزی این بود که نمیتوانست بگوید امیر المومنین علیه السلام که آیه تطهیر درمورد او نازل شده اشتباه کرده پس باید اعتراف میکرد که امیر المومنین وقتی که برای کفن و دفن حضرت سلمان رضوان الله علیه که در مدائن بود شبانه حرکت میکند اما برای عثمان که جسدش سه روز در زبالهدان مدینه ول شده بود با اینکه حضرت در مدینه حضور داشت هیچکاری نمیکند، به این دلیل است که حضرت اصلا ارزشی برای عثمان قائل نبود و او را حتی مسلمان هم نمیدانست !!! لذا برای همین به مانند سایر منحرفین پرمدعا سعی میکند تا بحث را عوض کرده و با مغلطه طرف مقابل را سرکوب کند لیکن صاعقهای دیگر از این بانوی بزرگوار برائتی شیعه دریافت میکند و رسما نابود میشود زیرا باید این دفعه به ملعونه بودن عایشه اعتراف کند؛ پس ابن جوزی رسما نابود شد !!!
تقویم شیعه
ماه مبارک رمضان
ماه مبارک رمضان ماه پر خاطره ای است. روزهای ۱، ۳، ۴، ۶، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۳، ۲۴ یاد آور لحظاتی حساس از تاریخ اسلام است. هم یادمانهای خوش و هم روزهای حزن انگیز در این ماه به چشم میخورد. ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام و معراج پیامبر صلی الله علیه و آله دو خبر سرور آفرین در این ماه است. مرگ ابو لهب، ابن ملجم، عایشه، مروان، زیاد بن ابیه، حجاج ثقفی نیز روزهای نابودی دشمنان اهل بیت علیهم السلام است. از سوی دیگر شهادت حضرت زهرا علیها السلام بنا بر قولی، ضربت خوردن و شهادت امیر المؤمنین علیه السلام، وفات حضرت خدیجه علیها السلام و حضرت نفسیه علیها السلام و شهادت مختار روزهای حزن آل محمد علیهم السلام است. جنگ بدر، طائف، تبوک و فتح مکه روزهای تاریخ ساز اسلام است. عروج حضرت عیسی علیه السلام به آسمان، نزول قرآن، مراسم عقد اخوت، دعای باران توسط پیامبر صلی الله علیه و آله نیز وقایع مهم تاریخی هستند. بدعت نماز تراویح توسط عمر، ورود محمد بن ابی بکر به مصر، بیعت با امام مجتبی علیه السلام، آمدن نامههای اهل کوفه برای امام حسین علیه السلام، حرکت حضرت مسلم به سمت کوفه،این ولایتعهدی امام رضا علیه السلام و ضرب سکه به نام آن حضرت، هر یک یاد آور فرازهایی از برگهای اسلاماند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۶۱
مودت اهل بیت شرط قبولی اعمال امت (به روایت اهل تسنن)
طبرانی عالم بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
۲۲۳۰- حدّثنا أحمد بن محمّد المرّيّ البغداديّ قال: نا حرب بن الحسن الطّحّان قال: نا حسين بن الحسن الأشقر قال: نا قيس بن الرّبيع، عن ليث، عن ابن أبي ليلى، عن الحسن بن عليّ أنّ رسول اللّه صلّى الله عليه وسلّم قال: زَمُوا مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ، فَإِنَّهُ مَنْ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ وَهُوَ يَوَدُّنَا دَخَلَ الْجَنَّةَ بِشَفَاعَتِنَا، وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَا يَنْفَعُ عَبْدًا عَمَلُهُ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ حَقَّنَا».
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مودت ما اهل بیت را شعار خودتان قرار دهید. هر كس خدا را ملاقات كند و مودت ما اهل بیت در دلش باشد، با شفاعت ما وارد بهشت میشود. قسم به خدایی که جان من در دست اوست! بدون معرفت حق ما اهل بیت، عملی از احدی مقبول نیست.
المعجم الاوسط، تالیف طبرانی، جلد ۲، صفحه ۳۶۰، حدیث ۲۲۳۰
اهل تسنن با مودت دشمنان اهل بیت و غاصبین حق آنها چگونه انتظار قبولی اعمال خود را دارند؟
به اعتراف احمد بن حنبل اگر علمای اهل تسنن خیانت نمیكردند و همه روایات را نقل میكردند، تمام مردم شیعه میشدند!!!
۵۵۶۹ـ حدثني محمد بن عبد الله قال حدثنا أبو داود عن شعبه قال لقد حدثنا الحكم عن عبد الرحمن بن أبي ليلي عن علي بشيء لو حدثتكم لرقصتم والله لا تسمونه مني أبدا
۵۵۷۰ـ وحدثنا به محمود بن غيلان مثله وقال لترفضتم.
قال أبو عبد الرحمن وهو أشبه
احمد بن حنبل (از ائمه اربعه اهل تسنن) میگوید: ابو داود از شعبه بن حجاج نقل میكند كه: من روایاتی را از عبد الرحمن بن ابی ليلی از قول امیر المومنین (علیه السلام) شنیدهام كه اگر برای شما آنها را نقل كنم، به خدا سوگند كه همه شما میرقصید و هرگز آنها را از من نخواهید شنید.
احمد بن حنبل در ادامه میگوید كه همین روایت را محمود بن غيلان برای من نقل كرده است كه شعبه گفته كه اگر آنها را نقل كنم، همه شما رافضی (شیعه) خواهید شد. ابو عبد الرحمن (عبد الله بن احمد بن حنبل) گفته: اين تعبير درستتر است.
العلل و معرفة الرجال، تالیف احمد بن حنبل، جلد ۳، صفحه ۳۵۴-۳۵۵، چاپ دار الخانی
شرح حال شعبة بن الحجاج
شمس الدین ذهبی در شرح حال او مینویسد:
شعبة بن الحجاج بن الورد الحجة الحافظ شيخ الإسلام أبو بسطام الأزدي … بن المديني له نحو ألفي حديث وكان الثوري يقول شعبه أمير المؤمنين في الحديث وقال الشافعي لولا شعبه لما عرف الحديث بالعراق قال أبو بكر البكراوي ما رأيت أحدا أعبد لله من شعبه…
شعبه بن حجاج حجت و حافظ (بیش از سیصد هزار حدیث حفظ بود) و شیخ الاسلام بود. ابن مدینی گفته که او دو هزار حدیث نقل کرده است. ثوری گفته كه او در علم حدیث «امیر المومنین» بود. شافعی گفته كه اگر شعبه نبود، کسی در عراق حدیث را نمیشناخت. ابو بکر بکراوی گفته که کسی را ندیده است كه به اندازه شعبه خداوند را عبادت کند !!! ….
تذکرة الحفاظ، تالیف ذهبی، جلد ۱، صفحه ۱۹۳، چاپ دائرة المعارف العثمانیة
بله، اگر دستان امانتدار اجازه میدادند، الآن همه بشریت در صراط مستقیم الهی بودند و این خیانتها باعث شده است كه امت اسلامی به هفتاد و سه فرقه تقسیم شوند و …
این شخص که گفتهاند از همه عابدتر بوده، این خیانت بزرگ را کرده است، دیگرانی که به اندازه او نبودهاند، چه خیانتهایی کردهاند، خدا میداند !!!!
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولاية أمير المؤمنين عليه السلام.
حکومت همه اصناف مردم قبل ظهور
شیخ نعمانی رضوان الله علیه روایت کرده است:
۵۳ - حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال: حدثنا علي بن الحسن، قال: حدثنا محمد بن عبد الله، عن محمد بن أبى عمير، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله (عليه السلام) أنه قال: " ما يكون هذا الامر حتى لا يبقى صنف منالناس إلا وقد ولوا على الناس حتى لا يقول قائل " إنا لو ولينا لعدلنا " ثم يقوم القائم بالحق والعدل.
هشام بن صالح گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: این امر (ظهور) اتفاق نخواهد افتاد تا اینکه هیچ گروهی از مردم باقی نمیماند که مگر اینکه بر مردم حکومت میکنند تا کسی نگوید که اگر ما حاکم میشدیم عدالت را جاری میکردیم؛ سپس حضرت قائم علیه السلام به حق و عدالت قیام میکند.
غیبت نعمانی، باب ۱۴، حدیث ۵۳، صفحه ۲۸۲، چاپ دار الجوادین
اللهم عجل لولیک الفرج
تقویم شیعه
یکم رمضان
در شب اول ماه مبارک رمضان غسل و زیارت امام حسین علیه السلام وارد شده است.
۱- ولایتعهدی امام رضا علیه السلام
در هفتم رجب سال ۲۰۰ مأمون عباسی (لعنه الله) نامهای به امام رضا علیه السلام نوشت، و آن بزرگوار را برای ولایتعهدی خویش به مرو فراخواند. در روز اول ماه رمضان سال ۲۰۱ هجری قمری مردم با حضرت رضا علیه السلام به ولایتعهدی بیعت کردند، و بعضی ششم این ماه نقل کردهاند.
۲- احتجاج اُبَی بن کعب بر ابو بکر
هنگامی که ابو بکر در روز جمعهی اول ماه رمضان خطبهای خواند، اُبَی بن کعب (رضوان الله علیه) ایستاد و خطبهای خطاب به انصار و مهاجر قرائت کرد. در این خطبه ابی بن کعب از فضائل و مناقب امیر المومنین علیه السلام و جانشینی بلا فصل بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله ایراد سخن کرد و در دفاع از ولایت جواب همگان را داد. قسمتی از خطبهی ابی بن کعب چنین است:
آیا نمیدانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس من مولای اویم این علی علیه السلام مولای اوست، و هر کس من نبی اویم این علی علیه السلام امیر اوست؟» آیا نمیدانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «یا علی مَثَل من و تو مانند هارون نسبت به موسی علیه السلام است. اطاعت از تو بعد از من واجب است مانند اطاعت از من در زمان حیاتم؛ جز اینکه بعد از من پیامبری نیست». آیا نمیدانید که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «وصیت میکنم به شما که با اهل بیتم به خیر و خوبی. کسی بر آن ها پیشی نگیرد بلکه آنها را مقدم بدارید. کسی به آنها دستور ندهد، بلکه دستورات آنان را گوش فرا دهید.» آیا نمیدانید رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «علی بن ابی طالب علیهما السلام زنده کنندهی سنت من و معلم امت من است.».
۳- مرگ مروان
در این روز در سال ۶۵ هجری قمری مروان بن حکم در سن ۸۱ سالگی در دمشق به درکات جحیم شتافت، و مدت غصب خلافت توسط او او ۹ ماه بود. مروان پسر حکم بن ابی العاص بود و به وزغ بن وزغ ملقب گردیده بود. او و پدرش مورد لعن پیامبر صلی الله علیه و آله واقع شدند، حتی عایشه به مروان گفت: «شهادت می دهم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) پدرت را لعن کرد در حالی که تو در صلب او بودی.» مروان در عداوت با خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام خصوصاً امیر المومنین علیه السلام از زمان عثمان تا آخر ایام خود بسیار کوشید. بعد از آنکه عثمان او و پدرش حکم را از طائف بر خلاف امر پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه بازگردانید، خمس افریقیه را به مروان داد و فدک را هم به او واگذار کرد و او را وزیر و کاتب خود قرار داد. او در ایام خلافت عثمان فتنهها به پا کرد. در جنگ جمل تیری زد و طلحه را کشت و بعد از فتح هنگامی که اسیر شد حسنین علیهم السلام را شفیع قرار داد و امیر المومنین علیه السلام او را رها کرد. به حضرت عرض کردند: از او بیعت بگیر. فرمود: همانا دست او دست یهودی است، چه اینکه یهود به مکر و حیله معروفند. بعد از آن که مروان به معاویه پیوست هرگاه حکومت شهری به او داده میشد، در ترویج سب امیر المومنین علیه السلام مجد و مُصِر بود. او در مدینه هر جمعه بر منبر پیامبر صلی الله علیه و آله بالا می رفت و در حضور مهاجرین و انصار امیر المومنین علیه السلام را سب میکرد. مروان بعد از هلاک شدن یزید به جای وی نشست، و همسر او را به عقد خود در آورد و نه ماه غصب خلافت کرد. همسر یزید زهری در غذای او ریخت که لال شد و آخر الآمر متکا بر دهان او گذاشت، و با کنیزان روی او نشستند تا اینکه در اول ماه رمضان به درک واصل شد.
۴- جنگ تبوک
در اول ماه رمضان سال نهم هجری قمری جنگ تبوک به وقوع پیوست. این جنگ را فاضحه نیز میگویند، زیرا منافقین مدینه و کسانی که قصد کشتن پیامبر صلی الله علیه و آله را در عقبه داشتند رسوا و مفتضح شدند. به لشکری که در این جنگ شرکت کردند جیش العسرة میگویند، زیرا در سختی و زحمت فراوان، با اینکه ایام جمع آوری محصول بود به جنگ رفتند. حرکت لشکر در ماه رجب بود که ۳۰ هزار نفر حرکت کردند و فقط هزار نفر سواره بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کفش فراوان با خود بیاورید، و در مسیر هر دو نفر به یک خرما سد جوع میکردند و آب هم کمیاب بود. در این جنگ عدهای از زنها نیز همراه حضرت حرکت کردند. از سوی دیگر ۸۲ نفر از منافقین مدینه با عذر تراشی به جنگ نرفتند و در مدینه ماندند تا در غیاب آن حضرت خانه آن حضرت را غارت کنند و خانواده ایشان را از مدینه بیرون نمایند. پیامبر صلی الله علیه و آله امیر المؤمنین علیه السلام را به جای خود در مدینه خلیفه قرار داد و منافقین کلماتی گفتند که خاطر مبارک امیر المومنین علیه السلام را آزردند. پیامبر صلی الله علیه و آله به آن حضرت فرمود: «أما ترضی أن ت منی بمنزله هارون من موسی الا أنه لا نبی بعدی.؟» (یعنی آیا راضی نیستی که منزلتت نسبت به من همانند هارون به موسی علیهما السلام باشد؛ الا اینکه پس از من پیامبری نیست؟) در بازگشت از تبوک چهل نفر از منافقین که همراه حضرت بودند، تصمیم گرفتند وقتی شتر حضرت بالای گردنه میرسد کدوها (یا دبه) را پر از ریگ نمایند و به زیر دست و پای شتر حضرت رها کنند تا شتر رم کند و پیامبر صلی الله علیه و آله از شتر افتاده و به قتل برسد. هنگام اجرای توطئه شتر حضرت قدم از قدم برنداشت و مکر منافقین شکست خورد و خداوند وجود مقدس پیامبر صلی الله علیه و آله را حفظ کرد. از سوی دیگر منافقینی که در مدینه مانده بودند قصد جان امیر المومنین علیه السلام را نمودند و حفرهای طولانی در مسیر راه مدینه حفر کردند و روی آن را با حصیر پوشاندند تا هنگامی که امیر المومنین علیه السلام به استقبال پیامبر صلی الله علیه و آله میآید هنگام مراجعت میان آن حفره بیفتد و آنان بر سرش بریزند و او را به قتل برسانند. ولی هنگام مراجعت اسب آن حضرت از روی حصیر و گودال عبور ننمود و بار دیگر حیله منافقین باطل گردید. در تبوک جنگی صورت نگرفت و آن حضرت با لشکر به مدینه بازگشتند. وقوع این جنگ در ماه رجب هم نقل شده است.
۵- وفات حضرت نفیسه علیها السلام
در این روز در سال ۲۰۸ هجری قمری زاهده عابده حضرت نفیسه خاتون علیها السلام دختر حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام در مصر وفات کرد. شوهر آن حضرت اسحاق موتمن پسر حضرت صادق علیه السلام بوده، و از طرف مادر منتسب به آقا قمر بنی هاشم علیه السلام است. حضرت نفیسه علیها السلام برای خود قبری کنده بود و پیوسته در آن قبر نماز میخواند و ختم قرآن مینمود. آن حضرت در اول ماه رجب بیمار شد، و نامهای به شوهرش که در مدینه بود نوشت و او را از احوال خود با خبر کرد. در شب اول ماه رمضان بیماری شدت پیدا کرد و فردای آن روز در حالتی که روزه بود طبیب آوردند و او امر به افطار کرد. آن حضرت فرمود: واعجبا! سی سال است از خداوند مسئلت دارم با حالت روزه از دنیا بروم، و اکنون که روزه هستم افطار کنم؟ پس خواندن سوره انعام را شروع کرد، و چون به آیه مبارکه لهم دار السلام عند ربهم رسید وفات کرد. شوهر آن حضرت زمانی رسید که ایشان وفات کرده بود. او میخواست آن حضرت را به مدینه ببرد و در بقیع نزد اجداد طاهرینش دفن کند، ولی مردم مصر با التماس و در خواست او را نگه داشتند. اسحاق مؤتمن پیامبر صلی الله علیه و آله را در خواب دید که فرمودند: با اهل مصر در این ماجرا مخالفت نکنی، که به خاطر نفسیه خداوند رحمت و برکاتش را نازل میکند. جناب اسحاق بدن آن حضرت را در محل فعلی دفن کردند و معروف است که دعا کنار قبر آن حضرت مستجاب است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۶۳-۲۶۸
وعنه رفعه قال: قال أبو عبد الله عليه السلام لرجل: اجعل قلبك قرينا برا، وولدا واصلا، واجعل علمك والدا تتبعه، واجعل نفسك عدوا تجاهده، واجعل مالك عارية تردها. محمد بن علي بن الحسين بإسناده، عن مسكان، عن عبد الله بن أبي يعفور، عن الصادق عليه السلام نحوه.
امام صادق علیه السلام به مردی فرمودند: قلب خود را قرین و همراه نیکو و فرزند شایستهای برای خود قرار ده، دانش خود را برای خودت پدری قرار ده که از آن پیروی کنی، و نفس خود را برای دشمن قرار ده که با آن مبارزه کنی، و مال خویش را عاریتی قرار ده که آن را برگردانی.
وسائل الشیعة، تالیف شیخ حر عاملی رحمه الله، ابواب جهاد با نفس، باب ۱، حدیث ۴
اسامی و القاب و کنیههای امام زمان علیه السلام و وجه تسمیه آنها
اول: احمد
شیخ صدوق در کمال الدین روایت کرده از امیر المومنین علیه السلام که فرمودند: «بیرون میآید مردی از فرزندان من در آخرامان . .» تا آنکه فرمود: «برای او دو اسم است، اسمی مخفی و اسمی ظاهر، اما اسمی که مخفی است، احمد است. الی آخر»
در غیبت شیخ طوسی روایت شده، از حذیفه که گفت: شنیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله را که ذکر کرد مهدی را، پس فرمودند: «بیعت میکنند با او، میان رکن و مقام. اسم او احمد است و عبد الله و مهدی؛ پس اینها نامهای اوست.»
در تاریخ «ابن خشاب» و غیره، روایت است که: «آن جناب، صاحب دو اسم است و ظاهرا مراد، دو اسم مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد.»
نجم ثاقب، تالیف میرزای نوری، جلد ۱، صفحه ۸۵-۸۶، چاپ انتشارات کتاب جمکران
تقویم شیعه
چهارم رمضان
مرگ زیاد بن ابیه لعنت الله علیه
زیاد بن ابیه در سال ۵۳ هجری قمری در کوفه به هلاکت رسید. او مشهور به زیاد بن ابیه، زیاد بن امه، زیاد بن عبید، و زیاد بن سمیه است؛ و چون پدر زیاد از کثرت معلوم نبود به او زیاد بن ابیه میگفتند. هنگامی که به معاویه پیوست به او زیاد بن ابی سفیان گفتند و برادر معاویه شد و ی مادر خود را قبول کرد. سمیه کنیز حارث بن کلده طبیب بود. حارث او را به چراندن گوسفندان وادار کرده بود ولی طبع زشت و سمیه آنقدر در صحرا ننگ به بار آورد که حارث او را از خود راند. از آن پس سمیه اسماً خود را به عبید چوپان ثقفی چسباند و رسماً جزء فواحش طائف در آمد و حیثیت خاندان عبید را هم لکهدار کرد.
برادری او با معاویه یکی از راههایی بود که معاویه برای جلب زیاد به طرف خود به کار گرفت. او مجلسی ترتیب داد و از عدهای به عنوان شاهد در آنجا استفاده کرد که از جمله ابو مریم مشروب فروش طائف بود. او برخاست و به زیاد گفت: شبی ابو سفیان به طائف آمد و از من ای خواست. در آن شب کسی جز سمیه نبود. صبر کردیم تا رفت و آمدها کم شد. سمیه را برای او فرستادم. زیاد ی مادر خود را قبول کرد و برادر معاویه شد! معاویه هم برای باوراندن این نسبت به و خواهرش را به خانه او فرستاد و دستور داد چادر از سر بر دارد چرا که محرم اوست. زیاد بعد از برادری با معاویه برائت از حضرت امیر المومنین علیه السلام و قتل شیعیان علی بن ابی طالب علیهم السلام و غارت اموال آنان را شروع کرد. دست بریدن، شکم پاره کردن، با دار آویختن، زنده به گور کردن، میل سرخ شده به چشمان شیعیان کشیدن، فرزندان را سر بریدن، خانه خراب کردن و آتش زدن از جمله کارهای او بود. (باز بگویید داعش از کجا نشأت گرفته است) عبد الرحمن بن حسان را به جرم محبت علی بن ابی طالب علیهما السلام زنده در گور کرد. در بصره و کوفه سیزده هزار نفر را به جرم شیعه بودن یا به احتمال شیعه بودن کشت، و بعد به معاویه نوشت: من تا به این حد خواسته تو را انجام دادم و این کارها با دست چپم بود. اگر حکومت حجاز به من واگذار شود با دست راستم که بیکار است همین عمل را انجم میدهم، و تصمیم دارم از مردم عراق در مسجد بخواهم که برائت از علی علیه السلام و مدح خاندان امیه را علنی نمایند. هر کس قبول نکند او را بکشم و خانه او را خراب کنم، چون این خبر منتشر شد، امام حسن علیه السلام و شیعیان نفرین کردند و بعضی امیر المؤمنین علیه السلام را در خواب دیدند که او را نفرین کرد، و آن ملعون قبل از عملی کردن تصمیمش به مرض طاعون مبتلا شد و به درکات جحیم واصل گردید.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۶۸-۲۷۰
اعتراف عالم بزرگ زرتشتی به محبت ایرانیان به اهل بیت و آزار ایرانیان به این دلیل توسط بنی امیه ملعون
رشید شهمردان تاریخدان، ایران شناس و اوستا پژوه بزرگ و متعصب زرتشتی در کتاب خود مینویسد که حکومت خلفای غاصب بنی امیه ایرانیها را به خاطر علاقه و به خاطر محبتی که به فرزندان حضرت علی علیه سلام داشتند شکنجه و اذیت میکردند. وی مینویسد:
خلفای اموی ملل تابعه به ویژه ایرانیان و زرتشتیان را به نظر حقارت و پستی مینگریستند و هرنوع شکنجه و آزار بر آنها روا میداشتند، زیرا که ایرانیان خاندان علی (علیه السلام) را محترم میشمردند.
تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان، تألیف رشید شهمردان، صفحه ۵۹
تقویم شیعه
ششم رمضان
ضرب سکه به نام امام رضا علیه السلام
در این روز در سال ۲۰۱ هجری قمری سکه طلا به نام مبارک حضرت رضا علیه السلام زدند. بنا بر قولی این روز روز ولایتعهدی اجباری آن حضرت بوده است، و مردم با آن حضرت به ولایت عهدی بیعت نمودند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۷۰
٥ـ قال : ومن ألفاظ رسول الله ( صلّى الله عليه وآله وسلم ) : الشديد من غلب نفسه.
از سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله این بود که میفرمودند: قوی و استوار آن کسی است که بر نفس خویش غلبه کند.
وسائل الشیعة، تالیف شیخ حر عاملی رحمه الله، ابواب جهاد با نفس، باب ۱، حدیث ۵
تقویم شیعه
دهم ماه رمضان
۱- آمدن نامههای اهل کوفه برای امام حسین علیه السلام
در سال ۶۰ هجری قمری جمعی از کوفیان نامههای مردم کوفه را برای امام حسین علیه السلام را آوردند. که از جمله نام سلیمان بن صرد و مسیب بن نجبه و رفاعه بن شداد بجلی و حبیب بن مظاهر و جمعی از شیعیان آن حضرت در آنها بود، که توسط عبد الله بن مسمع همدانی و عبد الله بن وال خدمت امام علیه السلام آورده شد.
۲- وفات حضرت خدیجه علیها السلام
در این روز حضرت خدیجه کبری علیها السلام از دنیا رحلت فرمودند. این قول بنا بر نقل ۴۵ روز بعد از رحلت جناب ابو طالب علیه السلام است. اقوال دیگر در رحلت آن حضرت چنین است: ۲۳ رجب، ۲۷ رجب، آخر رجب، اول ماه رمضان، ۱۲ ماه رمضان. آن حضرت بعد از حضرت ابو طالب علیه السلام به سه روز فاصله و به قولی یک ماه و به قولی ۴۵ روز و به قولی ۵۰ روز وفات کرده است. آن حضرت نخستین همسر پیامبر صلی الله علیه و آله بود، و تا خدیجه صلی الله علیه و آله زنده بود نبی گرامی اسلام صلی الله علیه و آله همسری اختیار نفرمود. سبقت به اسلام و خدمات او به پیامبر صلی الله علیه و آله زیاده از آن است که ذکر شود. در فضیلت آن حضرت همین بس که والده مکرمه حضرت صدیقه طاهره علیها السلام است، و همه ذریه پیامبر صلی الله علیه و آله به ایشان منتهی می شوند. آن حضرت هنگام رحلت چند وصیت به پیامبر صلی الله علیه و آله نمودند، و با آن همه فداکاری و انفاق مال، به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کردند: یا رسول الله، مرا ببخشید که در حق شما کوتاهی کردم. پیامبر صلی الله علیه و آله: حاشا و کلا! من از شما تقصیری ندیدم، بلکه منتهای سعی و کوشش خود را در حق من نمودی. شما در خانه من زحمات زیادی را متحمل شدی. اموالت را در راه خدا بذل و بخشش نمودی. آنگاه خدیجه علیها السلام عرض کرد: یا رسول الله، شما را وصیت میکنم به این دختر و به حضرت فاطمه علیها السلام اشاره نمود این دختر بعد از من یتیم و غریب است. کسی از زنهای قریش او را اذیت نکند. کسی به صورت او لطمهای نزند، به روی او داد نزند و مکروهی نبیند. آن حضرت اولین زنی است که پیامبر صلی الله علیه و آله را تصدیق نمود، و اول زنی است که در مکه با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز جماعت خواند، و اول زنی است که ایمان خود را در مکه در میان مشرکین اظهار نمود، و اول زنی است که در مقابل دشمن از رسول خدا صلی الله علیه و آله دفاع نمود و تمام اموال خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید، و اول زنی است که ایمانش با قبول ولایت امیر المومنین علیه السلام به درجه کمال رسید. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله خدیجه علیها السلام را خواست و در کنار خود نشانید و فرمود: این جبرئیل است و میگوید: برای اسلام شروطی است که عبارتند از: اقرار به یگانگی خداوند متعال، اقرار به رسالت رسولان، اقرار به معاد و اصول این شریعت و احکام آن، اطاعت از اولی الامر و ائمه طاهرین از فرزندان او یکی بعد از دیگری با برائت از دشمنان ایشان. حضرت خدیجه علیها السلام به همه آنها اقرار نمود و ائمه طاهرین به خصوص امیر المؤمنین علیه السلام را تصدیق کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هو مولاک و مولی المؤمنین و امامهم بعدی: یعنی علی مولای تو و مولای مومنان بعد از من و امام ایشان است. آنگاه از خدیجه علیها السلام در قبول ولایت امیر المومنین علیه السلام عهد موکد گرفت. سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله یک یک از اصول و فروع دین حتی آداب وضو و نماز و روزه و حج و جهاد و صله رحم و واجبات و محرمات را بیان فرمود. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله دست خود را بالای امیر المومنین نهاد و خدیجه علیها السلام دست خود را بالای دست رسول خدا صلی الله علیه و آله و به این ترتیب با امیر المومنین علیه السلام بیعت نمود.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۷۱-۲۷۴
کجاست مثل خدیجه .
قالت أم سلمة فلما ذكرنا خديجة بکی رسول الله ثم قال خديجة و أين مثل خديجة صدقتني حین كذبني الناس و وازرتني على دين الله و أعانني عليه بمالها إن الله عز و جل أمرني أن أبشر خديجة ببيت في الجنة من نصب امرد لا صخب فيه و لا نصب .
ام سلمه رضوان الله علیها گفت: هر وقت ذکر حضرت خدیجه سلام الله علیها میکردیم رسول خدا صلی الله علیه گریان میشد و سپس میفرمود: خدیجه و کجاست مثل خدیجه؟ او در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصر زمردی که در بهشت قرار دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست بشارت دهم.
بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۴۳، صفحه ۱۳۱، چاپ دار احیاء التراث العربی
تقویم شیعه
سیزدهم رمضان
مرگ حجاج ثقفی لعنت الله علیه
در سال ۹۵ هجری قمری در چنین روزی ظالم سفاک پلید حجاج بن یوسف ثقفی لعنت الله علیه به هلاکت رسید. او در زمان ولید بن عبد الملک در شهر واسط که خودش بنا کرده بود با مرض آکله در شکمش به درک واصل شد. اقوال دیگر در روز مرگ او ۲۱، ۲۳، ۲۵، ۲۷ ماه رمضان است. مادر او قارحه نامی بود که قبل از همسری با یوسف بن عقیل پدر ظاهری حجاج، در منزل حارث بن کلده طبیب بود. هنگامی که حجاج به دنیا آمد سوراخ مقعد نداشت، طبیب برای او سوراخ قرار داد. همچنین او شیر نمیخورد تا اینکه بز سیاهی کشتند و از خونش بر مادر و به صورت حجاج مالیدند و او از روز چهارم قبول کرد. به این سبب حجاج خونخوار شد و میگفت: بیشترین لذت من در ریختن خون است. این صفت از کسی که مدت حمل او دو سال و نیم بوده و بیش از دو سال و نیم پس از مرگ پدرش به دنیا آمده، بعید نیست.
تعداد کشته شدگان به دست او را به جز جنگها، یکصد و بیست هزار نفر نوشتهاند. هنگامی که هلاک شد، در زندان او پنجاه هزار مرد و سی هزار زن بود که ۱۶ هزار از آنها و عریان بودند، و قاعدهی آن ملعون این بود که زن و مرد و اطفال را با هم زندانی میکرد، زندان او سقف نداشت.
عدهی زیادی از دوستان و شیعیان امیر المومنین علیه السلام را شهید کرد، از جمله کمیل بن زیاد نخعی، قنبر غلام امیر المومنین علیه السلام، عبد الرحمن بن ابی لیلی انصاری، که آن قدر او را تازیانه زد که امیر المومنین علیه السلام را سب کند ولی او مناقب آن حضرت را میگفت، تا حجاج دستور داد او را شهید کردند. دست و پای یکی از حواریین امام زین العابدین علیه السلام به نام یحیی بن ام طویل را برید تا شهید شد. همچنین سعید بن جبیر را به شهادت رسانید که ۱۵ روز بعد از قتل او حجاج به درک واصل شد. حجاج به مرض آکله مبتلا شد، و طبیب تکه گوشتی را به نخی بست تا آن ملعون بلعید. طبیب آخر نخ را نگه داشت، و بعد از لحظه ای نخ را کشید و دید چیزی نمانده است، و معلوم شد که به زودی جا با مالک جهنم خواهد سپرد. قبر او را در شهر واسط مخفی کردند و آب روی آن رها کردن ولی در زمان سفاح قبر او را پیدا کردند، آنچه مانده بود سوزانده و بر باد دادند. او بیست سال در عراق حکومت کرد، و عمر نحسش ۵۳ یا ۷۳ سال بود.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۷۴-۲۷۵
تقویم شیعه
دوازدهم رمضان
مراسم عقد اخوت
در این روز در سال اول هجرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بین اصحاب خود عقد اخوت بست و امیر المومنین علیه السلام را برادر خود گردانید.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۷۳
امام حسن علیه السلام شبیهترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله
شیخ مفید رضوان الله علیه روایت کرده است که امام صادق عليه السلام فرمودند:
كانَ الحَسَنُ أشبَهَ النّاسِ بِرَسولِ اللّه ِ خَلقا و سُؤدُدا و هَديا.
امام حسن عليه السلام در خلقت و سيرت و شرافت شبيه ترين مردم به رسول خدا بود.
الارشاد، تالیف شیخ مفید، جلد ۲، صفحه ۵، چاپ موسسه آل البیت لاحیاء التراث
تقویم شیعه
پانزدهم رمضان
۱- ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
شب نیمه ماه رمضان سال سوم هجری قمری دومین امام شیعیان حضرت ابو محمد حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام در شهر مدینه به دنیا آمد. القاب آن حضرت: سید، سبط، امین، اثیر، حجت، بر، نقی، زکی، مجتبی، زاهد. رنگ مبارکش سرخ و سفید، دیدگان مبارکش گشاده و چشمانش مشکی بود. گونه مبارکش هموار و محاسنش انبوه و موی سرش مجعد بود. گردن مبارک در نور و صفا مانند نقره صیقل زده، میانه بالا و شانههایی گشاده داشت و از همه مردم خوشروتر بود. خضاب بسیار میکرد و بدن شریفش در نهایت لطافت بود.
در روز هفتم ولادت آن حضرت، مادرش فاطمه زهرا علیها السلام آن مولود مبارک را در پارچه حریری که جبرئیل علیه السلام آن را برای پیامبر صلی الله علیه و آله از بهشت آورده بود، پیچید و خدمت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آورد، و آن حضرت نام مبارکش را حسن نهاد و گوسفندی برای حضرتش عقیقه نمود.
۲- حرکت حضرت مسلم علیه السلام به سمت کوفه
در این روز در سال ۶۰ هجری قمری حضرت ابا عبد الله علیه السلام جناب مسلم بن عقیل علیه السلام را به کوفه روانه کرد. همراه او پاسخ نامههای کوفیان را داده بود که مضمون آن چنین بود: به سوی شما برادر و پسر عمویم، موثق اهل بیت خویش، مسلم بن عقیل را فرستادم. اگر او بنویسد برای من که رأی دانایان و بزرگان شما متفق شده بر آنچه در نامهها درج کردهاید، به زودی به سوی شما خواهم آمد، ان شاء الله.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۷۶-۲۷۷
تقویم شیعه
چهاردهم رمضان
شهادت مختار رضوان الله علیه
در سال ۶۷ هجری قمری در چنین روزی مختار بن ابی عبیده ثقفی به شهادت رسید، و مزار او کنار مرقد حضرت مسلم علیه السلام در انتها مسجد کوفه است.
مصعب بعد از به شهادت رساندن مختار، دستور داد همسر او را دستگیر کنند. او زنی مومنه به نام عمره دختر نعمان بن بشیر انصاری بود. مصعب گفت: برائت بجوی از شوهرت. او گفت: چگونه برائت بجویم از کسی که روزهای روزه و شبها به نماز مشغول بود، و خون خود را برای خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله نثار کرد و خونخواهی فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله نمود؟ مصعب در حالتی که شمشیرش را از غلاف بیرون کشیده بود، گفت: پس تو را به شوهرت ملحق میکنم. همسر مختار جواب داد: پس از این مرگ بهشت است و به خدا قسم هیچ چیزی را بر محبتم به علی بن ابی طالب علیهما السلام ترجیح نمیدهم.
در گرمای هوا در صحرایی بین حیره و کوفه دست و پای او را بستند و بعد گردن او را زدند و سر از بدنش جدا کردند. این زن مومنه اولین زن شهیدی است که در محبت امیر المومنین علیه السلام با شکنجه کشته شد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۷۵-۲۷۶
امیر المومنین علیه السلام امام پرهیزگاران، سرور مسلمانان و رهبر رو سفیدان (به روایت اهل تسنن)
فضائل امیر المومنین علیه السلام در کتب اهل تسنن، خارج از شمارش و حد و حصر است. یکی از فضائل مخصوص امیر المومنین علیه السلام که نشاندهندهی شایستگی امیر المومنین علیه السلام بر خلافت پیامبر صلی الله علیه و آله و سیادت او بر سایرین است، این حدیث نبوی است که حافظ ابی نعیم اصفهانی از علما و محدثین بزرگ اهل تسنن و همچنین ابن مغازلی یکی دیگر از علمای اهل تسنن روایت کردهاند:
حدثنا محمد بن محمد بن أحمد ثنا محمد بن عبد الله الحضرمي ثنا أبو بكر ابن أبي شيبة ثنا أحمد بن مفضل حدثنا جعفر الأحمر عن هلال أبي أيوب الصيرفي عن أبي كثير الأنصاري عن عبد الله بن أسعد قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم : انتهيت ليلة أسري بي إلى السدرة المنتهى فأوحي إلي في علي بثلاث : أنه إمام المتقين وسيد المسلمين وقائد الغر المحجلين إلى جنات النعيم .
عبد الله بن اسعد گوید: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: شبی که مرا به آسمان بردند، به سدرة المنتهی رسیدم، در باره علی (علیه السلام) به سه چیز برای من وحی شد: او (علی بن ابی طالب علیهما السلام) امام پرهیزگاران، سرور مسلمانان و رهبر رو سفیدان تا بهشتهای پرنعمت است.
معرفة الصحابة، تالیف ابی نعیم اصفهانی، جلد ۳، صفحه ۱۵۸۷، حدیث ۴۰۰۲، چاپ دار الوطن
مناقب الامام علی علیه السلام، تألیف ابن مغازلی، صفحه ۱۳۱، حدیث ۱۴۷، چاپ دار الاضواء
قابل توجه مخالفین ولایت امیر المومنین علیه السلام: طبق این حدیث امیر المومنین علیه السلام «امام پرهیزگاران، سرور مسلمانان و رهبر رو سفیدان» است پس دو حالت وجود دارد: یا غاصبین خلافت مسلمان نبودند یا مسلمان بودند؛ اگر که نبودند که هیچ کلا، اما اگر واقعا مسلمان بودند پس طبق این حدیث امیر المومنین علیه السلام سرور و امام و رهبر آنها و شایسته خلافت بوده، پس چرا حق ایشان را غصب کرده و به جای امام و سرور خود بر مقام خلافت نشستند؟!
السلام عليك يا يعسوب الدين اسد الله الغالب علي بن ابي طالب عليهما السلام
اعتراف ابن حجر مکی به تولد و قائم بودن امام زمان علیه السلام
ابن حجر مکی از علمای بزرگ اهل سنت عمری و از دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام در کتابی که بر ضد شیعیان نوشته است مینویسد:
ولم یخلف غیر ولده أبی القاسم محمد الحجة ، وعمره عند وفاة أبیه خمس سنین ، لکن أتاه الله فیها الحکمة ، ویسمى القائم المنتظر .
امام حسن عسکرى (علیه السلام) فرزندى غیر از ابو القاسم م ح م د حجت نداشته است که عمر آن حضرت در زمان وفات پدرش پنج سال بوده است ولى خداوند به او حکمت آموخت و قائم منتظر نامیده شده است.
الصواعق المحرقة، تالیف ابن حجر مکی، جلد ۲، صفحه ۶۰۱، چاپ موسسه الرسالة
تقویم شیعه
بیست و یکم رمضان
۱- شهادت امیر المومنین علیه السلام
امام المتقین امیر المومنین علیه السلام در شب بیست و یکم ماه رمضان مقارن طلوع فجر به شهادت رسید، در حالی که از سن مبارک حضرتش ۶۳ سال گذشته بود. در بیستم ماه رمضان اثرات سم در پاهای مبارک امیر المومنین علیه السلام ظاهر شد و پاهای مبارک ورم کرد. در شب بیست و یکم اثر زهر بر بدن مبارک امیر المومنین علیه السلام بسیار شد. حضرت فرزندان و اهل بیت خود را جمع کرد و با آنها وداع نمود و وصیتهای خود را فرمود. در آن شب هر چه خوردنی و آشامیدنی آوردند تناول نفرمود، و لبهای مبارکش به ذکر خدا حرکت میکرد، و مانند مروارید عرق از پیشانی نازنینش میریخت و با دست مبارک خود آن را بر طرف میکرد. به امام مجتبی علیه السلام فرمود: تو را به برادرت حسین علیه السلام وصیت میکنم. به فرزندان دیگر که از فاطمه زهرا علیها السلام نبودند، فرمود: شما را وصیت میکنم به اطاعت از حسن و حسین. سپس فرمودند: خداوند شما را صبر نیکو کرامت فرماید. امشب از میان شما میروم و به حبیب خود محمد مصطفی صلی الله علیه و آله ملحق میشوم چنانچه مرا وعده داده است. صدای گریه از اهل بیت بلند شد. آنگاه دستوراتی در مورد غسل، کفن، نماز و محل دفن به امام مجتبی علیه السلام فرمودند و با امام حسین علیه السلام و حضرت زینب علیها السلام کلماتی از کربلاء فرمودند. بعد از وداع با همگان دست و پای مبارک را به طرف قبله کشیدند و فرمودند: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمداً عبده و رسوله، و چشمان مبارک را بستند و بهشت را به قدوم خویش مبارک فرمودند. صدای شیون و گریه از خانه آن حضرت بلند شد. اهل کوفه که باخبر شدند، صدای شیون و ناله از تمامی شهر برخواست، مانند روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا رفتند. در آن شب آفاق آسمان متغیر گشت و زمین لرزید و صدای تسبیح و تقدیس فرشتگان از هوا شنیده شد. سپس مشغول غسل آن حضرت شدند. بعد از غسل و کفن، امام حسن و امام حسین علیه السلام پشت سر تابوت را همانطور که حضرت فرموده بودند برداشته، جلو تابوت خودش حرکت میکرد، تا در مکانی فرود آمد. بعد از نماز بر آن حضرت توسط امام مجتبی علیه السلام، مقداری از زیر تابوت را کندند و قبری آماده یافتند که داخل آن لوحی مسی یا سفالی بود و بر آن نوشته شده بود: بسم الله الرحمن الرحیم، این قبری است که نوح پیامبر برای بنده صالح خدا علی بن ابی طالب حفر نموده است. بدن مطهر آن حضرت را دفن نمودند و حسب وصیت آن حضرت، قبر مطهرش را مخفی نمودند تا در زمان هارون بر همگان معلوم شد. فرزندان آن حضرت از همسران مختلف ۲۸ دختر و پسرند. ۵ نفر آنها اولاد حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السلام هستند که عبارتند از امام حسن و امام حسین و زینب کبری وام کلثوم و حضرت محسن علیهم السلام که در دوران حمل در شش ماهگی توسط منافقین در ماجرای هجوم به خانه امیر المومنین علیه السلام به شهادت رسید. حضرت عباس علیه السلام و جعفر و عثمان و عبد الله در کربلا به شهادت رسیدند، که مادرشان ام البنین است. بقیه اولاد حضرت از همسران دیگر هستند.
وقتی خبر شهادت امیر المومنین علیه السلام به عایشه رسید چنان خوشحال شد که بیاختیار شعری خواند و سپس گفت: چه کسی علی را کشت؟ جواب دادند: ابن ملجم. گفت: خاک بر دهانش مباد (کنایه از اینکه خوب کاری کرد).
در شب ۲۱ ماه رمضان حضرت عیسی بن مریم علیه السلام به آسمان برده شد؛ و در همین شب حضرت موسی بن عمران و یوشع بن نون علیهم السلام رحلت نمودند.
۲- بیعت با امام مجتبی علیه السلام
در این روز مردم پس از شهادت امیر المومنین علیه السلام با امام حسن علیه السلام بیعت کردند.
۳- قتل ابن ملجم
در این روز ابن ملجم لعنت الله علیه با یک ضربت شمشیر به جهنم فرستاده شد. بعد از کشته شدن ابن ملجم مردم به سوی قطام ملعونه فاسقه هجوم آوردند و او را با شمشیر به درک فرستادند و جثهاش را بیرون کوفه سوزانیدند. ابن بطوطه متوفی سال ۷۷۹ هجری قمری گفته است: هنگامی که به کوفه مسافرت کردم، در غربی جبانه کوفه در زمینی سفید، زمینی بسیار سیاه دیدم و علت را پرسیدم. گفتند: اینجا قبر ابن ملجم است. عادت اهل کوفه این است که هر سال هیزم زیادی میآوردند و هفت روز در این مکان میسوزانند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۲۹۰-۲۹۳
برتری حضرت امیر المومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما بر همهی مردم (به روایت اهل تسنن)
از جمله فضائل حضرت علی بن ابی طالب سلام الله علیه و حضرت زهرا سلام الله علیها، محبوبیت ایشان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله میباشد چنانچه نسائی از علمای بزرگ اهل تسنن در خصائص چنين روایت کرده است:
۱۱۰- أخبرني احمد بن شعيب ، قال : اخبرني زكريا بن يحيى ، قال : اخبرنا ابراهيم بن سعد قال : حدثنا شاذان ، عن جعفر الاحمر ، عن عبد الله ابن عطاء عن ابن بريدة ، قال : جاء رجل إلى ابي فسأله اي الناس كان احب إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم ؟ قال : من النساء فاطمة ، ومن الرجال علي رضي الله عنه.
بريده گويد: فردی به نزد پدرم آمد و از او سوال کرد که بهترین مردم نزد رسول خدا چه کسی است؟ پدرم پاسخ داد: بهترين مردم از ن [حضرت] فاطمه [سلام الله علیها] و از مردان [حضرت] علی [سلام الله علیه] بود.
ابو اسحاق الحوينی از علمای مشهور وهابی و محقق این کتاب به صحیح بودن سند اين روايت اعتراف میکند.
خصائص امیر المومنین علی بن ابی طالب کرم الله وجهه، تالیف نسائی، صفحه ۱۰۸، حدیث ۱۱۰، چاپ دار الکتاب العربی
باورم نیست که خیبرشکن از پا افتاد
حضرت واژهی برخواستن از پا افتاد
کم نمکدان تو را هر که نمک خورد شکست
باز با زخم سرت کعبه ترک خورد شکست
یا علی هیچ کس از لطف تو ناکام نبود
پدری مثل تو همبازی ایتام نبود
هر شب کوفه منور ز نگاهت میشد
شمع بزم فقرا صورت ماهت میشد
چه بلایی به سرت آمده بابای همه
تیغ که سر زده بر سر زده بابای همه
نه فقط بین سرت فاصله انداخته است
بین چشمان ترت فاصله انداخته است
زخمهای دل ایتام پی مرهم توست
مرد ویرانه نشین منتظر مقدم توست
همه بودند و امام از همه بیکستر بود
زینب ای وای دوباره سر یک بستر بود
صابر خراسانی
دادخواهی حضرت امیر المومنین سلام الله علیه پس از رجعت در عهد ظهور نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله
علامه مجلسی رضوان الله علیه از مفضل بن عمر رضوان الله علیه روایت کرده است که امام صادق علیه السلام در مورد شکایت امیر المومنین علیه السلام نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله پس از رجعت در عهد ظهور فرمودند: پس حضرت امیر المومنین شکایت کند که چندین شب با حسنین و زینب و ام کلثوم (علیهم السلام) به خانهی مهاجر و انصار رفتم از آنهایی که مکرر تو بیعت خلافت مرا از ایشان گرفته بودی و از ایشان طلب یاری کردم و همه وعدهی یاری کردند و چون صبح شد هیچ یک به نصرت من نیامدند و بسی محنتها از ایشان کشیدم و قصهی من مثل قصهی هارون (علیه السلام) بود در میان بنی اسرائیل که با موسی (علیه السلام) گفت که: «ای فرزند مادر! به درستی که قوم تو مرا ضعیف گردانیدند و نزدیک بود که مرا بکشند». پس صبر کردم از برای خدا و آزاری چند کشیدم که هیچ وصی پیغمبری از امت آن پیغمبر مثل آن نکشیده تا آن که مرا شهید کردند به ضربت عبد الرحمن بن ملجم (لعنت الله علیه).
کتاب رجعت، تالیف علامه مجلسی، صفحه ۱۵۰-۱۵۱، چاپ انتشارات دلیل ما
ابن ملجم (لعنه الله) شقیترین فرد امت (به روایت اهل تسنن)
طبرانی و ابی یعلی موصلی از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کردهاند:
۷۳۱۱- حدثنا محمد بن عبد الله الحضرمي ، ثنا أبو كريب ، (ح) وحدثنا القاسم بن عباد الخطابي ، ثنا سويد بن سعيد ، قالا : ثنارشدين بن سعد ، عن يزيد بن عبد الله بن الهاد ، عن عثمان بن صهيب ، عن أبيه ، عن النبي - صلى الله عليه وسلم - أنه قال يوما لعلي - رضي الله عنه - : من أشقى الأولين ؟ قال : الذي عقر الناقة يا رسول الله . قال : صدقت ، فمن أشقى الآخرين ؟ قال : لا علم لي يا رسول الله . قال : الذي يضربك على هذه ، وأشار النبي - صلى الله عليه وسلم - بيده إلى يافوخه .
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روزی به علی (علیه السلام) فرمودند: میدانی چه کسی شقیترین امتهای اولین است؟ در پاسخ فرمود: کسی که ناقه را پی کرد ای رسول خدا! پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: راست گفتی، سپس فرمود: چه کسی شقیترین امتهای آخرین است؟ فرمود: ای رسول خدا آگاه نیستم. آن حضرت فرمودند: کسی که به تو در اینجا ضربه خواهد زد، و با دست به پیشانی آن حضرت اشاره کردند.
المعجم الکبیر، تالیف طبرانی، جلد ۸، صفحه ۴۵، چاپ مکتبة ابن تیمیة
مسند ابی یعلی، جلد ۱، صفحه ۳۷۷-۳۷۸، چاپ دار الثقافة العربیة
ابن حجر مکی عالم متعصب اهل تسنن و از دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام در کتابی که بر ضد شیعیان نوشته است این حدیث را صحیح و روات را ثقه میداند.
الصواعق المحرقة، تالیف ابن حجر مکی، جلد ۲، صفحه ۳۶۲، چاپ مؤسسة الرسالة
بر ابن ملجم ملعون لعنت
جبرئیل خادم امام رضا علیه السلام
ذهبی از علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
وقتی از ابو نواس شاعر برجسته عرب میپرسند: تو راجع به همه چیز شعر سرودی، چرا راجع به علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) شعر نمیگویی؟ میگوید:
فعلام ترکت مدح ابن موسي
و الخصال الّتي تجمّعن فیه
قلت: لا أستطیع مدح إمام
کان جبریلُ خادماً لأبیه
«من دیدم راجع به همه چیز شعر سرودم ولی حرفی درخور شأن والای علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) ندارم و بیان من در باره او جسارت در محضر اوست، چرا که جبرئیل خادم و دربان خانه پدر او میباشد».
تاریخ الاسلام، تالیف ذهبی، جلد ۱۴، صفحه ۲۷۱، چاپ دار الکتاب العربی
تقویم شیعه
بیست و هشتم صفر
۱- شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله
شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبیاء محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله در سال ۱۱ هجری قمری در سن ۶۳ سالگی به وسیله سم بوده است، و طبق روایاتی عایشه و حفصه آن حضرت را مسموم کردهاند! در ۲۴ صفر بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله شدت یافت. پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام بیماری فرمودند: حبیبم را نزد من حاضر کنید. عایشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پیامبر صلی الله علیه و آله روی مبارک خویش را از آنان برگردانید و فرمود: «حبیبم را نزد من حاضر کنید». سپس دنبال علی بن ابی طالب علیهما السلام فرستادند. چون نظر مبارک به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و کلماتی به حضرت فرمود. هنگامی که علی بن ابی طالب علیه السلام از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابو بکر به او گفتند: «خلیلت به تو چه گفت»؟ فرمود: «هزار باب علم به من حدیث کرد که از هر باب هزار باب دیگر باز می شود».
وصایای پیامبر صلی الله علیه و آله:
پیامبر صلی الله علیه و آله در لحظات آخر عمر خود وصیتهایی به امیر المومنین علیه السلام فرمودند و جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقربین را بر آن وصیت شاهد گرفتند. از جمله آن کلمات که جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمودند و امیر المومنین علیه السلام میشنید این بود «خمست را غصب میکنند و پرده احترامت (حرمتت) را میدرند و محاسنت به خون سرت رنگین میشود». امیر المومنین علیه السلام میفرمایند: «هنگامی که آن کلام را فهمیدم، فریاد زدم و بر روی زمین افتادم». بعد فرمایشاتی به حضرت زهرا سلام الله علیها و حسنین علیهما السلام فرمودند. سپس آن وصیت با چند مهر از طلا که آتش به آن نرسیده بود (و ساخته دست بشر نبود) مهر شد و به امیر المومنین علیه السلام تحویل داده شد.
غسل و نماز بر بدن پیامبر صلی الله علیه و آله:
امیر المومنین علیه السلام پس از غسل دادن آن حضرت به تنهایی بر ایشان نماز خواندند. مردم به جز اصحاب سقیفه در مسجد جمع شده بودند و در فکر نماز بر پیامبر صلی الله علیه و آله و دفن حضرت بودند. امیر المومنین آمدند و فرمودند: «رسول خدا صلی الله علیه و آله امام ما است در زمان حیات و پس از وفاتش»، کنایه از اینکه برای نماز بر بدن آن بزرگوار نماز به صورت جماعت نمیخوانیم. در این هنگام مردم دسته دسته داخل میشدند و بدون امام آیه «ان اللّه یصلون علی النبی، یا ایها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً» را سه بار میگفتند و بیرون میآمدند.
دفن بدن مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله:
بعد حضرت مولی الموحدین علیه السلام فرمودند: خداوند در هر مکانی که روح پیامبرش را قبض می کند راضی است که در همان مکان دفن شود، و من آن حضرت را در حجرهای که از دنیا رفته دفن میکنم. آن حجره، حجرهی حضرت زهرا سلام الله علیها بود؛ که دلیل بر این مطلب زیاد است. امیر المومنین علیه السلام با کمک دیگران قبری حفر کردند و بدن حضرت را داخل قبر قرار دادند. سپس آن حضرت داخل قبر رفت و صورت پیامبر صلی الله علیه و آله را باز کرد و گونه راست را بر زمین گذاشته در لحد را بستند و خاک روی آن ریختند.
خلاصهای از زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله:
آن حضرت دو ماه و بنا بر نقلی در حمل بودند که پدر بزرگوارشان جناب عبد الله بن عبد المطلب از دنیا رحلت فرمود. ۴ یا ۷ و یا ۸ ساله بودند که مادرشان آمنه بنت وهب در ابواء رحلت فرمود. ۸ سال و دو ماه و ده روز از سن شریفش گذشته بود که جد بزرگوارش جناب عبد المطلب علیه السلام از دنیا رحلت فرمود. ۲۵ ساله بودند که با جناب خدیجه کبری علیه السلام ازدواج کردند. ۳۰ سال از سن مبارک آن حضرت گذشته بود که حضرت امیر المومنین علیه السلام متولد شدند. در ۴۰ سالگی خداوند آن حضرت را به نبوت مبعوث فرمود. در ۴۵ سالگی به معراج تشریف بردند و در سال پنجم از بعثت، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها متولد شدند. ۵۰ سال از عمر مبارکشان گذشته بود که جناب ابو طالب و خدیجه کبری سلام الله علیها از دنیا رحلت نمودند. در ۴۵ سالگی به معراج تشریف بردند. ۵۲ سال و یازده ماه و سیزده روز از سن مبارکشان گذشته بود که به مدینه منوره هجرت فرمودند. بعد از هجرت تقریبا ده سال در مدینه شرف حضور داشتند، تا آنکه در ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری قمری مسموما از دنیا رحلت فرمودند. هنگام شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار میگریست. حضرت او را نزد خود فرا خواند و مطلبی فرمود که حزن و اندوه فاطمه سلام الله علیها فرو نشست. وقتی علت را سوال کردند آن حضرت فرمود: «پدرم به من خبر داد که اولین نفر از اهل بیتش که به او ملحق میشود منم و مدت این فراق طولانی نیست».
۲- آغاز امامت امیر المومنین علیه السلام
اولین روز امامت حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام است، و زیارت آن حضرت در این روز مستحب است.
۳- آغاز غصب خلافت
اولین روز غصب ظالمانه خلافت و خانه نشین کردن امیر المومنین علیه السلام و شکستن بیعت روز عید غدیر توسط اهل سقیفه بنی ساعده است.
۴- شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
در این روز در سال ۵۰ هجری قمری امام حسن مجتبی علیه السلام به شهادت رسید. بنا بر قولی شهادت آن حضرت در ۷ صفر و بنا بر قولی در ۵ ربیع الاول واقع شده است. جعده دختر اشعث بن قیس (لعنت الله علیهما) با زهری که معاویه برای او فرستاده بود آن حضرت را مسموم کرد. معاویه همراه با زهر صد هزار درهم فرستاد و وعده کرد که او را به عقد یزید درآورد، ولی به وعده خود وفا نکرد.
مسمومیت حضرت:
مسمومیت حضرت امام حسن علیه السلام چهل روز طول کشید. پس از ظهور اثرات سم بر بدن مبارک و فرا رسیدن وقت شهادت، به سید الشهداء علیه السلام فرمودند: «مرا مسموم کردهاند و پارههای جگرم داخل طشت است. من از شما جدا میشوم و به خداوند ملحق میگردم، و میدانم چه کسی مرا مسموم کرده است، ولی به حقی که بر شما دارم در این باره حرفی نزنید. وقتی من از دنیا رفتم چشمانم را ببند و غسلم بده و کفنم نما و مرا کنار قبر جدم پیامبر صلی الله علیه و آله ببر تا با او تجدید عهد کنم. سپس مرا در بقیع کنار جدهام فاطمه بنت اسد سلام الله علیها دفن کنید. میدانم مخالفین و معاندین گمان میکنند شما میخواهید مرا کنار پیامبر صلی الله علیه و آله دفن کنید و مانع شما میشوند. شما را به خدا قسم میدهم که مبادا به خاطر من حتی به اندازه خون حجامت ریخته شود». سپس آن حضرت مثل آنچه امیر المومنین علیه السلام وصیت فرموده بود به اولاد و اهل خود وصیت نمود و از دنیا رفت.
تشییع جنازه حضرت
امام حسین علیه السلام بعد از غسل و کفن و نماز، آن حضرت را به طرف مرقد شریف پیامبر صلی الله علیه و آله حمل کردند. با دیدن این منظره برای مروان و بقیه بنی امیّه که با سلاح و به همراهی عایشه آمده بودند شکی باقی نماند که میخواهند آن حضرت را در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله دفن نمایند. لذا آندند و مانع شدند و عایشه در حالی که سوار درازگوشی بود گفت: «مرا با شما چه کار است که میخواهید کسی را که من او را دوست ندارم در خانه من دفن کنید». مروان ملعون هم نظیر این مطالب را گفت، و ابن عباس به او و عایشه جواب داد. فرزندان عثمان هم مانع شدند و گفتند: «هرگز نمیشود که عثمان در بدترین مکانها دفن شود و حسن با رسول خدا به خاک سپرده شود». امام حسین علیه السلام فرمود: به خداوندی که مکه و حرم را محترم گردانیده، حسن علیه السلام فرزند علی و فاطمه علیهما السلام سزاوارتر است بر پیامبر صلی الله علیه و آله از کسانی که بدون اجازه داخل خانه او شدهاند. به خدا قسم او سزاوارتر است از حمال خطاها عثمان، که ابو ذر را از مدینه بیرون کرد و . عایشه جلو قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و گفت: «تا یک مو در سر من است نخواهم گذاشت او را در این خانه دفن کنید! در اینجا بنی مروان جنازه آن حضرت را تیرباران کردند. بنی هاشم دست به شمشیر بردند، ولی امام حسین علیه السلام مانع شده فرمودند: «وصیت برادرم نباید ضایع شود». سپس ۷۰ تیر از جنازه آن حضرت بیرون کشیدند ! و این در حالی بود که امام مجتبی علیه السلام به امام حسین علیه السلام خبر داده بودند که عایشه بعد از شهادت ایشان چه جنایتی را مرتکب میشود. پس از آن حضرت سید الشهداء علیه السلام کلماتی فرمودند که اگر وصیت برادرم نبود میدانستید که شمشیرهای الهی در کجا و چگونه بر شما فرود میآمد. سپس بدن مطهر آن حضرت را به بقیع آوردند و در کنار جدهاش فاطمه بنت اسد سلام الله علیها دفن نمودند. آقا حضرت مجتبی علیه السلام دارای ۱۵ فرزند دختر و پسر بودند، ولی از جعده ملعونه هیچ فرزندی نداشتند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۷۶-۸۳
شهادت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به دست منافقین اصحابش
مرحوم عیاشی عالم و مفسر بزرگ شیعه روایت کرده است:
عَنْ الْحُسَيْنُ بْنُ الْمُنْذِرِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ الْقَتْلُ أَمِ الْمَوْتُ قَالَ يَعْنِي أَصْحَابَهُ الَّذِينَ فَعَلُوا مَا فَعَلُوا.
حسین بن منذر گوید: از امام صادق (علیه السلام) در مورد قول خداوند «آیا اگر او (رسول خدا صلی الله علیه و آله) رحلت کرد یا کشته شد، شما باز به دین گذشتگان خود (جاهلیت) رجوع خواهید کرد؟» پرسیدم: آیا قتل بوده یا موت؟ فرمود: اصحابش کردند آن چه کردند (یعنی ایشان را به شهادت رساندند).
تفسیر العیاشی، جلد ۱، صفحه ۲۲۴، حدیث ۱۵۳، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات
تقویم شیعه
بیست و ششم صفر
تجهیز لشکر اسامه
در این روز در سال ۱۱ هجری قمری پیامبر صلی الله علیه و آله به عدهای خاص از صحابه و به خصوص ابو بکر و عمر و عثمان امر فرمودند برای سفر به روم و جنگ با رومیان به امیری اسامة بن زید آماده شوند. آنان از این امر کراهت داشتند و نسبت به فرماندهی اسامه بر سپاه اسلام به خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله اعتراض کردند. حضرت فرمودند: «خدا لعنت کند کسی را که از لشکر اسامه تخلف کند»، ولی با این همه ابو بکر و عمر و عثمان تخلف کردند و باز گشتند !
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۷۵-۷۶
تقویم شیعه
بیست و پنجم صفر
دستور حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله به پیروی از ثقلین
در این روز حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله در جمع مسلمانان بر منبر رفتند و طی خطبهای مردم را موعظه کرده، آنان را به پیروی از کتاب و عترت وصیت فرمودند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۷۵
سندی دیگر بر سقط حضرت محسن سلام الله علیه به تصریح عالم اهل تسنن
صفوری عالم اهل تسنن در کتاب المحاسن المجتمعة، در ذکر اولاد حضرت امیر المومنین سلام الله علیه از حضرت زهرا سلام الله علیها، به سقط حضرت محسن سلام الله علیه اذعان میکند.
المحاسن المجتمعة، تالیف صفوری، نسخه خطی
تقویم شیعه
یکم ربیع الاول
۱- دفن بدن مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله
در نیمه شب اول ربیع الاول بدن مطهر خاتم الانبیاء و المرسلین صلی الله علیه و آله را امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام دفن فرمودند. مصیبت و فاجعه رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله از یک طرف و بیاحترامی به آن حضرت و توجه نداشتن مردم به غسل و کفن و دفن حضرت از طرف دیگر، داغهایی بود که بر دل مبارک امیر المومنین علیه السلام سنگینی می کرد. چنانکه با یاد تلخ آن روزها فرمودهاند: «آیا بدن شریف پیامبر صلی الله علیه و آله را رها میکردم و او را دفن ننموده برای خلافت و سلطنت بعد از او نزاع میکردم» ؟ (الااحتجاج، جلد ۱، صفحه ۷۴)
شیخ مفید میفرماید: «اکثر مردم در دفن پیامبر صلی الله علیه و آله حاضر نشدند، و نماز بر آن حضرت نخواندند، چه اینکه بین انصار و مهاجرین مشاجره در امر خلافت بود. (ارشاد شیخ مفید، جلد ۱، صفحه ۱۸۹)
اعمش میگوید: پیامبرشان از دنیا رفت و مردم هم و غمی نداشتند جز آنکه عدهای بگویند: «امیر از ماست» و طایفه دیگری بگویند: «امیر از ماست». (تقریب المعارف، صفحه ۲۵۶)
هنگام درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله مغیره خطاب به ابو بکر و عمر گفت: اگر بعدا با مردم کاری دارید آنها را دریابید. لذا ابو بکر و عمر هنگام دفن پیامبر صلی الله علیه و آله حاضر نبودند، بلکه میان دیگران بودند که در سقیفه برای خود امیر انتخاب می کردند، و قبل از آنکه کنار بدن حضرت حاضر شوند، بدن مطهر دفن شد. (المنصف، جلد ۱۴،صفحه ۵۶۸؛ جامع الاحادیث، جلد ۱۳، صفحه ۲۶۷)
عبد الله بن حسن میگوید: به خدا قسم ابو بکر و عمر بر پیامبر صلی الله علیه و آله نماز نخواندند، و سه روز بدن مبارک آن حضرت دفن نشد، ولی با این همه اهل سقیفه مشغول کار خود بودند. (تقریب المعارف، صفحه ۲۵۱)
حضرت باقر علیه السلام میفرمایند: مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز میخواندند، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچ یک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیر المومنین علیه السلام بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد. (مناقب ابن شهر آشوب، جلد ۱، صفحه ۲۹۷)
عایشه در این باره اقراری دارد که جالب توجه است. او گفته است: «به خدا قسم ما از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنیدیم»، یعنی بعد از دفن متوجه شدیم. (تاریخ الاسلام (تالیف ذهبی)، جلد ۱، صفحه ۵۸۲؛ السیرة النبویة (تالیف ابن کثیر)، جلد ۴، صفحه ۵۳۸؛ مسند احمد بن حنبل، جلد ۶، صفحه ۲۷۴)
باید از اینان که بر سر غصب خلافت همه چیز را فراموش کرده بودند پرسید: آیا سقیفه در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و به سفارش حضرت بود یا غدیر ؟
آیا برای تشکیل شورای سقیفه دستوری از طرف خداوند آمده بود یا در باره غدیر ؟
آیا در سقیفه از اکثر بلاد مسلمین حضور داشتند یا در غدیر ؟
آیا در سقیفه همهی مردم حاضر بودند یا در غدیر که حتی زنها هم بیعت کردند ؟
۲- لیلة المبیت
شب اول این ماه پیامبر صلی الله علیه و آله از شر کفار از مکه به مدینه هجرت کردند. در آن شب آقا و مولایمان امیر المومنین علیه السلام جان نثاری فرموده به جای رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در بستر ایشان خوابیدند. چه اینکه کفار قریش قصد کشتن حضرتش را داشتند. به این مناسبت آیه: «و من الناس من یشتری نفسه ابتغاء مرضات اللَّه. . . »: «از مردم کسی هست که جان خویش را در راه رضایت خداوند میفروشد و خدا بر بندگان مهربان است» در شان حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شد.
در شبی که امیر المومنین علیه السلام به جای پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید به جبرئیل و میکائیل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم و عمر یکی از شما را بیش از دیگری قرار دادم. کدامیک از شما ایثار میکند که عمر طولانی از آن دیگری باشد؟ هر دو عمر طولانی را اختیار کردند. خطاب آمد: «به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علی علیه السلام حیات خود را به برادرش پیامبر صلی الله علیه و آله ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای او نموده است. به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید». آنان آمدند و جبرئیل بالای سر امیر المومنین علیه السلام و میکائیل سمت پاهای آن حضرت نشست و ندا کرد: «بخ بخ من مثلک یابن ابی طالب، خداوند در جمع ملائکه به تو مباهات فرمود». اینجا بود که آیه شریفه «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات اللَّه» نازل شد.
۳- هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله
پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۳ سال پس از بعثت به مدینه طیبه هجرت فرمود.
۴- هجوم به خانه وحی
در این روز اولین هجوم به خانه امیر المومنین علیه السلام صورت گرفت. هنگامی که امیر المومنین علیه السلام متوجه غسل و کفن و دفن پیامبر صلی الله علیه و آله شد و غاصبین خلافت در سقیفه بودند، در شب چهارشنبه که اول ربیع الاول بود بدن مبارک آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصیت پیامبر صلی الله علیه و آله متوجه جمع آوری قرآن شد. آن حضرت فرموده بودند: «علی جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمعآوری کن. ». در این ایام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آوردند: بار اول در روز اول ربیع بود که برای بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کردهام که تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان بازگشتند. پس از آن امیر المومنین شبها صدیقه طاهره و حسنین علیهم السلام را بر در منازل اصحاب میبردند و طلب یاری مینمودند.
بار دوم هفت روز بعد از دفن پیامبر صلی الله علیه و آله بود که زبیر و عدهای دیگر در منزل امیر المومنین علیه السلام جمع شده بودند. آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد.
بار سوم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن در منزل و ضرب و جرح صدیقه طاهره سلام الله علیها و کشتن حضرت محسن علیه السلام، امیر المومنین علیه السلام را با دست بسته بیرون بردند.
۵- مسمومیت امام عسکری علیه السلام
امام حسن عسکری علیه السلام در اثر زهر مسموم شد و بیماری حضرت آغاز گردید. بنابرقولی شهادت امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ هجری قمری در چنین روزی بوده است و به قولی دیگر در چهارم ربیع الاول، و به قولی دیگر در هشتم ربیع الاول بوده است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۹۰-۹۵
تقویم شیعه
ماه ربیع الاول
ماه ربیع الاول سرور و حزن را با هم در خود جای داده است. روزهای ۱، ۳، ۴، ۵، ۸، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۴، ۱۶، ۱۷، ۱۹، ۲۲، ۲۳، ۲۵ این ماه ایام پر خاطرهای از شادی و اندوه اهل بیت علیهم السلام است، که ذیلا به تفصیل آنها میپردازیم.
خبرهای خوشی همچون ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله، لیلة المبیت و هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله، ورود حضرت به مدینه، آغاز امامت امیر المومنین علیه السلام پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله، ولادت امام جعفر صادق علیه السلام، آغاز امامت حضرت ولی عصر علیه السلام پس از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام، روزهای بیاد ماندنی این ماه است. ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه سلام الله علیها، و ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم روزهای دیگری است کهع خاطرههای خوشی را بر جای گذاشته است. مرگ عمر بن خطاب و یزید بن معاویه و عمر بن سعد برگهای دیگری از دفتر شادی اهل بیت علیهم السلام در این ماه است.
آغاز وجوب نماز، عمود دین اسلام روز دیگری است که هیچگاه فراموش نخواهد شد.
از سوی دیگر واقعه وحشتناکی در این ماه رخ داده که سر آغاز همه مصائب اهل بیت علیهم السلام است، و آن هجوم به خانه وحی پس از دفن بدن مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله است. اولین روز خلافت غاصبانه معاویه، ورود اهل بیت امام حسین علیه السلام به شام، تخریب کعبه توسط یزید، نیز از آثار شوم سقیفه است که در این ماه رخ داده است. شهادت امام عسکری علیه السلام، وفات حضرت سکینه سلام الله علیها نیز از حوادث این ماه است.
از جنگهای پیامبر صلی الله علیه و آله جنگ بنی النضیر و جنگ دومه الجندل در این ماه بوده است. همچنین صلح امام حسن علیه السلام در این ماه اتفاق افتاده است.
مرگ موسی خلیفه عباسی، معتصم عباسی، داود بن علی حاکم ظالم مدینه، مالک بن انس و احمد بن حنبل نیز در این ماه به وقوع پیوسته است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۸۹
تقویم شیعه
آخر صفر
شهادت امام رضا علیه السلام
حضرت ثامن الحجج مولانا علی بن موسی الرضا علیه السلام در سال ۲۰۳ هجری قمری بنا بر منابع: «کافی، جلد ۲، صفحه ۵۲۸؛ فیض العلام، صفحه ۲۰۰؛ بحار الانوار، جلد ۴۹، صفحه ۲۹۲؛ مستدرک سفینة البحار، جلد ۶، صفحه ۲۹۵؛ منتخب التواریخ، صفحه ۵۷۸» دو سال پس از شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها به شهادت رسیدند. سن مبارک حضرت ۴۹ یا ۵۵ سال بوده است. بنا بر نقلی در ۲۷ صفر حضرت امام رضا علیه السلام به شهادت رسیدهاند ولی مشهور آخر ماه صفر است. در ۲۸ صفر مأمون ملعون انگور مسموم یا آب انار زهرآلود را به اجبار به حضرت امام رضا علیه السلام خورانید. مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال بود.
آزارهای مأمون نسبت به حضرت
مأمون از آزار و جسارت نسبت به حضرت کوتاهی نکرد، و حتی حضرت را سه ماه در سرخس مقیداً زندانی کرد. پس از ولایتعهدی، ابتدای گرفتاری آن حضرت به خاطر معاشرت با مأموران منافق ملعون بود. او به حسب ظاهر در تعظیم و احترام حضرت میکوشید، اما در باطن با آزار و اذیت حجت خدا را به مرگ خویش راضی نموده بود.
مسمومیت حضرت
یاسر خادم میگوید: هر جمعه که آن حضرت از مسجد جامع مراجعت میکرد، با بدنی عرقدار و غبار آلود دستها را به درگاه الهی بر میداشت و میفرمود: «بار الها اگر فرج و گشایش کار من در مرگ من است، مرگ مرا برسان». آن حضرت پیوسته در غم و حزن بود تا در غربت رحلت فرمود. مأمون پس از آن که یک شبانه روز امر شهادت آن حضرت را کتمان کرد سراغ محمد پسر امام صادق علیه السلام و جماعتی از آل ابو طالب فرستاد تا سلامت بدن امام را ببینند، و پس از آن شروع به گریه و زاری نمود!!
دفن بدن مبارک حضرت
پس از غسل و کفن و نماز بر بدن شریف حضرت که توسط امام جواد علیه السلام انجام شد آن حضرت را جلوی قبر هارون در خانه حمید بن قحطبه، مکان فعلی دفن کردند. بنا بر بعضی روایات مأمون از ترس فتنه مردم دستور به دفن شبانه حضرت داد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۸۳-۸۵
تقویم شیعه
پنجم ربیع الاول
وفات حضرت سکینه علیها السلام
حضرت سکینه علیها السلام دختر امام حسین علیه السلام ۵۶ سال پس از واقعه کربلا، در شب پنجم ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری در مدینه وفات کرد. مادر ایشان حضرت رباب علیها السلام است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند، و همواره با اسرا به کوفه و شام رفتند. در صبح روز رحلتش محمد بن عبد الله (نفس زکیه) چهارصد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمرهها سوزانید. خالد بن عبد الملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهر جسارت شود، گفت: صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه میآیم. ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا شب دفن نشد. پس از آن یحیی بن حسن علیه السلام و به قولی محمد بن عبد الله نفس زکیه بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۹۷-۹۸
تقویم شیعه
سوم ربیع الاول
۱- احتجاج سلمان رحمه الله بر مردم
امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش نقل میفرماید: سه روز بعد از دفن رسول خدا صلّی الله علیه و آله سلمان خطاب به مردم گفت: آگاه باشید ای مردم و گوش فرا دهید به کلام من، و سپس فکر کنید. بدانید که به من علم زیادی داده شده است. اگر من در بارهی تمام فضائلی که از علی بن ابی طالب امیر المومنین علیه السلام میدانم سخن بگویم عدهای خواهند گفت: او دیوانه است و عدهای دیگر میگویند: خدایا قاتل سلمان را ببخش ! . پیامبر صلی الله علیه و آله به او (امیر المومنین علیه السلام) فرمود: تو وصی من هستی در اهل و خانوادهام و خلیفه و جانشین من هستی در امتم و مقام منزلت تو نزد من به مانند حضرت هارون است نزد موسی علیه السلام. اما ای مردم ! شما سنت بنی اسرائیل را پیشه کردید و اشتباه کردید و حق را نپذیرفتید. . قسم به آن کسی که جان سلمان در دست اوست، اگر از علی بن ابی طالب علیهما السلام پیروی کنید نعمت از زمین و آسمان بر شما فرود میآید که اگر پرنده را در آسمان صدا بزنید شما را اجابت میکند و اگر ماهی را در دریا بخوانید به شما گوش فرا می دهد و دو نفر با هم اختلاف نمی کنند . . مردم ! آل محمد علیهم السلام راهنمایان به بهشت هستند . . مردم ! برشما باد به امیر المومنین علیه السلام. به خدا قسم (پیش از امروز) ولایت او را قبول نمودهایم، و بارها دسته جمعی در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و به دستور و تاکید آن حضرت بر او به امارت مومنین سلام کردیم. چرا مردم فضیلت او را میشناسند و به او حسد میورزند؟ قابیل به هابیل حسد ورزید و او را کشت. قوم موسی مرتد شده از دستور موسی بن عمران برگشتند، و امر این امت مانند بنی اسرائیل است (که بارها پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند). شما را کجا می برند؟ وای بر شما من کجا و ابو فلان و فلان؟ آیا نمیدانید یا خود را به ندانستن میزنید؟ حسادت میکنید یا خود را به حسادت میزنید؟ به خدا قسم بر میگردید به حالت کفر و با شمشیر گردن یکدیگر را می زنید ! سلمان در پایان سخنش فرمود: بدانید من عقیدهی خود را اظهار کردم و تسلیم فرامین پیامبر صلی الله علیه و آله شدم و از مولای خودم و هر مرد و زن مومنی علی بن ابی طالب علیهما السلام تبعیت کردم.
۲- تخریب کعبه توسط یزید
در سال ۶۴ هجری قمری به دستور یزید خانهی کعبه را با منجنیق خراب کردند. این فاجعه یازده روز قبل از هلاکت یزید به وقوع پیوست.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۹۶-۹۷
تقویم شیعه
دهم ربیع الاول
۱- ازدواج حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیها السلام
پیامبر صلی الله علیه و آله ۱۵ سال قبل از هجرت با حضرت خدیجه کبری علیها السلام ازدواج نمودند. از احادیث شیعه و اخبار عامه معلوم میشود که حضرت خدیجه بنت خویلد بن اسد، در علم و اطلاع به کتب آن زمان معروف بوده است. او از ن قریش، علاوه بر کثرت اموال و املاک و تجاراتی که داشت، به عقل و کیاست نیز مزیت داشت و در آن زمان او را طاهره، مبارکه، سیده نسوان و ملکه بطحاء میگفتند. او از کسانی بود که انتظار قدوم پیامبر صلی الله علیه و آله را میکشید و همیشه از علما علائم نبوت آن حضرت را جویا میشد.
هنگامی که خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله شرفیاب شد، اول از مهر نبوت سؤال کرد و آن را زیارت کرد و اشعار فصیح او در مدح رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و کمال محبتش به آل عبد المطلب مشهور است که کاشف از علم و ادب و محبت اوست. در همان روزی که آن حضرت مبعوث به رسالت شد جناب خدیجه علیها السلام ایمان آورد.
حضرت خدیجه علیها السلام از مال خویش و میراثی که به او رسیده بود به صورت مضاربه تجارت مینمود. چندی نگذشت که از بزرگان تجار شد به گونهای که هشتاد هزار شتر زیر بار تجارت او بودند و هر روز اموال او زیادتر میشد. بر بام خانهی او قبهای از حریر سبز با طنابهای ابریشم با تمثالی چند بود که این علامت جلالت آن مخدره بود.
افراد زیادی مانند عقبه بن ابی معیط و ابن ابی شهاب که هر کی چهار صد کنیز و غلام و خدمتکار داشتند، و ابو جهل و ابو سفیان و دیگر بزرگان عرب آن روز خواستگاری آن حضرت آمدند؛ ولی آن حضرت قبول نفرمودند. سرانجام خود حضرت خدیجه علیها السلام، پیشنهاد ازدواج به پیامبر صلی الله علیه و آله دادند و این ازدواج با آداب و مراسم خاصی انجام شد.
خداوند دو پسر به نامهای قاسم و عبد الله که به آنها طیب و طاهر هم میگفتند، و چهار دختر به نامهای ام کلثوم و زینب و رقیه و فاطمه علیهما السلام جده حضرات معصومین علیهم السلام است.
حضرت خدیجه علیها السلام بیست و چهار سال و یک ماه با پیامبر صلی الله علیه و آله زندگی کرد، و تا آن حضرت زنده بود پیامبر صلی الله علیه و آله همسر دیگری اختیار نفرمود. همچنین حضرت خدیجه علیها السلام جمیع اموال خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله واگذار کرد. عایشه میگوید: کمتر اتفاق میافتاد که پیامبر صلی الله علیه و آله از خانه بیرون رود و خدیجه را به خبر یاد نکند، چندان که یک روز آتش حسد من مشتعل شد و گفتم: یا رسول الله، تا کی خدیجه را یاد میکنی؟ او پیرزنی بیش نبوده! خداوند بهتر از او را (منظور خودش بوده) به تو مرحمت کرد! پیامبر صلی الله علیه و آله از سخن من در غضب شد و فرمود: نه به خدا قسم! بهتر از خدیجه علیها السلام نصیب من نشده. به من ایمان آورد هنگامی که مردم کافر بودند، و تصدیق نبوت من نمود در وقتی که مردم مرا تکذیب میکردند، و اموال خود را در اختیار من گذارد در وقتی که مردم مرا از خود دور میکردند. خداوند متعال از خدیجه به من فرزندانی روزی کرد و رحم تو را عقیم قرار داد!
۲- مرگ داود بن علی حاکم ظالم مدینه
داود بن علی عموی سفاح در مدینه در دهم ربیع الاول به دعای امام صادق علیه السلام هلاک شد، چه اینکه داود بن علی فرمان داد معلی بن خنیس را که از اصحاب امام صادق علیه السلام بود شهید کردند.
۳- مرگ مالک بن انس
در این روز در سال ۱۷۹ هجری قمری مالک بن انس اصبحی، رئیس فرقه مالکی از مذاهب اربعه اهل تسنن از دنیا رفت و در بقیع دفن شد. از خصوصیات او اینکه (به گفته اهل تسنن) مدت سه سال بعد از مرگ پدرش در شکم مادر بود و بعد از سه سال به دنیا آمد!!! ()
۴- اولین روز خلافت غاصبانه معاویه (لعنت الله علیه)
در این روز معاویه بن ابی سفیان در سال ۴۱ هجری قمری خود را به خلافت نشاند، و از مردم بیعت گرفت و او اولین خلیفه (غاصب) بنی امیه بعد از عثمان بود.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۰۷-۱۱۰
تقویم شیعه
نهم ربیع الاول
۱- قتل عمر بن خطاب
در آخر شب نهم ربیع الاول سال ۲۳ هجری قمری عمر بن الخطاب از دنیا رفته است، و قول اهل سنت روز چهارشنبه ۲۶ ذی الحجه است.
این روز روز شادی اهل بیت علیهم السلام و انبیاء و ملائکه و ساکنان اعلی علیین و دوستان امیر المومنین علیه السلام و اولاد طاهرین ایشان است چرا که در این روز نفرین حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السلام به اجابت رسید. روزی عظیم الشأن است و روز سرور شیعه و عید بزرگ آنهاست. حضرت رسول صلی الله علیه و آله این روز را عید قرار داده و امر کرده است که مردم نیز عید قرار دهند و اعمال آن را به جا آورند.
کسی که در این روز انفاق کند، خداوند او را میآمرزد. در این روز اطعام برادران دینی و خوشبو کردن آنان و توسعه بر اهل و عیال و پوشیدن لباس جدید و شکر گزاری به درگاه خداوند متعال و عبادت نمودن مستحب است.
فضیلتها و اسمهایی برای این روز ذکر شده که از جمله آنهاست: عید الله الاکبر، غدیر ثانی، عید فطر دوم، روز فرح شیعه، عید اهل بیت علیهم السلام، روز قتل منافق، روز قبولی اعمال، روز پیروزی مظلوم، روز دوستی مومنین، روز پرهیز از کبائر، روز نابودی ضلالت و گمراهی، روز شکر گزاری.
ماجرای قتل عمر
عمر بن خطاب به دست ابو لولو که نامش فیروز و غلام مغیره بن شعبه بود، چند ضربه خنجر خورده که منجر به مرگ او شد.
بنا بر مشهو هنگامی که ابو لولو ضربهها را بر عمر زد و خواست فرار کند، عدهای مانع شدند، و ۱۲ نفر را مجروح کرد که شش نفر از آنها مردند.
ماجرا از این قرار بود که قبل از تکبیر نماز ابو لولو جلو آمد، و ضربه بر کتف و ضربهای دیگر بر خاصره عمر زد. عمر افتاد، و عدهای جمع شدند و او را به خانهاش بردند. نزدیک بود خورشید طلوع کند که نماز را عبد الرحمن بن عوف با مردم خواند.
عمر در بستر مرگ
هنگامی که عمر را به خانه بردند مقداری نبیذ آوردند و او خورد ولی از قسمتهای ضربت خورده خارج شد و معلوم نشد از کجا خارج شده زیر با خون هم رنگ بود. لذا عدهای گفتند: خلیفه شیر بخورد زیرا سفید است و معلوم میشود. شیر را خورد و از محل ضربه ها خارج شد. حاضرین برای دل گرمی گفتند: مانعی ندارد، ضرری نمیزند! اما ضربههای جناب ابو لولو کارگر شد و به خلیفه غاصب سابق ملحق شد (در درکات جحیم). در روز سوم در جنب ابو بکر دفن شد.
عمر مدت ده سال و شش ماه و چهار شب خلافت کرد. او اولین کسی بود که نام خود را امیر المومنین گذاشت، و ابو موسی اشعری اولین نفری بود که او را در منبر به این نام خطاب کرد.
بدعت عمر برای آینده خلافت
عمر به ابن عباس گفت: این خلافت را به چه کسی واگذار کنم؟ او علی بن ابی طالب علیه السلام را پیشنهاد کرد و گفت: شجاعت و فضیلت و قرابت و سبقت در اسلامش معلوم است. عمر گفت: در طبع او مزاح است! ابن عباس گفت: در باره عثمان چه میگویی؟ عمر گفت: اگر او خلیفه شود بنی امیه را بر گرده مردم مسلط مینماید. ابن عباس گفت: در باره طلحه چه میگویی؟ عمر گفت: مردی متکبر است پیامبر را با کلامی که روز نزول آیه حجاب گفت آزرده است. او هنگام نزول آیه حجاب گفته بود: وقتی از دنیا برود ما نش را به عقد خود در میآوریم. ابن عباس گفت: در باره زبیر بن عوام چه میگویی؟ گفت: او مرد شجاعی است، ولی بسیار بخیل است. مردی بدخو و مفسد است، که گاهی انسان و گاهی کافر است. در مورد سعد وقاص گفت: مردی متکبر و متعصب است و به کار خلافت نمیآید. ابن عباس گفت: در مورد عبد الرحمن نظرت چیست؟ عمر گفت: او مرد ضعیف القلبی است.
عمر هنگام مرگ امر خلافت را به شوری واگذار کرد و ابو طلحه انصاری را طلبید و به او گفت: بعد از مرگ من با پنجاه نفر از انصار با شمشیرهای کشیده شش نفر را در خانه عایشه حاضر کنید: علی بن ابی طالب علیه السلام، عثمان، طلحه، زبیر، سعد بن ابی وقاص، عبد الرحمن بن عوف. آنگاه سه روز آنها را مهلت دهید، و بعد از آن اگر چهار یا پنج نفر بر نظری متفق شدند و دو یا یک نفر مخالفان آنان بودند، مخالفین را به قتل برسانید، و اگر سه نفر نظری داشتد و سه نفر نظر دیگری داشتند، آن طرف که عبد الرحمن بن عوف در اوست مقدم بدارید و سه نفر دیگر را گردن بزنید، و اگر بعد از سه روز بر امری اتفاق نکردند، هر شش نفر را گردن بزنید.
شوری بعد از مرگ عمر
بعد از مرگ عمر شوری در خانه عایشه تشکیل شد، و زبیر بن عوام پسر صفیه حق خود را به پسر دایی خود امیر المومنین علیه السلام بخشید! طلحه بن عبید الله هم حق خود را به عثمان بخشید سعد بن ابی و قاص هم حق خود را به عبد الرحمن بن عوف بخشید.
عبد الرحمن به مسجد آمد و در جمع اصحاب به امیر المؤمنین علیه السلام عرض کرد: من بیعت میکنم با شما به این شرط که عمل کنی به کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و روش ابو بکر و عمر! امیر المومنین علیه السلام فرمودند: بلکه طبق کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و اجتهاد رأی خود عمل میکنم.
عبد الرحمن این کلمات را سه بار به عثمان گفت، و عثمان قبول کرد. بار سوم عبد الرحمن با عثمان بیعت کرد و دیگران هم بیعت کردند، غیر از بنی هاشم و جمعی از بزرگان صحابه مثل عمار بن یاسر و مقداد بن اسود که بیعت نکردند.
اینک جا دارد چند سوال مطرح شود:
عمر در دوران جوانی به چه کاری مشغول بوده و در سفرهای تجارتی چه شغلی داشته است؟
در جنگ حدیبیه و جاهای دیگر چه کسی به پیامبر صلی الله علیه و آله اعتراض کرد؟
چه کسی نسبت هذیان به پیامبر صلی الله علیه و آله داد؟
چه کسی در خانه امیر المومنین علیه السلام را آتش زد و گفت: قصد دارم خانه را با اهلش بسوزانم، اگر چه فاطمه در آن باشد؟
چه کسی محسن بن علی علیهما السلام را کشت؟
چه کسی به قنفذ دستور داد تا به دختر پیامبر صلی الله علیه و آله تازیانه بزند؟
چه کسی ابو بکر را به غصب فدک ترغیب کرد و شهادت امیر المومنین علیه السلام و ام ایمن و حسنین علیهم السلام را رد کرد؟
چه کسی قباله فدک را از حضرت صدیقه علیها السلام گرفت و جسارت به صورت مبارک آن حضرت کرد؟
اولین کسی که دست روی دست گذاشتن را در نماز احداث کرد که بود؟
اولین کسی که خلافت را شوری حواله نمود چه کسی بود؟
اولین کسی که با همراهی ابو بکر سهم ذوی القربی را نداد چه کسی بود؟
اولین کسی که روز عید غدیر با علی بن ابی طالب علیهما السلام بیعت کرد و گفت: بخ بخ یابن ابی طالب، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه چه کسی بود؟
اولین کسی که از کوزه نصاری وضو گرفت و آنها را پاک میدانست چه کسی بود؟
اولین کسی که شهادت مملوک را از درجه اعتبار ساقط کرد چه کسی بود؟
اولین کسی که متعه حج و متعه نساء را حرام کرد چه کسی بود؟
اولین کسی که دستور داد نافلههای ماه رمضان به جماعت خواند شود چه کسی بود؟
اولین کسی که گفت عجمها از یکدیگر ارث نمیبرند چه کسی بود؟
چرا هنگامی که شخصی از کوزه خلیفه خورد مست شد؟!
چه کسی بود که وقتی پس از مرگش یک هشتم مال او را به چهار زن او قسمت کردند به هر زنی ۸۳۰۰۰ دینار رسید؟
چه کسی گفت: همه مردم از من باسوادترند حتی پیرزنها؟!
از چی کسی هر گاه سوال میکردند و در جواب فرو میماند، میگفت: اشتغال به دلالی و خرید و فروش، مرا مانع از یاد گرفتن مسائل شد؟
اینکه در کتب تاریخ با عبارتهای مختلف ذکر شده که عمر بن خطاب حسب وصیت ابو بکر به خلافت مسلمین نصب شده جای چند سوال دارد:
۱. آیا وصیت ابو بکر نافذ است و وصیت اشرف مخلوقات خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در غدیر و غیر غدیر نافذ نیست؟
۲. آیا پیامبر صلی الله علیه و آله در هنگام رحلت نفرمود کاغذ و قلم بیاورید تا بگویم و نوشته شود مطلبی که بعد از من اختلاف نکنید؟ چرا نسبت هذیان به آن حضرت دادند و کاغذ و قلم نیاوردند و حال آنکه خداوند در قرآن میفرماید: هر چه آن حضرت میفرمایند وحی است نه از نزد خود. چطور برای ابو بکر کاغذ و قلم آوردند و کسی اعتراض نکرد. جالب اینکه او بیهوش میشد و به هوش میآمد و بعد از بسم الله عثمان از طرف خودش نوشت خلیفه بعد از ابو بکر عمر است و ابو بکر مخالفتی نکرد؟
۲- قتل عمر بن سعد
عمر بن سعد فرمانده ظالم لشکر یزید در این روز به دست مختار ثقفی (رحمه الله) به درک واصل شد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۰۰-۱۰۷
ثواب عظیم لعن بر جبت و طاغوت در کلام امام سجاد علیه السلام
میرزا ابی الفضل طهرانی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه مینویسد:
فاضل زاهد ورع ملا محمد کاظم هزار جریبی که از تلامذه استاد اعظم آقای بهبهانی قدس سره بوده و خود از فضلای محدثین و عرفای محصلین است در کتاب «جمع الفضايح لأرباب القبايح» از ابو حمزه ثمالی حدیث میکند که وی از امام همام زین العابدین و سید الساجدین علیه السلام روایت کرده است: «قال: من لعن الجبت و الطاغوت لعنة واحدة کتب الله له سبعین الف الف حسنة و محی عنه سبعین الف الف سیئة و رفع له سبعین الف الف درجه و من امسی یلعنهما لعنة واحدة کتب له مثل ذلک. قال: فمضی مولا نا علی بن الحسین علیهم السلام فد خلت علی مولانا ابی جعفر محمد الباقر علیه السلام فقلت: یا مولای حدیثاً سمعته من ابیک، فقال: هات یا ثمالی فاعدت علیه الحدیث؟ فقال: نعم یا ثمالی اتحب ان ازیدک؟ فقلت: بلی یا مولای. فقال: من لعنهما لعنة واحدة فی کل غداة لم یکتب علیه ذنب فی ذلک الیوم حتی یمسی و من امسی و لعنهما لم یکتب له ذنب فی لیلة حتی یصبح. قال: فمضی ابو جعفر، فد خلت علی مولانا الصادق علیه السلام فقلت: حدیثاً سمعتهمن ابیک وجدک. فقال: هات یا ابا جعفر فاعدت علیه الحدیث، فقال: حقاً یا ابا حمزه ثم قال علیه السلام: و یرفع له الف الف درجه ثم قال: ان الله واسع کریم.»
امام سجاد علیه السلام فرمودند: کسی که یک مرتبه لعن بفرستد بر جبت و طاغوت (ابو بکر و عمر)، خدای تبارک و تعالی هفتاد هزار هزار (هفتاد میلیون) حسنه برای او ثبت مینماید و هفتاد هزار هزار گناه او را میبخشد و هفتاد هزار هزار درجه بر او میافزاید و اگر کسی در شامگاه این چنین کند همان ثواب را برای او مینویسند. ابو حمزه در ادامه میگوید: بعد از شهادت امام سجاد علیه السلام خدمت مولایم امام باقر علیه السلام شرفیاب شدم و عرض کردم: مولای من ! حدیثی است که از پدر بزرگوارتان شنیدهام. فرمودند: بگو. و من حدیث را برای حضرت خواندم. حضرت فرمودند: بله؛ ای ثمالی آیا دوست داری که من هم بر آن بیفزایم؟ عرض کردم: آری ای مولای من. حضرت فرمودند: هر کس که آن دو را یک مرتبه لعن کند در هر صبحگاهان هیچ گناهی برای او نوشته نمیشود در آن روز تا این که شب هنگام را درک کند و هر کس شب را سپری کند و آن دو را لعن کند برای او گناهی نوشته نمیشود در آن شب تا این که صبح را درک کند. ابو حمزه در ادامه میگوید: بعد از شهادت امام باقر علیه السلام خدمت مولایمان امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم و عرضه داشتم: حدیثی است که از پدرتان و جدتان شنیدهام. حضرت فرمودند: بگو آن را ای ابا حمزه. من نیز حدیث را برای حضرتش خواندم. حضرت فرمودند: حق است ای ابا حمزه و فرمودند: و هزار هزار (یک میلیون) درجه بر او افزوده میشود. سپس فرمودند: همانا که خدا وسعت دهنده و بخشنده است.
شفاء الصدور، تالیف میرزا ابی الفضل طهرانی، صفحه ۶۰۸، چاپ انتشارات نبوغ
تقریظ و تایید میرزای شیرازی بر کتاب شفاء الصدور:
کتاب شریف «شفاء الصدور» الحق کتابی است در نهایت خوبی و تمامیت و متانت و جامع بین مراتب تحقیق و تتبع و محیط به ذکر انواع فضائل و معارف. برای اصناف و طبقات مردم نافع و ممتع، در باب خود بینظیر، شایسته است که عموم خوانندگان به آن رجوع نموده و از تامل در مباحث آن، تصحیح عقاید و رفع مشکلات نمایند.
شفاء الصدور، تقریظ میرزای شیرازی بر کتاب
تقویم شیعه
هشتم ربیع الاول
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ هجری قمری در سن ۲۸ سالگی به دست معتمد عباسی به شهادت رسید. معتمد (لعنت الله علیه) به عباسیین سفارش میکرد که بر آن حضرت تنگ بگیرند. شیخ صدوق رحمه الله میفرماید: معتمد چندین مرتبه امام عسکری علیه السلام را حبس کرد.
۲۲ ساله بودند که امام هادی علیه السلام به شهادت رسیدند، و مدت امامت آن حضرت شش سال بود. در شبی که فردای آن روز به شهادت رسیدند نامه های زیادی به مردم مدینه نوشته بودند.
هنگام نماز صبح، بعد از آنکه امام عصر علیه السلام آن حضرت را وضو دادند و جوشاندهای به حضرتش دادند، به شهادت رسیدند.
وقتی مردم سامرا با خبر شدند، همه بازارها بسته شد و مردم کنار منزل آن حضرت جمع شدند. وزراء و اتباع خلیفه و بنی هاشم و علویات داخل منزل بودند. در سامرا صدای شیون و گریه از هر سو به گوش می رسید و قیامتی بر پا شده بود.
امام زمان علیه السلام آن حضرت را غسل داده بعد از کفن آن حضرت بدن مطهر را جهت نماز آوردند. جعفر کذاب برادر حضرت جلو آمد که بر بدن مبارک نماز بخواند. همین که خواست تکبیر بگوید امام زمان علیه السلام در حالی که طفلی گندمگون، پیچیده موی، گشاده دندان مانند پاره ماه بود از حجره بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و او را از آن مکان دور کرد و بر پدر بزرگوارش نماز خواند، و آن حضرت را نزد قبر پدر بزرگوارش حضرت هادی علیه السلام دفن نمودند.
جعفر کذاب (لعنت الله علیه) این واقعه را برای معتمد نقل کرد. همه جا را در جستجوی حضرت گشتند، ولی اثری از آن حضرت ندیدند.
در سال شهادت امام عسکری علیه السلام - سال ۲۶۰ هجری قمری - محدث جلیل جناب فضل بن شاذان نیشابوری رحمه الله از دنیا رحلت فرمود: او صاحب ۱۸۰ تالیف است و امام حسن عسکری علیه السلام سه بار بر او رحمت فرستادهاند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۹۸-۱۰۰
امام زمان علیه السلام در کلام امام حسن عسکری علیه السلام
ابو القاسم خزاز قمی قدس سره عالم بزرگ شیعه روایت کرده است:
حدثنا محمد بن علي، قال حدثنا المظفر بن جعفر العلوي، السمرقندي، قال حدثنا جعفر بن مسعود العياشي، عن أبيه، عن احمد بن علي بن كلثوم، عن احمد بن علي الرازي، عن احمد ابن اسحاق بن سعد، قال: سمعت أبا محمد الحسن بن علي العسكري عليهما السلام يقول: الحمدلله الذي لم يخرجني من الدنيا حتى أراني الخلف من بعدي، ما اشبه الناس برسول الله صلى الله عليه وآله وسلم خلقا وخلقا، يحفظه الله تبارك وتعالى في غيبته ويظهره فيملأ الارض قسطا وعدلا كما ملئت جورا وظلما.
احمد بن اسحاق گفت که از امام حسن عسکری سلام الله علیه شنیدم که فرمودند: سپاس خدایی را که مرا از این دنیا نبرد تا اینکه امام بعد از خود را دیدم. او شبیهترین خلق به پیامبر اکرم از حیث خَلق و خُلق میباشد. خداوند تبارک و تعالی او را در زمان غیبتش حفظ میکند و ظاهر میشود و زمین را از قسط و عدل پر میکند چنانچه از جور و ظلم پر شده باشد.
کفایة الاثر، تالیف ابو القاسم خزار قمی، صفحه ۴۱۳، چاپ منشورات دلیل ما
تقویم شیعه
چهاردهم ربیع الاول
۱- مرگ یزید بن معاویه
در سال ۶۴ هجری قمری در شب چهاردهم ربیع الاول یزید بن معاویه بن ابی سفیان در سن ۳۹ سالگی یا ۳۷ سالگی به درکات جحیم شتافت. اقوال دیگر در مرگ یزید دوازدهم و پانزدهم این ماه است.
مادر یزید میسون دختر بجدل کلبی است. او کسی است که غلام پدر خود را به خود متمکن ساخت و به یزید ملعون بارور شد. از همینجاست که طبق فرمایش ائمه (علیهم السلام) قاتل امام حسین (علیه السلام) ولد الست، که این کلام شامل شمر، عمر سعد، ابن زیاد و غیر آنها نیز میشود.
او شارب الخمر، قمار باز، میمون باز، ناکح با محارم، صاحب اشعار کفرآمیز و تارک الصلوه بود. او بود که واقعه جانسوز کربلا را به وجود آورد و امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت و اصحاب آن حضرت را به شهادت رساند و امام زین العابدین (علیه السلام) و عمه سادات زینب کبری (علیها السلام) و دیگر علویات و فاطمیات را با آن وضع در کوچه و بازار به اسارت برد.
او بود که خانه خدا را خراب کرد و پرده کعبه را سوزانید. همچنین او بود که در واقعه حره در مدینه کشف ستر ن مهاجر و انصار کرد، و سه روز مال و جان و ناموس مردم را بر سربازان خود حلال کرد. بعد از این ماجرا فرزندانی به هم رسیدند که پدر معینی نداشتند. بعد از آن قتل و غارتی در مدینه شد و حرمت حرم شریف نبوی هتک گردید، و مردم را داخل حرم مطهر کشتند.
در علت مرگ او چند قول است: یکی اینکه به بلای ناگهانی هلاک شده است. شیخ صدوق (رحمه الله) میفرماید: یزید شب با حال مستی خوابید و صبح او را مرده یافتند در حالی که بدن او تغییر کرده، مثل آنکه قیر مالیده شده باشد. بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند.
۲- مرگ موسی خلیفه عباسی
در این روز و به قولی در ۱۵ و ۱۸ ربیع الاول موسی العادی، فرزند مهدی عباسی به درکات جحیم شتافت. در همان شب هارون خلیفه شد و مأمون نیز به دنیا آمد. خلافت موسی الهادی یک سال و سه ماه طول کشید و ۲۵ یا ۲۶ سال عمر کرد. او به قساوت و قلب و قلت رحم و خشونت طبع و شرارت نفس مشهور بود.
سید بن طاوس (رحمه الله) در مهج الدعوات روایت میکند که موسی الهادی لشکری فرستاد و حسین بن علی بن حسن مثنی بن امام حسن مجتبی (علیه السلام) صاحب فخ را با اصحابش شهید کرد، و سر او را با اسیران به نزد او آوردند، چون نظرش بر آن سر افتاد اشعاری خواند.
پس اسیران را یکی پس از دیگری میآوردند، و او بعد از سرزنش و توبیخ امر به قتل آنها میکرد. در یک روز جماعتی از اولاد امیر المومنین (علیه السلام) را به قتل رسانید و طالبیین را دشنام میداد تا رسید به نام مبارک موسی بن جعفر (علیهما السلام)، نسبت به آن حضرت بد گفت و فریاد کشید که حسین صاحب فخ خروج نکرد مگر به امر موسی بن جعفر (علیهما السلام)، چون او صاحب وصیت در این خانواده است. به خدا قسم او را به قتل میرسانم. خدا بکشد مرا اگر او را زنده بگذارم و خدا بکشد مرا اگر او را عفو کنم و اگر نبود که سفاح و پدر مهدی فضایل بسیار در حق جعفر بن محمد از کثرت علم و دین و فضلش برایم نقل کردهاند، هر آینه قبر او را میشکافتم و بدن او را به آتش میسوزانیدم. علی بن یقطین نامهای از بغداد برای حضرت کاظم (علیه السلام) فرستاد و صورت حال را شرح داد. چون نامه به حضرت رسید، اهل بیت و شیعیان خود را خبر کرد و فرمود: رای شما در این باب چیست؟ عرض کردند: صلاح این است که شما خود را از این جبار ظالم پنهان داری. حضرت فرمود: اول نامهای که از عراق بیاید متضمن خبر مرگ موسی الهادی است و چنان شد که آن حضرت خبر دادند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۱۲-۱۱۵
قبول عبادات در گرو شناخت امام است
علامه محمد تقی مجلسی رضوان الله علیه مینویسد:
احادیث متواتره از رسول خدا و ائمه هدی صلوات الله علیهم اجمعین وارد شده است که اگر کسی یک امام از ائمه معصومین صلوات الله علیهم) را نشناسد، هر چند عبادت بسیار کند، همه مردود است.
لوامع صاحبقرانی، تالیف علامه محمد تقی مجلسی، جلد ۱، صفحه ۱۸، چاپ موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان
تقویم شیعه
دوازدهم ربیع الاول
۱- ورود پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه
در غروب این روز پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از هجرت از مکه وارد مدینه طیبه شدند، و در قبا نزول اجلال فرمود و منتظر ماند تا امیر المومنین علیه السلام به ایشان ملحق شد، و سپس وارد مدینه شدند؛ چون رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده بودند من وارد مدینه نمیشوم تا اینکه پسر عمویم و دخترم فاطمه علیهما السلام بیایند. این در حالی بود که در چهارم ربیع الاول پیامبر صلی الله علیه و آله در مسیر هجرت از غار ثور بیرون آمده به طرف مدینه حرکت فرمود.
۲- انقراض بنی امیه
در این روز با سفاح اولین خلیفه عباسی بیعت شد (خلافت را غصب کرد)، و با انقراض دولت بنی مروان، دولت بنی امیه به کلی منقرض شد. البته مروان در ۲۷ ذی الحجه کشته شد، ولی در این روز با تاسیس دولت بنی عباس رسما نام بنی امیه از صفحه خلافت برچیده شد.
۳- مرگ معتصم عباسی
در پنجشنبه دوازدهم ربیع الاول سال ۲۲۷ هجری قمری دو ساعت از شب گذشته، معتصم عباسی در سامرا به هلاکت رسید. سبب مرگش آن شد که حجامت کرد و سپس تب کرد و به همان تب در سن ۴۹ سالگی به جهنم شتافت.
از بزرگترین جرایم او به شهادت رساندن امام جواد علیه السلام است.
مدت غصب خلافت او ۸ سال و ۸ ماه و ۸ روز بود، و هشتم از خلفای غاصب بنی عباس بود. او ۸ پسر و ۸ دختر داشت و ۸ قصر بنا کرد. معتصم مردی ظالم بود و از علم و ادب و نوشتن بهرهای نداشت. او به سادات خصوصا به بزرگان آنها اذیتهای بسیاری روا داشت، و در دوران حکومتش علاقه زیادی به ساخت بنا داشت.
۴- مرگ احمد بن حنبل
در این روز درسال ۲۴۱ هجری قمری احمد بن حنبل رئیس فرقهی حنبلیها در بغداد از دنیا رفت، و در همان شهر دفن شد. جد او ذو الثدیه رئیس خوارج نهروان است، که به دست امیر المومنین علیه السلام به درک فرستاده شد. بنا بر قولی مرگ او در ربیع الثانی است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۱۰-۱۱۲
اعتراف یحیی بن معین از علما و رجالشناسان بزرگ اهل تسنن به صحیح بودن حدیث مدینة العلم
خطیب بغدادی از مورخ و علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
فَأَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بن أحمد بن رزق، أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرٍ مُكْرِمُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُكْرَمٍ القاضي، حدّثنا القاسم بن عبد الرّحمن الأنباريّ، حدّثنا أبو الصّلت الهرويّ، حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ عَنِ الأَعْمَشِ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَعَلِيٌّ بَابُهَا، فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْيَأْتِ بَابَهُ» . قَالَ الْقَاسِمُ: سَأَلْتُ يَحْيَى بْنَ مَعِينٍ عَنْ هَذَا الْحَدِيثِ فَقَالَ: هُوَ صَحِيحٌ.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: من شهر علم هستم و علی دروازه آن است؛ پس هر کس میخواهد وارد شهر شود باید از دروازه آن وارد شود.
قاسم بن عبد الرحمن انباری گفت: از یحیی بن معین در مورد این حدیث پرسیدم. گفت: حدیث صحیح است.
تاریخ مدینة السلام، تالیف خطیب بغدادی، جلد ۱۲، صفحه ۳۱۹-۳۲۰، چاپ دار الغرب الاسلامی
جایگاه یحیی بن معین نزد اهل تسنن:
ذهبی در مورد او مینویسد:
یحیى بن معین أبو زکریا المری البغدادی الحافظ إمام المحدثین.
الکاشف فی معرفة من له روایة فی الکتب الستة، تالیف ذهبی، جلد ۲، صفحه ۳۷۶، چاپ دار القبلة للثقافة الاسلامیة
ابن حجر عسقلانی در مورد او مینویسد:
یحیى ابن معین ابن عون الغطفانی مولاهم أبو زکریا البغدادی ثقة حافظ مشهور إمام الجرح والتعدیل من العاشرة مات سنة ثلاث وثلاثین بالمدینة النبویة وله بضع وسبعون سنة ع.
تقریب التهذیب، تالیف ابن حجر عسقلانی، صفحه ۵۹۷، چاپ دار الرشید
و در جای دیگر مینویسد:
ما کان فی أصحابنا أعلم بالإسناد من یحیى بن معین.
در بین اصحاب ما، هیچکس عالمتر از یحیی بن معین به اسناد نبود.
تهذیب التهذیب، تالیف ابن حجر عسقلانی، جلد ۱۱، صفحه ۲۸۳، چاپ مطبعة دائرة المعارف النظامیة
زمین لحظهای بدون حجت نمیماند
شیخ صدوق رحمه الله روایت کرده است:
۴- حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَّيْتُونِيِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي قَتَادَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ سَعِيدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ قَالَ سَأَلْتُ الرِّضَا (عليه السلام) فَقُلْتُ تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ حُجَّةٍ فَقَالَ (عليه السلام) لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ طَرْفَةَ عَيْنٍ مِنْ حُجَّةٍ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا.
سلیمان بن جعفر حمیری از امام رضا علیه السلام پرسید: آیا زمین از حجت خالی میماند؟ امام رضا علیه السلام فرمودند: چنانچه زمین لحظهای خالی از حجت خداوند باشد، اهل خود را در خود فرو میبرد.
عیون اخبار الرضا علیه السلام، تالیف شیخ صدوق، جلد ۱، صفحه ۲۴۶-۲۴۷، باب ۲۸، حدیث ۴
تقویم شیعه
سوم ربیع الثانی
سفر امام عسکری علیه السلام به جرجان (= گرگان)
در این روز امام حسن عسکری علیه السلام برای وفا به وعدهای که فرموده بودند و آشکار شدن معجزاتی از آن بزرگوار به طی الارض از سامرا به جرجان تشریف فرما شدند. جعفر بن شریف میگوید: سالی قصد حج کردم، و قبل از حج به زیارت امام حسن عسکری علیه السلام در سامرا رفتم. اموالی از شیعیان همراهم بود که باید به آن حضرت میرساندم. خواستم از آن حضرت بپرسم اموال را به چه کسی بدهم، ولی پیش از آنکه من صحبت کنم حضرت فرمودند: به مبارک؛ خادم بده. جعفر بن شریف میگوید: انجام دادم و بیرون آمدم، و به آن حضرت گفتم: شیعیان شما در جرجان به شما سلام میرسانند. امام علیه السلام فرمودند: مگر بعد از مراسم حج به جرجان بر نمیگردی؟ عرض کردم: بر میگردم. فرمودند: ۱۷۰ روز دیگر اول روز جمعه سوم ربیع الثانی به جرجان وارد میشوی. آن وقت به مردم اعلام کن که من در آخر همان روز به جرجان میآیم. برو به سلامت. خداوند متعال تو را و آن چه با توست به سلامت به اهل و اولادت خواهد رسانید. پسری برای پسرت متولد میشود؛ نام او را «صَلت» بگذار، که خداوند به زودی او را به حد کمال می رساند و از اولیاء ما خواهد بود. من گفتم: یا بن رسول الله، ابراهیم بن اسماعیل جرجانی از شیعیان شماست و به دوستان شما هر سال بیش از صد هزار درهم احسان میکند، و در جرجان از اشخاصی است که متنعم به نعمتهای الهی است. امام علیه السلام فرمودند: خداوند به ابو اسحاق ابراهیم بن اسماعیل در مقابل احسانی که به شیعیان ما میکند جزای خیر بدهد و گناهان او را بیامرزد و او را پسری صحیح الاعضاء روزی فرماید باشد. به ابراهیم بگو: حسن بن علی میگوید: نام پسر خود را احمد بگذار». راوی میگوید: از خدمت حضرت مرخص شدم و حج رفتم و باز گشتم، و در روزی که حضرت معین فرموده بودند به سلامت وارد جرجان شدم. هنگامی که اصحاب ما برای تهنیت آمدند، به ایشان گفتم: امام علیه السلام مرا وعده داده که در آخر این روز به اینجا تشریف میآورند. پس مهیا شوید و مسائل و حوائج خود را آماده کنید. شیعیان چون نماز ظهر و عصر را به جا آوردند، در خانه من جمع شدند. ناگاه امام عسکری علیه السلام در همان ساعتی که فرموده بودند وارد شدند. هنگام ورود بر ما سلام کردند و ما به استقبال شتافتیم و دست آن حضرت را بوسیدیم. آنگاه حضرت فرمودند: من به جعفر بن شریف وعده کرده بودم که در آخر این روز نزد شما بیایم. من نماز ظهر و عصر را در سامرا به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجدید عهد نمایم. اکنون شما حوائج و مسایل خود را بیاورید. اول کسی که ابتدا به سوال کرد نضر بن جابر بود. او گفت: یا بن رسول الله، پسر من از هر دو چشم نابیناست، دعا فرمایید تا خداوند دیدههایش را به او بر گرداند. حضرت فرمودند: او را حاضر کن. او را حاضر کرد و حضرت دست مبارک بر چشمان او کشید و چشمانش روشن شد. پس از او یک یک آمدند و حاجت خود را بیان کردند و حضرت حاجت های آنان را برآورده مینمودند، تا اینکه حوائج همه را بر آوردند و مسائل آنها را جواب فرمودند و همان روز به سامراء مراجعت نمودند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۲۸-۱۳۰
شخصیت امام حسن عسکری علیه السلام در کلام خنجی اصفهانی از دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام
خنجی اصفهانی از علمای اهل تسنن و از دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام در مورد امام حسن عسکری علیه السلام مینویسد:
آن حضرت مقتدای مرضی الخصال و برگزیده صاحب وفا است. و این اشارتست بدانکه آن حضرت امام و مقتدای عالم بود و خصال و شبم آن حضرت تمامی بر وجهی بود که نزد خدای تعالی بر بندگان مرضی و مقبول بود. و آن حضرت برگزیده خدای تعالی بود و وفا به عهد عبادت حق تعالی میفرمود.
وسیلة الخادم الی المخدوم، تالیف خنجی اصفهانی، صفحه ۲۶۵، چاپ انتشارات انصاریان
تقویم شیعه
ششم ربیع الثانی
مرگ هشام بن عبد الملک
روز چهارشنبه ششم ربیع الثانی سال ۱۲۵ هجری قمری در رصافه هشام بن عبد الملک از دنیا رفت و به جهنم واصل شد.
او مردی احول و غلیظ و بدخو و بخیل بوده و حریص بود بر جمع مال، دستور کشتن زید بن علی بن الحسین علیهم السلام را صادر کرد و امام باقر و حضرت صادق علیهما السلام را به شام احضار کرد و جسارتهای فراوانی به آن حضرات نمود و آخر الامر امام باقر علیه السلام را به شهادت رساند. ۱۹ سال و ۹ ماه و ۱۰ روز خلافت کرد و در ۵۳ سالگی به جهنم شتافت. در زمان سفاح که قتل بنی امیه آغاز شده بود و قبرهای آنها را هم نبش میکردند و آن چه مییافتند میسوزاندند، وقتی نوبت به قبر ولید رسید اثری در آن باقی نمانده بود و از عبد الملک قسمتی از جمجمهاش مانده بود. هنگامی که قبر هشام را شکافتند بدن او هنوز متلاشی نشده بود، و لذا هشتاد تازیانه بر بدن او زدند و او را سوزانیدند و خاکسترش را به باد دادند. بعضی گفتهاند ظاهرا زدن هشتاد تازیانه به هشام به جهت حد قذف بوده که جسارت به مادر جناب زید بن علی بن الحسین علیهم السلام نمود.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۳۰-۱۳۱
غیبت امام زمان عجل الله فرجه در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله (به روایت اهل تسنن)
ابراهیم بن محمد جوینی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
و بالإسناد [المتقدّم] إلى ابن بابويه [قال:]حدّثنا محمد بن موسى بن المتوكّل رحمه اللّه، قال: حدّثنا محمد بن أبي عبد اللّه الكوفي، قال:حدّثنا محمد بن إسماعيل، عن عليّ بن عثمان، عن محمد بن الفرات، عن ثابت بن دينار، عن سعيد ابن جبير: عن ابن عباس قال: قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و سلم: إنّ عليّ بن أبي طالب إمام أمّتي و خليفتي عليها من بعدي و من ولده القائم المنتظر الذي يملأ اللّه به الأرض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا.و الذي بعثني بالحق بشيرا إن الثابتين على القول [به] في زمان غيبته لأعز من الكبريت الأحمر. فقام إليه جابر بن عبد اللّه الأنصاري فقال: يا رسول اللّه و للقائم من ولدك غيبة قال: إي و ربيّ ليمحّص اللّه [به] الذين آمنوا و يمحق الكافرين. يا جابر إن هذا الأمر من أمر اللّه، و سرّ من سرّ اللّه، علمه مطويّ عن عباده فإيّاك و الشكّ فيه فإن الشكّ في أمر اللّه كفر.
ابن عباس از حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است که فرمودند: همانا علی بن ابی طالب (علیهما السلام) امام امت من و خلیفهی من بر امتم پس از من میباشد؛ و از فرزندان اوست آن قیامکننده که خوبان همه چشم انتظار اویند، او همان کسی است خداوند به وسیلهی او زمین را از عدل و داد پر میکند همانطور که از ظلم و جور پر شده باشد. قسم به آنکه مرا به حق بشارتدهنده و بیمدهنده قرار داد، آنها که در زمان غیبت او بر اعتقاد به او ثابت قدم میمانند از گوگرد سرخ (اکسیر) نیز کمیابتر هستند. آنگاه جابر بن عبد الله انصاری برخاست و پیش آمد و گفت: ای پیامبر خدا، آیا قائمی که از فرزندان شماست غیبت دارد؟ حضرت فرمودند: به خدا چنین است تا در آن غیبت مومنان باز شناخته شده و کافران نابود شوند؛ ای جابر! این امر از امور الهی و سری از اسرار ربوبی و مستور از بندگان است؛ مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای متعال کفر است.
فرائد السمطین، تالیف جوینی، جلد ۲، صفحه ۳۳۵-۳۳۶، چاپ دار الحبیب
ثواب زیارت حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام
شیخ صدوق و ابن قولویه قمی رضوان الله علیهما از محمد بن یحیی عطار رضوان الله علیه (که یکی از اهالی ری است) روایت کردهاند که امام هادی علیه السلام فرمودند:
أما إنّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه السّلام.
بدان که اگر قبر عبد العظیم را در شهر خودتان زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی علیه السلام را زیارت کرده باشد.
ثواب الاعمال، تالیف شیخ صدوق، صفحه ۲۹۰، حدیث ۳۵۴، چاپ انتشارات فاروس
کامل ایارات، تالیف ابن قولویه قمی، صفحه ۵۸۲، حدیث ۸۲۶، چاپ دار الحجة
السلام علیک یا عبد العظیم الحسنی
تقویم شیعه
دهم ربیع الثانی
۱- شهادت حضرت معصومه علیها السلام
در این روز در سال ۲۰۱ هجری بنا بر مشهور سالروز رحلت شهادتگونه (۱) حضرت ولیة الله خاتون خلق جهان، عابده زاهده کامله مستوره حضرت فاطمه معصومه علیها السلام دختر امام موسی کاظم علیه السلام است. آن حضرت ١٧ روز پس از ورود به شهر قم، با دلی شکسته و غصهدار از داغ پدر و فراق برادر، رحلت فرمودند. در عزای آن حضرت شهر قم را یکپارچه غم و ماتم فرا گرفت. بدن مطهر آن حضرت را غسل داده کفن کردند، و به طرف باغ موسی بن خزرج - مکان فعلی حرم مطهر - آوردند. دو سوار نقابدار از بیرون شهر آمدند و بر بدن آن حضرت نماز خواندند. آنگاه داخل سرداب شده بدن مطهر را دفن کردند و رفتند، و کسی آنان را نشناخت. موسی بن خزرج آن باغ را وقف حضرت معصومه علیها السلام نمود، و از بوریا و حصیر سقفی بر روی قبر مطهر آن حضرت قرار داد. این بنا بود تا آنکه زینب دختر امام جواد علیهما السلام بر روی قبر شریف قبهای بنا نهاد. سپس جماعتی از دختران ائمه علیهم السلام در آن مکان دفن شدند. هنگامی که ام محمد دختر موسی بن محمد بن علی الرضا علیهم السلام فوت کرد، در کنار آن حضرت دفن شد. بعد از آن میمونه خواهر ام محمد از دنیا رفت، و آن بزرگوار هم در جنب ام محمد دفن شد. روی این دو قبر یک گنبد دیگر بنا کردند، به گونهای که دو گنبد چسبیده به هم بر روی قبر حضرت فاطمه معصومه و ام محمد و میمونه علیهن السلام بوده است. به جز دختران حضرات معصومین علیهم السلام، دو کنیز هم دفن شدهاند که در هنگام مرمت کف حرم مطهر در زمان ناصر الدین شاه، روزنهای به سردابی پیدا میشود و چند زن صالحه، وارد سرداب میشوند. پیکر پاک میمونه و دو تن از کنیزان را پس از هزار سال تر و تازه مشاهده میکنند. این سرداب جنب سرداب حضرت فاطمه معصومه علیها السلام قرار دارد. مرحوم نمازی وفات حضرت معصومه علیها السلام را در ۱۲ ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری قمری نقل کرده و قول منسوب به شیخ حر عاملی رحمه الله هشتم شعبان سال ۲۰۱ هجری قمری است. امام صادق علیه السلام میفرماید: قم کوفه صغیر است، و بهشت دارای هشت در است که سه در آن از قم است. در آن شهر زنی از اولاد من رحلت میکند که اسمش فاطمه است، و او دختر موسی بن جعفر علیهما السلام است که به شفاعت او تمامی شیعیانم داخل بهشت میشوند.
۲- حملهی روسها به حریم سلطان طوس علیه السلام
در عصر روز دهم ربیع الثانی ۱۳۳۰ هجری قمری گنبد حرم حضرت امام رضا علیه السلام توسط روسها به توب بسته شد که در این حمله ۱۷ گلولهی توپ به گنبد مطهر اصابت کرد و بیشتر از ۴۵ گلولهی دیگر به ایوان طلا و مسجد جامع و درهای صحن جدید آن وقت و گنبد مسجد جامع و مطبخ خدام و غیر آن اصابت کرد؛ و در این حمله جمعیت زیادی حتی در اطراف ضریح مبارکهی رضویه به شهادت رسیدند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۳۲-۱۳۴
(۱) البته بر خلاف نوشته مولف محترم، طبق اسناد و منابع شیعه حضرت معصومه علیها السلام رحلت شهادتگونه نداشتند بلکه مسموم به شهادت رسیدند! چنانچه مرحوم استاد علامه سید جعفر مرتضی عاملی عالم مورخ نامی شیعه در صفحه ۵۴۸ از کتاب ارزشمند «الحیاة الیة للامام الرضا عليه السلام» مینویسد: «در ساوه دسیسه کردند و به حضرت معصومه صلوات الله علیها سم دادند؛ به خاطر همین حضرت جز مدت اندکی زنده نماند و شهید شد.» و البته خود آقای استاد بندانی نیشابوری حفظه الله مولف محترم تقویم شیعه هم در سخنرانیها خود بر شهادت حضرت تاکید کردهاند و امیدواریم در چاپهای جدید این بخش از کتاب اصلاح شود.
شهادت حضرت فاطمه معصومه و بیست و سه نفر دیگر از امام زادگان علیهم السلام به دست نواصب ساوه
ابی مخنف رضوان الله علیه عالم و مورخ نامی شیعه در قرن دوم هجری مینویسد:
امام زادگان بیست و سه نفر بودند که با حضرت فاطمه [معصومه] علیها السلام از بغداد روی به قم نهادند و چون به شهر قم رسیدند، ملحدان ساوه خبر یافتند و روی به شهر قم نهادند و با امام زادگان در آمدند (جنگیدند) و بسیار محاربه کردند و آخر الامر حضرت فاطمه خاتون را در شهر قم شهید کردند و آن بیست و سه نفر امام زادگان را نیز در شهر قم شهید کردند.
بحر الانساب، نسخه خطی، تالیف ابی مخنف، با ترجمه فارسی سید مرتضی رازی عالم بزرگ شیعه در قرن پنجم، صفحه ۹۲
تقویم شیعه
هشتم ربیع الثانی
۱- ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
در این روز حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۳۲ هجری قمری جهان را به قدوم خود منور فرمودند. و به روایت مصباح، تقویم المحسنین، اختیارات و دروس شهید، ولادت حضرت در چهارم این ماه بوده است. اقوال دیگری نیز در ولادت آن حضرت وجود دارد که عبارتند از ۸ ربیع الاول، ۱۰ ربیع الثانی.
پدر آن حضرت امام هادی علیه السلام و مادر محترمه اش بانویی است که نامش حدیث یا حُدَیثه یا سوسن یا سلیل است. محل ولادت حضرت مدینه و مشهورترین القاب ایشان زکی، نقی و کنیهی حضرتش ابو محمد است. آن حضرت را برای زیر نظر داشتن و کنترل رفت و آمدها، در محل ست سپاهیان ترک تبار دربار عباسی مسکن داده بودند؛ و از همین جاست که به آن حضرت «عسکری» میگویند.
۲- شهادت حضرت صدیقه طاهره علیها السلام بنا بر روایتی
بنا بر روایتی که چهل روز پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله را روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها دانسته، روز هشتم ربیع الثانی روز شهادت حضرت به حساب میآید.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۳۱-۱۳۲
وظیفهی شاعران و مادحان از زبان مرحوم علامه امینی قدس سره
من أقوال العلامة الأميني (قدس سره): يجب على الشاعر المؤمن أن يتبرأ من أعداء محمد وآله محمد، وإضافة إلى مدائحهم ومراثيهم، فإن دروس التبري أعظم من دروس التولي والمودة.
علامه امینی قدس سره فرمودند: واجب است بر شاعر مومن، علاوه بر اینکه مدح اهل بیت علیهم السلام میکند و مرثیه میخواند، از دشمنان حضرت محمد و آل محمد علیهم السلام تبری جوید؛ چرا که مسئله تبری از دشمنان اهل بیت علیهم السلام مهمتر از مسئله محبت و مودت به اهل بیت علیهم السلام میباشد.
ربع قرن مع العلامة الامینی قدس سره، تالیف حاج حسین شاکری (از دوستان و همراهان نزدیک علامه امینی)، صفحه ۲۸۴
اعتراف ابن حجر مکی به نزول آیهی تطهیر در حق پنج تن آل عبا
ابن حجر مکی عالم بزرگ اهل تسنن و از دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام در مورد آیهی تطهیر مینویسد:
أكثر المفسرين على أنها نزلت في علي وفاطمة والحسن والحسين لتذكير ضمير عنكم وما بعده .
اکثر مفسرین بر این هستند که آیهی تطهیر در شان علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) نازل شده است به خاطر ضمیر عنکم که مذکر آمده است.
الصواعق المحرقة، تالیف ابن حجر مکی، جلد ۲، صفحه ۴۲۱، چاپ موسسه الرسالة
گواهی مقدس اردبیلی به حسن عقیده و درستی کار مختار
علامه مقدس اردبیلی قدس سره عالم بزرگ شیعه در مورد مختار رضوان الله علیه در کتاب شریف حدیقة الشیعة چنین مینویسد:
در حسن عقیدهی مختار سخنی نیست و علامهی حلی رحمت الله علیه او را مقبول شمرده و امام باقر علیه السلام جمعی را که مختار را به بدی یاد میکردند از این کار منع فرمود و امام صادق علیه السلام بر او رحمت فرستاد و امام زین العابدین علیه السلام وی را به دعای خیر یاد کرده است.
مقدس اردبیلی سپس در ادامه میفرماید:
یقین که مختار و امثال او را درجات رفیعه و مراتب عالیه خواهد بود.
حدیقة الشیعة، تالیف مقدس اردبیلی، جلد ۲، صفحه ۶۷۲ و ۶۷۴، چاپ انتشارات انصاریان
تقویم شیعه
چهاردهم ربیع الثانی
قیام مختار رحمه الله
در این روز مختار شادکنندهی دلهای اهل بیت علیهم السلام با ندای «یا لثارات الحسین» در کوفه قیام کرد.
مختار در سال اول هجرت در طائف به دنیا آمد و در سال ۶۷ هجری قمری در کوفه به دست مصعب بن زبیر به شهادت رسید. کنیهی او ابو اسحاق بود. مختار در هجده ماه حکومتش، هجده هزار نفر از قاتلین سید الشهدا علیه السلام را به جهنم فرستاد. این به غیر از کسانی است که به دست اصحاب و یاران او و ابراهیم بن مالک اشتر در بیرون کوفه و در کنار نهر خازر کشته شدند.
سعد عموی مختار از طرف امیر المومنین و امام حسن علیهما السلام والی مداین بود، و هرگاه جایی میرفت مختار را به جای خود میگذاشت. امیر المومنین علیه السلام به او خبر از فتح و ظفر دادند، و میثم تمار در زندان کوفه او را بشارت داد. در روز عید قربان حکم پسر مختار خدمت امام باقر علیه السلام آمد. بعد از اینکه خود را معرفی کرد، امام باقر علیه السلام او را نزد خود خواند و او عرض کرد: آقای من، مردم در بارهی پدر من بسیار سخن میگویند. به خدا قسم سخن درست کلام شماست. امام علیه السلام فرمودند: مردم چه میگویند؟ پسر مختار گفت: میگویند پدرم دروغگو بوده است. اکنون هر چه شما بفرمایید آن را قبول دارم. امام علیه السلام فرمودند: سبحان الله، پدرم خبر داد که مهریهی مادر من از پولی بود که مختار آن را برای پدرم فرستاد. مختار خانههای خراب ما را آباد کرد، و دشمنان ما را به قتل رسانید، و هر خونی که از ما ریخته شد طلب نمود. آنگاه سه مرتبه فرمود : «رَحِمَ اللهُ أباکَ»، حقی از ما نزد احدی نماند مگر اینکه آن را گرفت.
در کودکی امیر المومنین علیه السلام او را روی زانوی خویش مینشاند و به او لطف و مرحمت میفرمود، و دست بر سر او میکشید و به او میفرمود: یا کیس یا کیس ! (ای زرنگ، ای زرنگ !)
امام باقر علیه السلام میفرماید: به خدا قسم پدرم مرا خبر داد که مختار نزد فاطمه بنت امیر المومنین علیهما السلام میآمد، و آن مخدره برای او فرش پهن نموده پشتی برایش میگذاشت. سپس فرمود: هر حقی که ما نزد کسی داشتیم او مطالبه نمود. قاتلین ما را کشت و برای ما خونخواهی نمود.
در روایت دیگر میفرماید: هنگامی که مختار سر نحس عبید الله را برای امام زین العابدین علیه السلام فرستاد، آن حضرت سر سفره بود و خوشحال شد و برای مختار دعا فرمود.
بنا بر قول دیگری قیام مختار در شب ۱۴ ربیع الاول سال ۶۶ هجری قمری؛ و بنا بر قولی ۱۶ ربیع الثانی بوده است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۵۵-۱۵۶
ولایت امیر المومنین علیه السلام ولایت خداست
شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:
۳- حدثنا الحسين بن أحمد بن إدريس رحمه الله، قال: حدثنا أبي، قال: حدثنا إبراهيم بن هاشم، عن محمد بن سنان، قال: حدثنا أبو الجارود زياد بن المنذر، عن سعيد بن جبير، عن ابن عباس، قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): ولاية علي بن أبي طالب ولاية الله، وحبه عبادة الله، واتباعه فريضة الله، وأوليائه أولياء الله، وأعداؤه أعداء الله، وحربه حرب الله، وسلمه سلم الله عز وجل.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: ولايت على بن ابى طالب عليهما السلام ولايت خداست، دوست داشتن او عبادت خداست، پيروى كردن او واجب الهى است، و دوستان او دوستان خدا، و دشمنان او دشمنان خدايند، و جنگ با او، جنگ با خدا، و صلح با او صلح با خداوند عز و جل است.
امالى شیخ صدوق، مجلس ۹، حديث ۳، صفحه ۳۵، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات
صدیقهای سهگانه (به روایت اهل تسنن + تحریف روایت در کتب اهل تسنن)
جلال الدین سیوطی از علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
وَأخرج البُخَارِيّ فِي تَارِيخه عَن ابْن عَبَّاس قَالَ: قَالَ رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم: الصديقون ثَلَاثَة حزقيل مُؤمن آل فِرْعَوْن وحبِيب النجار صَاحب آل ياسين وَعلي بن أبي طَالب.
بخاری (از بزرگترین علما و محدثین اهل تسنن) از ابن عباس روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: صدیقها، سه نفر بودند: حزقیل مومن آل فرعون، حبیب نجار مومن آل یاسین و علی بن ابی طالب (علیهما السلام).
الدر المنثور فی التفسیر الماثور، تالیف سیوطی، جلد ۷، صفحه ۵۳، چاپ دار الفکر
جالب است بدانید در چاپهای امروزه این حدیث نه در کتاب تاریخ کبیر و نه تاریخ صغیر بخاری موجود نیست و این کتب تحریف شدهاند تا فضیلتی از امیر المومنین علیه السلام را منکر شوند و برای لقب جعلی که برای ابو بکر غصب کردهاند مشکلی پیش نیاید!!!
برترین مخلوق خداوند
شیخ مفید رضوان الله علیه روایت کرده است:
عن علي بن سويد السائي، عن أبي الحسن الأول عليه السلام قال: ما خلق الله خلقا أفضل من محمد صلى الله عليه وآله ولا خلق خلقا بعد محمد أفضل من علي عليه السلام.
امام کاظم علیه السلام فرمودند: خداوند، مخلوقی بافضیلتتر و برتر از حضرت محمد صلی الله علیه و آله نیافریده است و بعد از حضرت محمد صلی الله علیه و آله مخلوقی برتر از امیر المومنین علیه السلام نیافریده است.
الاختصاص، تالیف شیخ مفید، صفحه ۲۹، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات
امیر المومنین علیه السلام به منزله کعبه است !!! (به روایت اهل تسنن)
ابن اثیر جزری از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
أَنْبَأَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الْقَاهِرِ، أَنْبَأَنا أَبُو غَالِبٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْبَاقِلانِيُّ، إِجَازَةً أَنْبَأَنَا أَبُو عَلِيِّ بْنُ شَاذَانَ، أَنْبَأَنَا عَبْدُ الْبَاقِي بْنُ قَانِعٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا الْغِلابِيُّ حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ بَكَّارٍ، عَنْ شَرِيكٍ، عَنْ سَلَمَةَ، عَنِ الصُّنَابِحِيِّ، عَنْ عَلِيٍّ قال رسول الله صلى الله عليه وسلم «أَنْتَ بِمَنْزِلَةِ الْكَعْبَةِ، تُؤْتَى وَلا تَأْتِي، فَإِنْ أَتَاكَ هَؤُلاءِ الْقَوْمُ فَسَلِّمُوهَا إِلَيْكَ- يَعْنِيَ الْخِلافَةَ- فَأَقْبَلَ مِنْهُمْ، وَإِنْ لَمْ يَأْتُوكَ فَلا تَأْتِهِمْ حَتَّى يَأْتُوكَ».
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ای علی! تو همانند کعبه میباشی که به سوی او میروند، ولی او به نزد کسی نمیرود؛ پس اگر این مردم به سوی تو آمده و خلافت را به تو تسلیم کردند، از آنان بپذیر و الا تو به نزد آنان نرو.
اسد الغابة، تالیف ابن اثیر جزری، صفحه ۸۸۱، چاپ دار ابن حزم
تقویم شیعه
بیست و دوم ربیع الثانی
وفات جناب موسی مبرقع علیه السلام
جناب موسی مبرقع علیه السلام پسر حضرت جواد علیه السلام در سال ۲۹۶ هجری قمری در شب چهارشنبه در شهر قم وفات یافت. به نقلی وفات آن جناب در ۸ ربیع الثانی بوده است. بنا بر قول دیگری در ۱۴ ربیع الثانی وفات موسی مبرقع واقع شده است. قبر آن بزرگوار در چهل اختران قم خیابان آذر مشهور است.
نام: موسی، کنیه: ابو جعفر، لقب: مبرقع که از فرط زیبایی بر جمال مبارک نقاب میزد. نام پدر: جواد الائمه علیه السلام و مادر آن حضرت کنیز بود.
ایشان از اولین سادات رضوی بود که در سال ۲۵۶ هجری قمری وارد قم گردید. او دائماً بر صورت خود برقعی (نقاب) داشت، ولی مردم عرب ساکن قم او را از قم بیرون کردند، و او به کاشان رفت و در آنجا مورد احترام قرار گرفت. بعد از آمدن ابو الصدیم حسین بن علی بن آدم و مرد دیگری از روسای قم، عربهای قم متوجه شدند موسی چه کسی بوده است، و آن بزرگوار را به قم باز گرداندند و خانهای برای او آماده کردند. همچنین در روستاهای متعدد زمین و باغ برای او خریدند و خواهرانش زینب و ام محمد و میمونه، دختران حضرت جواد علیه السلام به قم آمدند، و بر او وارد شدند. هنگامی که جناب موسی مبرقع در قم از دنیا رفت، امیر قم عباس بن عمرو غنوی بر او نماز خواند، و در محل کنونی که در قم معروف است و قبلا خانه محمد بن حسن بن ابی خالد اشعری ملقب به شنبوله بود، دفن شد. کلینی رحمه الله در کافی به سند معتبر نقل کرده که جناب موسی مبرقع تولیت اوقاف را از جانب امام علیه السلام داشتهاند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۳۷-۱۳۸
تقویم شیعه
بیست و پنجم ربیع الثانی
کنارهگیری معاویه بن یزید از خلافت
هنگامی که یزید بن معاویه در ۱۴ ربیع الاول سال ۶۴ هجری قمری به درکات جحیم رفت، فرزندش معاویه به جای وی نشست. او پس از چهل روز در ۲۵ ربیع الثانی بر فراز منبر رفت و خطبه خواند و اعمال پدران خود را یاد کرد، و بر جد و پدر خود لعنت کرد و از افعال ایشان تبری جست و گریه شدیدی نمود، و آنگاه خود را از خلافت خلع نمود. مروان بن حکم لعنت الله علیه از پای منبر بر خاست و گفت: «الحال که طالب خلافت نیستی پس امر خلافت را به سویی بیفکن.» معاویه بن یزید گفت: «من حلاوت خلافت را نچشیدم، چگونه راضی شوم که اوزار آن را بچشم؟» به هر صورت در خانه نشست و مشغول گریه شد و ۲۵ یا ۳۰ و یا ۴۰ روز بعد از این واقعه فوت کرد و به قولی او را مسموم کردند. پس از او خلافت اولاد ابو سفیان تمام شد و به مروان و آل او منتقل شد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۳۸
اذعان ذهبی به فضائل حضرت زینب علیها السلام
ذهبی از علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
«زینب بنت علی بن أبیطالب الهاشمیة ولدت فی حیاة جدها رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ و کانت عاقلة لبیبة ولدت من عبدالله بن جعفر علیاً و عوناً و عباساً و أم کلثوم فی دمشق.
زینب دختر علی بن ابی طالب هاشمی (علیهم السلام) در زمان حیات جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زاده شد و شخص عاقل و سخنوری بود که از عبد الله بن جعفر این فرزندان را به دنیا آورد: علی، عون، عباس و ام کلثوم در دمشق.
تجرید اسماء الصحابة، تالیف ذهبی، جلد ۲، صفحه ۲۷۳، چاپ دار المعرفة
عهد خداوند تعالی به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله
سید بن طاووس رضوان الله علیه روایت کرده است:
فيما نذكره من كتاب «اسماء مولانا علي صلوات الله عليه»، ان الله جل جلاله عهد إلى النبي صلى الله عليه وآله في علي عليه السلام أنه أمير المؤمنين وسيد الوصيين وأولى بالنبيين والكلمة التي امها التقوى. وهذا الكتاب رواية أبي طالب عبيد الله بن أحمد بن يعقوب الأنباري برجالهم من نسخة عتيقة يوشك أن تكون في حياة مؤلفها. فقال ما هذا لفظه: حدثنا علي بن عباس عن علي بن المنذر الطريقي عن سكين الرحال عن فضيل الرسان عن أبي داود الهمداني عن أبي نذرة قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه وآله يقول: إن الله عز وجل عهد إلى في علي عهدا. فقلت: اللهم بين لي. قال: إسمع. قلت: اللهم قد سمعت. قال: أخبرنا عليا انه أمير المؤمنين وسيد الوصيين وأولى الناس بالناس والكلمة التي أمتها المتقين.
ابو نذره گفت: از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمودند: همانا خداوند عز و جل در مورد على علیه السلام عهدی را به من واگذار نمود. عرض کردم: بار خدایا! آن را برای من روشن بنما. فرمود: بشنو! عرض کردم: بار خدایا! به گوشم. فرمود: به علی علیه السلام خبر بده که او امیر مومنان، و سرور مسلمانان، و سزاوارترین مردم به مردم و او کلمهای است که آن را بر پرهیزکاران لازم دانستم.
الیقین، تالیف سید بن طاووس، صفحه ۲۲۱، باب ۶۴، چاپ دار العلوم بیروت
تقویم شیعه
جمادی الاول
در این ماه تنها روزهای ۵، ۶، ۱۰، ۱۳، ۱۵، ۲۵، ۲۷ و ۲۹ مقارن وقایع مهمی از تاریخ است.
ولادت حضرت زینب علیها السلام خبر خوش این ماه است.
جنگ موته و جنگ جمل دو اتفاق مهم این ماه است.
شهادت حضرت زهرا علیها السلام و تحویل پیراهن امام حسین علیه السلام به حضرت زینب علیها السلام دو واقعه جانسوز این ماه است. وفات جناب عبد المطلب علیه السلام و وفات محمد بن عثمان عمری نیز از حوادث تلخ این ماه است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۴۵
تقویم شیعه
دهم جمادی الاول
۱- جنگ جمل
در سال ۳۶ هجری قمری در چنین روزی، جنگ جمل اتفاق افتاد و بصره فتح شد و نزول نصر از خداوند کریم بر امیر المؤمنین علیه السلام واقع شد. کفعمی رحمه الله پانزدهم این ماه را روز جنگ جمل میداند. ابتدای این واقعه از آنجا شروع شد که بعد از بیعت مردم با امیر المومنین علیه السلام، طلحه و زبیر به بهانه عمره از مدینه خارج شدند و به عایشه پیوستند. عبد الله بن عامر که قبلا عامل عثمان در بصره بود و از طرف امیر المومنین علیه السلام عزل شده بود، به مکه آمد و شتری که دویست دینار خریده بود برای عایشه آورد و به طرف بصره حرکت کردند تا به این شهر رسیدند. پس از ورود، به خانه عثمان بن حنیف عامل امیر المومنین علیه السلام ریختند و او را اسیر کردند و بسیار کتک زدند. امیر المومنین علیه السلام برای مقابله با آنها به طرف بصره حرکت فرمودند. در این جنگ همراه امیر المومنین علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیه السلام، و همچنین محمد حنفیه و عبد الله بن جعفر و اولاد عقیل و عدهای از جوانان بنی هاشم همراه با عمار و ابو ایوب انصاری و عدهای از مهاجر و انصار بودند. هشتاد نفر از اصحاب بدر، دویست و پنجاه نفر از کسانی که با پیامبر صلی الله علیه و آله در بیعت شجره شرکت کرده بودند و ۱۵۰۰ نفر از سایر اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله شرکت کردند. مسلم مجاشعی را همراه با قرآنی فرستادند که بصریان را به حکم قرآن بخواند، ولی آنها مسلم را هدف تیر ساختند و شهید کردند. بعد از موعظههای عمار و فرمایشات امیر المومنین علیه السلام، در دهم جمادی الاولی جنگی را که عایشه شروع کرده بود ادامه دادند و امیر المومنین علیه السلام، در دهم جمادی الاولی جنگی را که عایشه شروع کرده بود ادامه دادند و امیر المومنین علیه السلام در مقام مقابله با آنها بر آمدند. در این جنگ از لشکر امیر المومنین که بیست هزار مرد جنگی بودند پنج هزار نفر شهید شدند، و از لشکر عایشه که سی هزار نفر بودند سیزده هزار نفر کشته شدند. آخر الامر که پیروزی نصیب لشکر امیر المومنین علیه السلام شد، حضرت کنار هودج عایشه آمدند و فرمودند: ای حمیرا، پیامبر تو را امر کرده بود که به جنگ من بیرون آیی؟ آیا تو را امر نفرمود که در خانه خود بنشینی و بیرون نیایی؟ به خدا سوگند، انصاف ندادند آنان که زنهای خود را پشت پنهان داشتند و تو را بیرون آوردند. محمد بن ابی بکر خواهرش را از هودج بیرون کشید. امیر المومنین دستور داد او را به خانه صفیه دختر حارث بن ابی طلحه ببرند و بعد او را به مکه از مکه به مدینه فرستاد. در این جنگ زید بن صوحان که از بزرگان لشکر و شیعیان امیر المومنین علیه السلام بود شهید شد و آن حضرت بالای سرش آمده فرمودند: ای زید، خدا رحمتت کند که تعلقات دنیوی تو اندک بود، و امداد تو در دین بسیار بود.
۲- تحویل پیراهن امام حسین علیه السلام به حضرت زینب علیها السلام
در این روز حضرت زهرا علیها السلام پیراهن ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام) را به حضرت زینب کبری علیها السلام دادند و فرمودند: هنگامی که برادرت حسین علیه السلام این پیراهن را از تو خواست، بدانکه ساعتی بیشتر مهمان تو نیست، و سپس به بدترین حالات به دست اولاد کشته میشود. این جریان سه روز قبل از شهادت حضرت زهرا علیها السلام بود. این پیراهن را خداوند در بهشت خلق فرمود و آن را نزد حضرت آدم علیه السلام به امانت سپرد و بعد از او انبیاء این امانت را حفظ میکردند و در مشکلات با آن به درگاه الهی توسل میجستند، تا به دست پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و بعد از آن حضرت نزد حضرت زهرا سلام الله علیها بود. آن حضرت سه روز قبل از شهادت آن را به حضرت زینب کبری علیها السلام سپرد، تا در ساعات آخر روز عاشورا آن را به امام حسین علیه السلام تحویل دهد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۵۱-۱۵۳
پرهیز از پیروی کورکورانه از اشخاص در کلام امام صادق علیه السلام
شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است:
١- حدثني محمد بن علي ماجيلويه ـ رضي الله عنه ـ عن عمه ، عن محمد بن علي الكوفي ، عن حسين بن أيوب بن أبي عقيلة الصيرفي ، عن كرام الخثعمي ، عن أبي حمزة الثمالي قال : قال أبو عبد الله عليهالسلام : إياك والرئاسة ، وإياك أن تطأ أعقاب الرجال. فقلت : جعلت فداك أما الرئاسة فقد عرفتها ، وأما أن أطأ أعقاب الرجال فما ثلثا ما في يدي إلا مما وطأت أعقاب الرجال. فقال : ليس حيث تذهب ، إياك أن تنصب رجلا دون الحجة فتصدقه في كل ما قال.
ابو حمزه ثمالی رضوان الله علیه گفت: از امام صادق عليه السلام شنیدم که فرمودند: از ریاست بپرهیز، و از راه افتادن دنبال رجال و شخصیتها دوری کن. عرض کردم: قربانت گردم! ریاست و مذموم بودن آن را میدانم؛ اما این که دنبال رجال راه بیفتیم، من دو سوم آنچه [از اخبار و احادیث و دانشی] که در دست دارم، از همین راه افتادن دنبال رجال است. حضرت فرمودند: منظورم را درست متوجه نشدهای؛ [مقصود این است که] بپرهیز از این که شخصیتی (غیرمعصوم) را حجت قرار دهی و هر چه گفت تصدیقش نمایی.
معانی الاخبار، تالیف شیخ صدوق، صفحه ۱۶۹، چاپ دار المعرفة
تقویم شیعه
ششم جمادی الاول
جنگ موته
در سال هفتم هجرت در چنین رزی جنگ موته به وقوع پیوست. تعداد مسلمین در این جنگ سه هزار نفر و تعداد کفار صد هزار نفر بود. این جنگ از آنجا آغاز شد که حارث بن امیر ازدی که حامل نامهای از پیامبر صلی الله علیه و آله به قیصر روم بود، در زمینهای موته به دستور شرحبیل بن عمرو سردار لشکر روم دستگیر شد و دستهای او را بستند و گردنش را زدند. پیامبر صلی الله علیه و آله از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شدند و لشکری به موته روانه فرمودند. در این جنگ پیامبر صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علیه السلام حضور نداشتند و آن حضرت سه امیر به ترتیت بر لشکر قرار دادند و فرمودند: هر یک شهید شدند دیگری امیر لشکر باشد. جعفر بن ابی طالب علیهما السلام، زید بن حارثه، عبد الله بن رواحه.
شهادت سه فرمانده
هر سه این بزرگواران شهید شدند. اول جناب جعفر به میدان آمد و بعد از مبارزه دلیرانهای دو دست آن حضرت را قطع کردند، و با اینکه جراحتهای زیادی بر بدن جناب جعفر وارد شده بود، اما به واسطه هیبت و شجاعتهای آن حضرت در میدان، کسی جرأت جدا کردن سر آن حضرت را نمیکرد. لذا دشمن دفعةً حمله کرد و بدن آن حضرت را با نیزه از زمین بلند کردند. در همان لحظه پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه بر فراز منبر تشریف داشتند و ماجرا را برای مردم بیان میفرمودند. ناگهان صورت مبارک را به طرف آسمان بلند کردند و در حق جعفر دعا فرمودند. خداوند دو بال به آن بزرگوار عنایت فرمود که با ملائکه در بهشت پرواز میکند. پس از شهادت هر سه امیر تعیین شده از طرف پیامبر صلی الله علیه و آله، را در یک قبر دفن کردند. از خبر شهادت جناب جعفر، پیامبر صلی الله علیه و آله بسیار گریستند و دستور دادند تا سه روز غذا به منزل جناب جعفر علیه السلام ببرند.
سوابق جناب جعفر علیه السلام
اولین مردی که بعد از امیر المومنین علیه السلام به امر جناب ابو طالب علیه السلام پشت سر پیامبر صلی الله علیه و آله نماز خواند، جناب جعفر بود. او از برادرش امیر المومنین علیه السلام ده سال بزرگتر بود. در حبشه هنگامی که عمرو عاص و دیگران قصد داشتند نجاشی را راضی کنند که جعفر و همراهانش را تحویل دهد، او آیاتی از کتاب الهی تلاوت نمود که نجاشی و اطرافیانش گریستند. عمرو عاص چندین بار خواست جعفر و مسلمانان را نزد نجاشی افرادی نادرست جلوه دهد ولی نتیجه بر عکس شد و احترام آنها نیز نزد نجاشی بیشتر شد، مخصوصاً زمانی که آیات در رابطه با حضرت عیسی علیه السلام قرائت شد. آخر الامر عمرو عاص غذایی مسموم تهیه کرد و برای جعفر فرستاد که آن حضرت را شهید کند، ولی گربهای آمد و از آن غذا مختصری خورد و بقیه غذا ریخت و آن گربه هم مرد، و توطئهی عمرو عاص فاش شد. در روز فتح خیبر، جعفر به همراه همسرش و دیگر مسلمانان به مدینه آمدند، و پیامبر صلی الله علیه و آله از آمدن آنان بسیار خوشحال شدند و فرمودند: نمیدانم به کدام خوشحالتر باشم، به فتح خیبر یا به آمدن جعفر؟!
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۴۹-۱۵۱
تقویم شیعه
پنجم جمادی الاول
ولادت حضرت زینب علیها السلام
ولادت با سعادت حضرت زینب علیها السلام در مدینهی طیبه در سال پنجم یا ششم هجری قمری در این روز واقع شده است. اقوال دیگر در ولادت آن حضرت عبارت است از ۵ جمادی الاولی سال ششم هجری قمری، اوایل شعبان سال ششم هجری قمری، ماه رمضان سال ششم هجری قمری و دهه آخر ربیع الثانی در سال پنجم یا ششم یا هفتم هجری قمری. پدر بزرگوار آن حضرت امیر المومنین علیه السلام، و مادر گرامیاش حضرت صدیقهی طاهره علیها السلام است. همسر آن حضرت جناب عبد الله بن جعفر بن ابی طالب علیهم السلام، و فرزندان آن حضرت، علی، عون، عباس، محمد و ام کلثوم هستند که عون و محمد در کربلا شهید شدند. کنیه آن مخدره ام کلثوم، ام عبد الله و ام الحسن است، ولی کنیههای خاص حضرت ام المصائب، ام الرزایا و ام النوائب است. القاب آن مخدره بسیار است، و از آن جمله: عقیلهی بنی هاشم، عقیلة الطالبیین، صدیقهی صغری (اشاره به مادرش که صدیقهی کبری است و پدرش که صدیق اکبر است)، عصمت صغری، ولیة الله، الراضیة بالقدر و القضاء، صابرة البلوی من غیر جزع و لا شکوی، امینة الله، عالمة غیر معلمة، فهمة غیر مفهمة، محبوبة المصطفی صلی الله علیه و آله، ثانیة اهرا علیها السلام، الشریفة. از نسل علی فرزند حضرت زینب علیهما السلام که معروف به زینبی است فرزندان زیادی به دنیا آمدهاند، که سیوطی رسالهی زینبیه را در بارهی آنها تألیف کرده است.
ماجرای ولادت حضرت
هنگام ولادت آن حضرت، پیامبر صلی الله علیه و آله در سفر بودند. امیر المومنین علیه السلام برای نامگذاری این مولود فرمودند: بر پیامبر صلی الله علیه و آله سبقت نمیگیرم. تا آنکه حضرت آمدند و منتظر وحی شدند. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند سلام میرساند و میفرماید: این دختر را زینب نام بگذار، چه اینکه نام را در لوح محفوظ نوشتهایم. پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت زینب علیها السلام را طلب کرده بوسیدند و فرمودند: وصیت میکنم به حاضرین و غایبین که این دختر را به خاطر من پاس بدارید، که همانا وی به خدیجه کبری علیها السلام مانند است. سکینه و وقار آن حضرت را به خدیجه کبری علیها السلام و عصمت و حیائش را به فاطمه زهرا علیها السلام و فصاحت و بلاغتش را به علی مرتضی علیه السلام و حلم و بردباریش را به حسن مجتبی علیه السلام و شجاعت و قوت قلبش را به حضرت سید الشهداء علیه السلام همانند نمودهاند. ابن حجر در اصابة و ابن اثیر در اسد الغابة در حالات آن حضرت نوشتهاند: در مجلس یزید لعنت الله علیه حضرت زینب علیها السلام کلماتی فرمودند که دلالت بر قوت قلب آن حضرت دارد. آن حضرت در کرم و بصیرت و حلم مشهور خاندان بنی هاشم و عرب بوده، و بین جمال و جلال، سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت جمع کرد. شبها در عبادت بود و روزها روزه، و او به اهل تقوی معروف بود.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۴۷-۱۴۹
عیبی زشت به نام عیبجویی از مردم
ابی سعید کوفی اهوازی قدس الله روحه الشریف روایت کرده است:
١- حدّثنا أبو الحسن عليُّ بن حاتم بن أبي حاتم، قال: أخبرنا الحسين بن سعيد، عن حمّادِ بن عيسى، عن الحسين بن المختار، قال: حدّثني بعضُ أصحابنا، عن أبي جعفر عليه السلام ، قال: «كَفى بِالمرءِ عيبا أن يُبصِرَ من عُيوبِ الناسِ ما يَعمى عنه من أمرِ نفسِه، أو يَعيبَ علَى الناسِ أمرا هو فيه، لا يَستَطيعُ التحوّلَ عنه إلى غيره، وأن يُؤذيَ جَليسَه بِما لا يَعنيهِ».
برای انسان همین عیب کفایت میکند که عیبهای مردم را ببیند و عیوب خود را نادیده بگیرد، یا آن که مردم را عیبجویی نماید بر عیبی که خود مبتلای آن است و توان گریز از آن را ندارد؛ و اینکه رفیق و همنشین خود را یه چیزهایی آزار دهد که هیچ سود و منفعتی برایش نداشته باشد.
اهد، تالیف ابی سعید کوفی اهوازی، ترجمه فارسی عبد الله صالحی، صفحه ۲۰، چاپ انتشارات نور السجاد
پذیرش توبه حضرت آدم علیه السلام به برکت نام اهل بیت علیهم السلام (به روایت اهل تسنن)
جلال الدین سیوطی از علمای بزرگ اهل تسنن در تفسیر آیه سی و هفتم سوره بقره مینویسد:
وَأخرج ابْن النجار عَن ابْن عَبَّاس قَالَ سَأَلت رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم عَن الْكَلِمَات الَّتِي تلقاها آدم من ربه فَتَابَ عَلَيْهِ قَالَ: سَأَلَ بِحَق مُحَمَّد وَعلي وَفَاطِمَة وَالْحسن وَالْحُسَيْن إِلَّا تبت عَليّ فَتَابَ عَلَيْهِ.
ابن عباس گفت: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسیدم آن کلماتی که خداوند به حضرت آدم (علیه السلام) آموخت تا توبه او را بپذیرد چه بودند؟ پیامبر فرمودند: آدم خدا را صدا زد: به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) توبه مرا بپذیر. پس از آن خداوند هم توبه او را پذیرفت.
الدر المنثور فی التفسیر الماثور، تالیف سیوطی، جلد ۱، صفحه ۳۲۴، چاپ مرکز هجر للبحوث و الدراسات العربیة و الاسلامیة
چهار هزار مرد (نامرد) امیر المومنین علیه السلام را برای بیعت از خانه به مسجد بردند
علامه میرجهانی قدس الله روحه الشریف مینویسد:
در روایت بحار است که: عمر بن الخطاب با چهار هزار مرد به در خانه هجوم آوردند که برای بیعت گرفتن حضرت علی علیه السلام را از خانه به مسجد برند، حضرت فاطمه علیها السلام در عقب در، محکم خود را به در چسبانیده بود که داخل خانه نشوند. عمر با پای خود لگدی بر در زد، در کنده شد و بر شکم فاطمه علیها السلام افتاد و محسن او سقط شد. و وقتی که جامه علی علیه السلام را میکشیدند که او را به مسجد برند، با اینکه دل حضرت فاطمه علیها السلام به شدت درد داشت، خود را به علی چسبانیده بود و طرف جامه را نگاه میداشت و به طرف خود میکشید، به نحوی که آن جماعت بر میگشتند و به روی یکدیگر میریختند بر روی زمین و به زانو در میآمدند، و پیوسته آنها جامه حضرت را میکشیدند و فاطمه زهرا علیها السلام هم میکشید تا اینکه عمر شمشیر خالد بن ولید را گرفت و با غلاف آن بر شانه فاطمه زد تا آنکه مجروح شد؛ سه مرتبه این عمل را کرد، و نتوانستند جامه را از دست فاطمه بگیرند تا اینکه جامه پاره پاره شد. یک پاره آن در دست فاطمه ماند و پارههای دیگر آن در دست های آن جماعت ماند. و آن جراحت بر بازوی حضرت زهرا علیها السلام بود تا وقتی که از دنیا رحلت فرمود. در اثر ضربههایی که به حضرت فاطمه وارد شد، آن حضرت غش کرد، وقتی به هوش آمد که خانه خالی شده بود و حضرت علی علیه السلام را برده بودند. پرسید: علی کجا است؟ فضه گفت: مردمان او را کشیدند و برای بیعت گرفتن بردند. چون فاطمه این سخن را شنید ، لباس خود را پوشید و چادر بر سر کرد و دست حسن و حسین را گرفت و با جمعی از زنها در عقب امیر مؤمنان روانه شد تا او را از دست آنها نجات دهد. چون به در مسجد رسید نظر کرد، دید ابو بکر بالای منبر پدرش نشسته و على سر پایین منبر و شمشیر در دست عمر است و میگوید: ای علی، بیعت کن و اگر نه گردنت را میزنم. صدیقه کبری، فاطمه زهرا صیحهای زد و پدرش را ندا کرد.
جنة العاصمة، تالیف علامه میرجهانی، صفحه ۴۹۴-۴۹۵، چاپ موسسه فرهنگی هنری شمس الضحی
علت شهادت حضرت زهرا علیها السلام در کلام علامه محمد تقی مجلسی قدس سره
ایشان در مورد علت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مینویسند:
و شهادتها صلوات الله عليها كانت من ضرب عمر عليه اللعنة الباب على بطنها عند إرادة أمير المؤمنين لبيعة أبي بكر لعنه الله و ضرب قنفذ غلام عمر، السوط عليها بإذنه و الحكاية مشهورة عند العامة و الخاصة و مفصلة في كتاب لسليم بن قيس الهلالي و سقط بالضرب غلام كان اسمه محسن و هو مذكور في ارشاد المفيد رضي الله عنه.
و سبب شهادت آن حضرت این بود كه عمر علیه اللعنة درب منزل را به شکم آن حضرت زد این در آن هنگام بود که میخواستند امیر المومنین حضرت علی علیه السلام را برای بیعت با ابو بکر لعنت الله علیه ببرند و قنفذ غلام عمر بن خطاب هم به دستور او، تازیانه بر حضرت فاطمه سلام الله علیها زد و اين حكايت در نزد عامه (اهل تسنن) و خاصه (شيعه) مشهور است و به صورت مفصل در كتاب سلیم بن قیس هلالی (رضوان الله علیه) نقل شده است و در اثر این ضربه پسری که نامش محسن (عليه السلام) بود سقط شد. و او را شیخ مفید رضی الله عنه در کتاب ارشاد ذکر کرده است.
روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، تالیف علامه محمد تقی مجلسی، جلد ۹، صفحه ۲۷۱-۲۷۲، چاپ دار الکتاب الاسلامی
تقویم شیعه
سیزدهم جمادی الاول
شهادت حضرت زهرا علیها السلام
شهادت مظلومانه و جانگداز حضرت امام الائمه النجباء صدیقه کبری فاطمه زهرا علیها السلام در مدینه هفتاد و پنج روز پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله واقع شده است. اقوال دیگر درباره شهادت حضرت در سوم جمادی الثانیه خواهد آمد. در شب چهاردهم، امیر المومنین علیه السلام به همراه جمعی قلیل از گلهای سر سبد اصحاب، بدن مطهر صدیقه کبری علیها السلام را به خاک سپردند.
به سند صحیح از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که حضرت فاطمه علیها السلام، هفتاد و پنج روز بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله زنده بود. بنا بر مشهور که شهادت آن حضرت در ۲۸ صفر باشد، شهادت حضرت صدیقه علیها السلام در ۱۳ یا ۱۴ یا ۱۵ جمادی الاولی می شود در این سه روز زیارت آن حضرت مناسب است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۵۳-۱۵۴
اعتراف ابن جوزی به احتیاج تمام خلق به علم امیر المومنین علیه السلام
ابن جوزی از علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
وَکَانَ الْخَلْقُ یَحْتَاجُونَ إِلَى عِلْمِ عَلِیٍّ حَتَّى قَالَ عُمَرُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ آهٍ مِنْ مُعْضِلَةٍ لَیْسَ لَهَا أَبُو حَسَنٍ. فَلَمَّا وَلِیَ لَمْ یَتَغَیَّرْ عَنِ اُّهْدِ فِی الدُّنْیَا وَکَانَ أَحْمَدُ بْنُ حَنْبَلٍ یَقُولُ: إِنَّ عَلِیًّا مَا زَانَتْهُ الْخِلافَةُ وَلَکِنْ هُوَ زانها.
مردم محتاج علم علی بن ابی طالب (علیهما السلام) بودند تا جایی که عمر گفت: آه از مشکلی که علی بن ابی طالب (علیهما السلام) در آن نباشد. هنگامی که علی بن ابی طالب (علیهما السلام) به خلافت رسید از نظر زهد در دنیا تفاوتی نکرد و احمد بن حنبل میگفت: خلافت علی بن ابی طالب (علیهما السلام) را زینت نداد بلکه این علی بود که خلافت را آراست.
التبصرة، تالیف ابن جوزی، جلد ۱، صفحه ۴۴۹، چاپ دار الکتب العلمیة
البته جای تعجب است که هم ابن جوزی و احمد بن حنبل با وجود این اعتراف صریح به برتری امیر المومنین علیه السلام مبغض آن حضرت بودند؛ چنانچه همین ابن جوزی بسیاری از احادیث در فضیلت اهل بیت علیهم السلام را که تمامی علمای اهل تسنن صحیح و حتی متواتر دانستهاند و هیچکس حتی سلفیون جرئت انکار آنها را نداشتهاند را تنها به جرم فضیلت اهل بیت علیهم السلام بودن جعلی دانسته یا احمد بن حنبل که اوج نفاق خود را آشکار کرد علنا در بین شاگردانش منکر خلافت امیر المومنین علیه السلام شد. (در مطالب آینده به آن پرداخته خواهد شد.)
تقویم شیعه
بیست و دوم جمادی الاول
وفات جناب قاسم بن موسی بن جعفر علیهم السلام
در این روز سید جلیل و بزرگوار صاحب کرامات؛ جناب قاسم بن امام کاظم علیهما السلام وفات نمود؛ و به قولی وفات آن حضرت در اول ذی الحجه بوده است. بعد از شهادت حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام و قتل و زندانی شدن سادات حضرت قاسم از مدینه خارج شد و در باخمرا از حوالی شهر حله مهمان شیخ قبیله به نام شیخ سلیمان شد و آنجا کار میکرد و سپس ازدواج کرد و بعد از فوت در باخمرا دفن شد.
حضرت کاظم علیه السلام به این بزرگوار علاقهی فراوانی داشت. کلینی رحمه الله میفرماید: یکی از فرزندان امام کاظم علیه السلام را حالت موت روی داد و آن حضرت به قاسم فرمود: فرزندم، برخیز و در بالین برادرت سوره صافات بخوان. قاسم رحمه الله شروع به خواندن آن سوره کرد تا رسید به آیه مبارکه «أهُم اَشَدُّ خَلقاً اَم مَن خَلَقنا» که برادرش از سکرات موت راحت شد و جان داد.
مزار شریفش در هشت فرسخی حله زیارتگاه عموم مردم است، و علما و اخیار به زیارت او عنایتی خاص دارند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۵۴-۱۵۵
بهترین جهاد
شیخ حر عاملی رضوان الله علیه روایت کرده است:
٧- وبإسناده عن حماد بن عمرو وأنس بن محمّد ، عن أبيه جميعاً ، عن جعفر بن محمّد ، عن آبائه عليهم السلام في وصيّة النبي صلّى الله عليه وآله لعلي ، قال : يا علي أفضل الجهاد من أصبح لا يهم بظلم أحد .
امام صادق علیه السلام به نقل از اجداد بزرگوارش علیهم السلام روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیر المومنین علیه السلام فرمودند: ای علی، بهترین جهاد انسان این است که صبح کند و در فکر ظلم به کسی نباشد.
وسائل الشیعة، تالیف شیخ حر عاملی، ابواب جهاد با نفس، باب ۱، حدیث ۷
علت نام گذاری حضرت زهرا سلام الله علیها به فاطمه
شیخ طوسی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه روایت کرده است:
٥٧١ / ١٨ ـ وبهذا الاسناد ، قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : إنما سميت ابنتي فاطمة لان الله ( عز وجل ) فطمها وفطم من أحبها من النار.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: دخترم را فاطمه نامیدم زیرا که خداوند او و دوستدارانش را از آتش جهنم دور کرده است.
الامالی، تالیف شیخ طوسی، مجلس ۱۱، حدیث ۱۸، صفحه ۲۹۴، چاپ دار الثقافة
امامت معصومین علیهم السلام و غیبت امام زمان علیه السلام در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله
الفضل بن شاذان في كتاب إثبات الرجعة : عن فضالة بن أيوب ، عن أبان بن عثمان ، عن محمد بن مسلم قال : قال أبو جعفر ؟ ، قال رسول الله له العلي بن أبي طالب عليهما السلام : يا علي أنا أولى بالمؤمنين من أنفسهم، ثم أنت يا علي أولى بالمؤمنين من أنفسهم ، ثم الحسن، ثم الحسين ، ثم علي بن الحسين ، ثم محمد بن علي ، ثم جعفر بن محمد ، ثم موسی بن جعفر ، ثم علي بن موسى، ثم محمد بن علي ، ثم علي بن محمد ، ثم الحسن بن علي ، ثم الحجة بن الحسن ، الذي تنتهي إليه الخلافة والوصاية ، ويغيب مدة طويلة ، ثم يظهر ، ويملأ الأرض عدلا وقسطا كما ملئت جورة وظلمة .
مرتبة الحديث: سند صحیح قوي جدا .
فضل بن شاذان نیشابوری رضوان الله علیه در کتاب اثبات الرجعة روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیر المومنین علیه السلام فرمود: ای علی! من بر مومنان بر جانشان اولی هستم. سپس بعد از من تو بر جان مومنان اولی هستی، سپس حسن و بعد حسین، و بعد علی بن حسین و بعد محمد بن علی و بعد جعفر بن محمد، و بعد موسی بن جعفر و بعد علی بن موسی و بعد محمد بن علی و بعد علی بن محمد و بعد حسن بن علی و بعد از او پسرش حجت بن الحسن که خلافت و وصایت با او پایان مییابد، و او به مدت طولانی غایب میشود سپس ظهور میکند و زمین را زمانی که مملو از ظلم شده، پر از عدل و عدالت خواهد کرد.
شیخ احمد ماحوزی حفظه الله در مورد سند روایت مینویسد: مرتبه حدیث: سند حدیث جدا صحیح است.
ولادة القائم المهدی بالروایات الصحیحة و الصریحة، تالیف شیخ احمد ماحوزی، صفحه ۸۳، چاپ مدرسة اهل الذکر
اللهم عجل لولیک الفرج
وجوب تبری و تولی در کلام امام صادق علیه السلام
شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است که امام صادق علیه السلام فرمودند:
«حُبُّ أولیاءِ الله والوِلایَةُ لهَمُ واجبَةٌ والبَراءَةُ من أعدائهم واجِبَةٌ و من الّذین ظَلَمُوا آل محمّدٍ علیهم السّلام و هَتَکوا حِجَابَه و أخَذُوا من فاطمةَ علیها السّلام فدک ، و مَنَعُوها میراثَها و غَصَبُوها و زوجَها حُقُوقَهُما ، و همَّوا بإحراق بیتِها و أَسَّسوا الظلمَ و غَیَّرُوا سُنَّة رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم والبَراءةُ من الناکثینَ والقاسطینَ والمارقینَ واجبةٌ ، والبراءةُ من الأنصابِ والأزلامِ و أئمّة الضّلال و قادة الجَور کلّهم أوّلهم و آخرهم واجبة ، والبَراءةُ من أشقَی الأوّلین والآخرین شقیق عاقر ناقة ثمود قاتل أمیرالمؤمنین علیه السلام واجبة ، والبراءة من جمیع قتلة أهل البیت علیهم السّلام واجبة».
دوست داشتن دوستان خدا و قبول کردن ولایتشان واجب است. و برائت و بیزاری از دشمنانشان واجب است. و برائت از کسانی که به آل پیغمبر صلوات الله علیهم ظلم کردند و حرمت پیغمبر را شکستند و فدک فاطمه زهرا سلام الله علیها را غصب کردند و او را از ارث خود منع کردند و حق او و شوهرش را غصب نمودند و به سوزاندن خانهاش همت گماردند و ظلم را پایهریزی نمودند و سنت پیامبر را تغییر دادند واجب است. و برائت از ناکثین (عایشه و اصحابش) و قاسطین (معاویه و اصحابش) و مارقین (خوارج) واجب است. و برائت از انصاب و ازلام و پیشوایان گمراهی و رهبران ظلم و ستم، تمامشان از اولین آنها تا آخرینشان واجب است. و بیزاری از پستترین از اولین و آخرین، قاتل ناقه ثمود، قاتل امیر المومنین علیه السلام واجب است. و برائت از تمام قاتلین اهل بیت واجب است.
الخصال، تالیف شیخ صدوق قدس سره، جلد ۲، صفحه ۶۰۷، چاپ موسسه النشر الاسلامی
تصمیم بنی زبیر لعنت الله علیهم به سوزاندن بنی هاشم برای حفظ وحدت !!!
ابن ابی الحدید از علمای اهل تسنن مینویسد:
قال المسعودي و كان عروة بن ابير يعذر أخاه عبد الله في حصر بني هاشم في الشعب و جمعه الحطب ليحرقهم و يقول إنما أراد بذلك ألا تنتشر الكلمة و لا يختلف المسلمون و أن يدخلوا في الطاعة فتكون الكلمة واحدة كما فعل عمر بن الخطاب ببني هاشم لما تأخروا عن بيعة أبي بكر فإنه أحضر الحطب ليحرق عليهم الدار.
مسعودی مورخ نامی میگوید: عبد الله بن زبیر (لعنت الله علیه)، بنی هاشم را در درهای قرار داد و هیزم جمع کرد تا آنها را بسوزاند، این فعل شنیع برای مردم قابل تحمل نبود، برادرش عروه بن زیبر عذر او را چنین بیان کرد که: هدف او از این کار حفظ وحدت کلمه بود، او میخواست بین مسلمانان اختلافی ایجاد نشود. چنانکه عمر هم همین برخورد را با بنی هاشم داشت و هنگامی که از بیعت ابو بکر تاخیر نمودند هیزم جمعآوری کرد تا خانه را بر آنها بسوزاند.
شرح نهج البلاغة، تالیف بن ابی الحدید، جلد ۲۰، صفحه ۱۴۷، چاپ دار الکتب العلمیة
تقویم شیعه
چهارم جمادی الثانی
ﻣﺮ ﻫﺎﺭﻭﻥ عباسی
ﺩﺭ ﺷﺐ ﻬﺎﺭﻡ ﺳﺎﻝ ۱۹۳ هجری قمری ﺷﻘﻰ ﻠﻴﺪ ﻫﺎﺭﻭﻥ عباسی ﺩﺭ ﺳﻦ ۴۵ ﺳﺎﻟﻰ ﺑﻪ ﺩﺭک ﻭﺍﺻﻞ ﺷﺪ. قول دیگر اول جمادی الثانی است. ﺍﻭ ۲۳ ﺳﺎﻝ [غصب] ﺧﻠﺎﻓﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻗﺒﺮﺵ ﺸﺖ ﺳﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﺍﺋﺮﻳﻦ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﻨﺪ.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۶۹
تقویم شیعه
سوم جمادی الثانی
شهادت حضرت زهرا (علیها السلام)
امام موسی کاظم علیه السلام میفرماید: ان فاطمه صدیقه شهیده: همانا فاطمه علیها السلام راستگو و شهیده است.
در این روز در سال ۱۱ هجری قمری در روز سه شنبه شهادت حضرت بتول عذراء مظلومهی مضروبه حضرت سیدة النساء فاطمه زهرا علیها السلام به وقوع پیوسته است. بعد از شهادت و دفن پیامبر صلی الله علیه و آله سه بار به منزل امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا علیهما السلام هجوم آورده، و در هر بار به طریقی جسارت به اهل بیت علیهم السلام کردند. در یکی از این دفعات، که در منزل آن حضرت را آتش زدند و به زور وارد منزل شدند، حضرت صدیقه علیها السلام پشت در بودند. با اینکه میدانستد آن حضرت پشت در است، با لگد و فشار در را باز کردند، و میخ در سینهی آن مخدره را آزرد و محسن علیه السلام سقط شد و پهلوی آن حضرت بیهوش روی زمین قرار گرفت، و حضرت مولی الموحدین علیه السلام را با سر و پای و دست بسته به طرف مسجد بردند. وقتی حضرت زهرا علیها السلام به هوش آمدند به دنبال امیر المومنین علیه السلام رفتند، و از بردن آن حضرت به مسجد مانع شدند. داخل کوچه جلو چشم همسرش اسد الله الغالب امیر المومنین علی بن ابی طالب علیهم السلام، با تازیانه و غلاف شمشیر بر بدن حضرت صدیقه شهیده علیها السلام زدند که طبق بعضی روایات از بازوی آن حضرت خون جاری شد و باز بیهوش روی زمین قرار گرفتند.
روزهای حزن حضرت فاطمه علیها السلام
بعد از این وقایع و فجایع آن حضرت بعضی روزها با دلی شکسته و محزون کنار قبور شهدای احد می رفت و میگریست، و مرگ خود را از خداوند طلب میکرد، تا اینکه آهسته آهسته درد و جراحتهای بدن بیشتر شد، و از آن به بعد نزدیک مدینه زیر درختی مینشست و گریه و ناله میکرد. منافقین آن درخت را هم بریدند. بعد از آن امیر المومنین علیه السلام در آنجا سایبانی ساختند که مشهور به بیت الاحزان شد. روز به روز بر شدت بیماری بی بی افزوده میشد. سینه شکسته و مجروح، بازوی ورم کرده، صورت نیلی، محسن سقط شده، غم پیامبر صلی الله علیه و آله، مظلومیت امیر المومنین علیه السلام، کار را به جایی رساند که آن حضرت در بستر بیماری افتاد، و وصیتهای خویش را به امیر المومنین علیه السلام فرمود: شبانه مرا از زیر پیراهن غسل بده و کفن کن و دفن نما. قبرم مخفی باشد و ابوبکر و عمر در تشییع و نماز من حاضر نشوند.
مدینه در شهادت حضرت فاطمه علیها السلام
روز شهادت آن حضرت، مدینه مثل روز شهادت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله شده بود. کوچک و بزرگ از زن و مرد، نالان و گریان بودند. بدن مطهر آن حضرت شبانه غسل داده شد و هنگام غسل، امیر المومنین و حسنین و زینبین علیهم السلام و فضه خادمه و اماء بنت عمیس حاضر بودند. سپس عدهای از گلهای سر سبد اصحاب امیر المومنین علیه السلام: سلمان، ابی ذر، مقداد، عمار و. حاضر شدند و بدن را دفن کردند. در بقیع، چهل صورت قبر ترتیب دادند و بر آنها مقداری آب ریختند. فردای آن روز منافقین قصد نبش قبر را نمودند، ولی امیر المومنین (علیه السلام) اجازه نفرمودند. احتمالات در محل دفن آن حضرت متعدد است، ولی زیارت آن حضرت در مسجد النبی صلی الله علیه و آله، حجره خود آن حضرت - که در زمان ما جزء صحن مسجد است - بین محراب و منبر، و در بقیع وارد شده است.
مدت عمر آن مخدره مظلومه ۱۸ سال و ۶۰ روز یا ۹۰ روز است. سال شهادت یازدهم هجری است.
اقوال در شهادت حضرت زهرا علیها السلام
اقوال در شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) چنین است:
۱- چهل روز بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله (ربیع الثانی).
۲- چهل و پنج روز (سیزدهم ربیع الثانی).
۳- شصت روز بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله.
۴- هفتاد و دو روز بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله.
۵- هفتاد و پن روز بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله.
۶- نود روز بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله.
۷- نود و پنج روز بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله (سوم جمادی الآخر).
۸- صد روز بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله (هشتم جمادی الآخر).
۹- صد و دوازده روز بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله (۲۰ جمادی الآخر).
۱۱- ۴ ماه بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله.
۱۱- روز ۲۱ رجب.
۱۲- روز ۲۵ رجب.
۱۳- سوم ماه رمضان.
۱۴- ۸ ماه بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله
علامه مجلسی در ذیل فرمایش امام کاظم علیه السلام مینویسد: این روایت دلالت بر شهیده بودن فاطمه زهرا علیها السلام میکند؛ که البته از متواترات است. سبب آن این بود که آنها بعد از غصب خلافت و بیعت اکثر مردم سراغ امیر المومنین علیه السلام فرستاندند تا بیعت کند ولی آن حضرت نپذیرفت. عمر آتشی آورد تا خانه را با اهل بیت علیهم السلام بسوزاند؛ و خواستند داخل خانه شوند ولی فاطمه زهرا علیها السلام ممانعت کرد. او درب را به پهلوی فاطمه علیها السلام زد که پهلو شکست و جنینی که پیامبر صلی الله علیه و آله او را محسن نامیده بود سقط گردید. پس از آن مریضی فاطمه علیها السلام شروع شد و در همان مرض از دنیا رفت . .
در باره شهادت حضرت زهرا علیها السلام جا دارد مروری بر منابع مربوط به آن داشته باشیم.
درباره آتش زدن در خانه به این مدارک مراجعه کنید:
عوالم العلوم: جلد ۱۱ صفحه ۴۰۰، ۴۰۴، ۴۴۱، ۳۴۳. مؤتمر علماء بغداد: صفحه ۱۳۵-۱۳۷. اثبات الوصیة: صفحه ۱۴۳. الغدیر: جلد ۶ صفحه ۳۹۱. ارشاد القلوب دیلمی به نقل بحار الانوار. کشف المراد: صفحه ۴۰۲-۴۰۳. نوائب الدهور: ص ۱۹۲. حلیة الابرار: جلد ۲ صفحه ۶۵۲.
در باره اینکه چگونه پهلوی آن حضرت را شکستند، به این مدارک مراجعه کنید:
فرائد السمطین: جلد ۲ صفحه ۳۴-۳۵. امالی صدوق: ص ۹۹-۱۰۱. اثبات الهداه: جلد ۱ صفحه ۲۸۰-۲۸۱. البلد الامین: ص ۵۵۱-۵۵۲. طریق الارشاد: صفحه ۴۶۵. اقبال الاعمال: صفحه ۶۲۵. بحار الانوار: جلد ۹۷ صفحه ۲۰۰، جلد ۲۸ صفحه ۲۶۸-۲۷۰. عوالم: جلد ۱۱ صفحه ۴۰۰-۴۰۴.
در باره اینکه حضرت صدیقه علیها السلام را کتک زدند، به این کتب مراجعه کنید:
اثبات الهداة: جلد ۱ صفحه ۲۸۰-۲۸۱. ارشاد القلوب دیلمی: صفحه ۲۹۵. المحتضر: صفحه ۱۰۹. امالی صدوق: صفحه ۹۹، ۱۰۱، ۱۱۸، مناقب ابن شهر آشوب: جلد ۲ صفحه ۲۰۹. تفسیر برهان جلد ۲ صفحه ۳۴۳. حلیة الابرار: جلد ۲ صفحه ۶۵۲. الخطط للمقریزی: جلد ۲ صفحه ۳۴۶. سیرة الائمة الاثنی عشر: جلد ۱ صفحه ۱۳۲. اعلام النساء: جلد ۴ صفحه ۱۲۴. فرائد السمطین: جلد ۲ صفحه ۳۴-۳۵. کتاب سلیم بن قیس: جلد ۲ صفحه ۵۸۵، ۵۸۶، ۵۸۷، ۶۷۴، ۶۷۵، ۹۰۷. بحار الانوار: جلد ۲۸ صفحه ۲۹۷، ۲۹۹. احتجاج: جلد ۱ صفحه ۲۱۰، ۲۱۶.
در باره سیلی و کبودی چشم آن حضرت، به این کتب مراجعه کنید:
سیرة الائمة الاثنی عشر: جلد ۱ صفحه ۱۳۲. مأساة اهراء: جلد ۱ صفحه ۱۶۴-۱۹۳. الاسرار الفاطمیة: صفحه ۱۳۵.
در باره علت شهادت محسن علیه السلام به این کتب مراجعه کنید:
اثبات الوصیة: صفحه ۱۴۳. الوافی بالوفیات: جلد ۶ صفحه ۱۷. تراجم اعلام النساء: جلد ۲ صفحه ۳۱۷. فرائد السمطین: جلد ۲ صفحه ۳۴-۳۵. امالی صدوق: ص ۹۹-۱۰۱. بشاره المصطفی: صفحه ۱۹۷-۲۰۰.
در باره اینکه آن حضرت شهیده شدند و به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، فرمایش امام کاظم علیه السلام کافی است که میفرمایند: انها صدیقه شهیده. همانا فاطمه علیها السلام راستگو و شهیده است. به مدارک زیر نیز مراجعه کنید:
المزار شیخ مفید: صفحه ۱۵۶. مقنعة شیخ مفید: صفحه ۴۵۹. البلد الامین: صفحه ۱۹۸-۲۷۸. بحار الانوار: جلد ۲۵ صفحه ۳۷۳، جلد ۲۷ صفحه ۲۶۱، ۲۶۸، ۱۷۰، جلد ۲۹ صفحه ۱۹۲، جلد ۴۳ صفحه ۱۷۰، ۱۹۷، ۲۰۰، جلد ۵۳ صفحه ۲۳، جلد ۹۷ صفحه ۱۹۷. مصباح اائر: صفحه ۲۵-۲۶. مصباح المتهجد: صفحه ۶۵۴. من لا یحضره الفقیه: جلد ۲ صفحه ۵۷۴. تهذیب الاحکام طوسی: جلد ۶ صفحه ۱۰. الوافی: جلد ۱۴ صفحه ۱۳۷۰-۱۳۷۱. جامع احادیث الشیعة: جلد ۱۲ صفحه ۲۶۴. القاب الرسول و عترته علیهم السلام: صفحه ۳۹-۴۳.
پس در این روز شیعیان باید به عزاداری آن حضرت قیام نمایند و آن مظلومه را زیارت کنند و ظالمان و غاصبان حق او را نفرین نمایند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۶۱-۱۶۹
خبر پیامبر صلی الله علیه و آله از غصب فدک و خلافت و شهادت حضرت زهرا و محسن علیهما السلام
عن ابو مخنف لوط بن يحيى عن أبي عبد اللّه الصادق عليه السّلام: قال النبي صلّى اللّه عليه و آله: اعلم يا علي، إني ارتحل عن هذه الدنيا الدنيّة، فينسي الأمة ما يجب عليهم من حقي، و أول من يخاصمك أبو بكر و عمر؛ فإنه يأخذ كتاب فدك و يضرب برجله على بطن فاطمة عليها السلام، فيسقط المحسن عليه السلام. ثم يجعلون الحبل في عنقك و يأتون بك إلى المسجد فيقول: بايع لي و إلا أقتلك.
ابی مخنف لوط بن یحیی رضوان الله علیه عالم و مورخ بزرگ شیعه در قرن دوم هجری قمری در کتاب بحر الانساب از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله در بارهی فتنهی ابو بکر و عمر و غصب فدک و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و سقط حضرت محسن علیه السلام و بیعت اجباری به امیر المومنین علیه السلام خبر دادند و فرمودند: یا علی، بدان که من به زودی این دنیای پست را ترک میکنم و امت من حق من را که بر آنها واجب است زود فراموش میکنند و اولین کسانی که با تو دشمنی میکنند ابو بکر و عمر هستند که عمر سند فدک را میگیرد و لگد بر شکم فاطمه میزند و باعث سقط محسن میشود؛ سپس طناب بر گردن تو میاندازند و تو را به زور به مسجد برده و ابو بکر به تو میگوید: یا با من بیعت میکنی یا تو را به قتل میرسانم .
الموسوعة الکبری عن فاطمة اهراء علیها السلام، تالیف اسماعیل زنجانی خوئینی، جلد ١١، صفحه ٢۴۰
الهجوم علی بیت فاطمة علیها السلام، تالیف عبد اهرا مهدی، صفحه ۲۲۴
تقویم شیعه
دوازدهم جمادی الثانی
حرکت به سوی خیبر
در این روز در سال هفتم هجری پیامبر صلی الله علیه و آله با ۴۰۰ نفر به سوی خیبر حرکت فرمودند و دو روز بعد به آنجا رسیدند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۶۸
رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علیه السلام از یک نور هستند (به روایت اهل تسنن)
احمد بن حنبل از ائمه اهل تسنن روایت کرده است:
۱۱۳۰- حَدَّثَنَا الْحَسَنُ قثنا أَحْمَدُ بْنُ الْمِقْدَامِ الْعِجْلِيُّ قثنا الْفُضَيْلُ بْنُ عِيَاضٍ قثنا ثَوْرُ بْنُ يَزِيدَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، عَنْ زَاذَانَ، عَنْ سَلْمَانَ قَالَ: سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: «كُنَّا أَنَا وَعَلِيٌّ نُورًابَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ بِأَرْبَعَةَ عَشَرَ أَلْفَ عَامٍ، فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ قَسَمَ ذَلِكَ النُّورَ جُزْءَيْنِ، فَجُزْءٌ أَنَا، وَجُزْءٌ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ».
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: من و علی (علیه السلام) دو نور بودیم در نزد خداوند متعال ١۴۰۰۰ سال قبل از خلقت آدم. بعد از آنکه آدم را خلق کرد این نور را دو قسمت کرد جزئی از آن من هستم و قسمت دیگر علی.
فضائل الصحابة، تالیف احمد بن حنبل، جلد ۲، صفحه ۶۶۲-۶۶۳، حدیث ۱۱۳۰، چاپ دار ابن جوزی
تشهد سهگانه مکتوب بر درهای بهشت
علامه مجلسی رضوان الله علیه مینویسد:
٢٤- ومن كتاب المقنع في الامامة عن جابر الانصاري قال رسول الله : ليلة اسري بي إلى السماء امر بعرضالجنة والنار علي ، فرأيتهما جميعا ، رأيت الجنة وألواننعيمها ، ورأيت النار وألوان عذابها ، وعلى كل باب من أبوابالجنة الثمانية : لا إله إلا الله ، محمد رسول الله ، علي ولي الله.
شیخ صدوق رحمه الله در کتاب المقنعة فی الامامة روایت کرده است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: در شب معراج امر شدم که از بهشت و جهنم بازدید نمایم پس تمام آن دو را دیدم. بهشت را با نعمتهای رنگین آن و جهنم را با عذابهای گوناگونش ملاحظه نمودم، و دیدم که در درهای هشتگانه بهشت نوشته شده است: خدایی جز الله نیست، محمد (صلی الله علیه و آله) فرستاده خداست و علی (علیه السلام) ولی خداست.
بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۲۷، صفحه ۱۱، چاپ دار احیاء التراث العربی
وصایای اخلاقی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امیر المومنین علیه السلام به نقل از کتاب شریف تحف العقول (۱۷)
يا علي أربع من يكن فيه كمل إسلامه: الصدق. والشكر. والحياء وحسن الخلق.
ای علی! چهار صفت در هر که باشد اسلامش کامل است: راستگویی، سپاسگزاری، حیاء و خوشخویی.
ارمغان حکمت از خاندان عصمت، ترجمه تحف العقول عن آل رسول، تالیف ابن شعبه حرانی، ترجمه محمد مهدی سازندگی، صفحه ۲۴
حب امیر المومنین علیه السلام برترین عمل (به روایت اهل تسنن)
ابی نعیم اصفهانی از علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
الرَّحْمَنِ بْنِ مَنْصُورٍ الْحَارِثِيُّ، ثنا أَبِي ثنا عَلِيُّ بْنُ قَادِمٍ ح. وَحَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ حَيَّانَ، ثنا ابْنُ الطِّهْرَانِيِّ، ثنا الرَّمَادِيُّ، ثنا سَهْلُ بْنُ عَامِرٍ، عَنْ عَطَاءِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ يَحْيَى بْنِ كَثِيرٍ الضَّرِيرِ، قَالَ: رَأَيْتُ زُبَيْدًا فِي النَّوْمِ فَقُلْتُ: إِلَى مَا صِرْتَ يَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ؟ قَالَ: «إِلَى رَحْمَةِ اللهِ» قُلْتُ: فَأَيُّ الْعَمَلِ وَجَدْتَ أَفْضَلَ؟ قَالَ: «الصَّلَاةُ وَحُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ».
یحیی بن کثیر، زبید بن حارث را پس از مرگش در خواب دید و از پرسید: کدامین عمل را برتر یافتی؟ زبید در پاسخ گفت: نماز و حب علی بن ابی طالب (علیهما السلام).
حلیة الاولیاء، تالیف ابن نعیم اصفهانی، جلد ۵، صفحه ۳۲، چاپ دار الکتب العلمیة
تقویم شیعه
نوزدهم جمادی الثانی
ازدواج حضرت عبد الله و آمنه علیهما السلام
روز ازدواج حضرت عبد الله و آمنه علیهما السلام و باردار شدن آن حضرت به رسول اکرم صلی الله علیه و آله) است. سزاوار است مومنین آن شب را تعظیم و احترام نمایند و به عبادت احیاء کنند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۶۹-۱۷۰
وصایای اخلاقی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به امیر المومنین علیه السلام به نقل از کتاب شریف تحف العقول (١٨)
يا علي وإن للمتكلف من الرجال ثلاث علامات: يتملق إذا شهد. ويغتاب إذا غاب. ويشمت بالمصيبة.
ای علی! شخص متظاهر سه نشانه دارد: در حضور چاپلوس است، در غیاب بدگوست، و در مصیبت ملامتگر.
ارمغان حکمت از خاندان عصمت، ترجمه تحف العقول عن آل رسول، تالیف ابن شعبه حرانی، ترجمه محمد مهدی سازندگی، صفحه ۲۴
عاقبت گرانی
ثقة الاسلام کلینی قدس سره روایت کرده است:
٦- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن إسماعيل عن أبي إسماعيل السراج، عن حفص بن عمر، عن رجل، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: غلاء السعر يسيئ الخلق ويذهب الأمانة ويضجر المرء المسلم.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «گرانی قیمتها مردم را بدخلق میکند، امانتداری را از بین میبرد و مسلمان در فشار و سختی را به ستوه میآورد.»
الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۵، صفحه ۹۷، حدیث ۶، چاپ منشورات الفجر
امیر المومنین علیه السلام برترین قاضی (به روایت اهل تسنن)
ابن عبد البر از علمای بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) في اصحابه: اقضاهم علي ابن ابی طالب (عليهما السلام).
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در بین صحابه فرمودند: «علی (علیه السلام) برترین قاضی شما [صحابه] است».
الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تالیف ابن عبد البر، جلد ۳، صفحه ۱۱۰۲، چاپ دار الاعلام
برتری امیر المومنین علیه السلام بر کتاب خدا در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله
شیخ محمد بن احمد بن شاذان قمی رضوان الله علیه روایت کرده است:
حدثنا محمد بن علي بن سكر رحمه الله ، قال : حدثنا محمد بن القاسم ، قال : حدثني عباد بن يعقوب ، قال : أخبرنا شريك ، عن الركين بن الربيع ، عن القاسم ابن حسان ، عن زيد بن ثابت ، قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : تارك فيكم الثقلين : كتاب الله وعلي بن أبي طالب عليهالسلام واعلموا أن عليا لكم أفضل من كتاب الله لانه مترجم لكم عن كتاب الله تعالى.
زید بن ثابت از حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده است که فرمودند: من در میان شما دو چیز گرانبها باقی میگذارم: کتاب خداوند سبحان و علی بن ابی طالب علیهما السلام، و علی بن ابی طالب علیهما السلام برای شما از کتاب خداوند برتر است، زیرا او کتاب خداوند را برای شما تفسیر و معنا میکند.
مائة منقبة، تالیف ابن شاذان قمی، صفحه ۱۷۴-۱۷۵، چاپ موسسه الامام المهدی علیه السلام
نهی از اعتماد بیجا حتی به نزدیکترین افراد
ثقة الاسلام کلینی و ابن شعبه حرانی رضوان الله علیهما روایت کردهاند:
محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن علي بن إسماعيل، عن عبد الله بن واصل، عن عبد الله بن سنان قال: قال أبو عبد الله عليه السلام: لا تثق بأخيك كل الثقة فإن صرعة الاسترسال لن تستقال.
امام صادق علیه السلام فرمودند: حتی به برادرت اعتماد كامل و تمام (بدون ملاحضه) مكن؛ زيرا زمين خوردن ناشی از اطمينان كردن، قابل جبران نيست.
الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۲، صفحه ۶۷۲، حدیث ۶، چاپ دار الکتب الاسلامیة
تحف العقول، تالیف ابن شعبه حرانی، صفحه ۳۵۷، چاپ موسسه النشر الاسلامی
اعتقاد شیعه در مورد توحید
شیخ صدوق رضوان الله علیه مینویسد:
دين الامامية هو الاقرار بتوحيد الله تعالى ذكره، ونفي التشبيه عنه، وتنزيهه عما لا يليق به.
آیین امامیه یعنی اقرار و شناخت به توحید خداوند متعال و نفی تشبیه از خداوند متعال، و تنزیه خداوند متعال از هرگونه عیب و نقص است.
امالی شیخ صدوق، صفحه ۴۵۴، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات
تقویم شیعه
بیست و دوم جمادی الثانی
مرگ ابو بکر
در شب سه شنبه ۲۲ جمادی الثانی در سال ۱۳ هجری قمری عبد الله بن عثمان معروف به ابو بکر بن ابی قحافه در سن ۶۷ سالگی، از این جهان به سوی سزای اعمالش رخت بربست. به قولی مرگ ابوبکر در ۲۷ جمادی الثانی بوده است. او مدت دو سال و سه ماه و بیست و دو روز غاصب خلافت بود، و اولین کسی بود که بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله به انتخاب اعضای سقیفه بنی ساعده خلیفه شد. انتخاب ابو بکر به گونهای بیحساب بود که عمر با آنکه خود گرداننده برنامه سقیفه بود میگوید: بیعت با ابو بکر امری بدون تدبیر و م و دقت بود، مثل زمان جاهلیت، که خداوند مسلمانان را از شر آن محفوظ داشت. هر کس چنین کاری را تکرار کند او را بکشید.
اهل سنت در علت مرگ او نوشتهاند: ابو بکر در روز دوشنبه ۷ جمادی الآخر غسل کرده بود، و آن روز هوا سرد بود. به این دلیل سرما خورد و تب کرد، ۱۵ روز این تب ادامه داشت، و به نماز نمیرفت، تا در شب سه شنبه ۲۲ جمادی الآخر بعد از آنکه خلافت را به عمر واگذار کرد، مرد. قبل از وفات عثمان را برای نوشتن وصیتنامهای درباره خلافت طلب کرد که امر خلافت بعد از ابو بکر با عمر بن خطاب باشد. او کلمهای گفت و بیهوش شد، و بقیه را عثمان از پیش خود نوشت که امر خلافت با عمر است. ابو بکر به هوش آمد و عثمان را دعا کرد که آنچه او میخواسته نوشته است.
باید پرسید: چرا هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله در روزهای آخر عمر کاغذ و قلم خواست تا وصی بعد از خود را به امر خداوند معین کند نسبت هذیان به آن مقام معظم دادند؟
ابو بکر هنگام مرگ کلماتی گفت. از جمله اینکه: کاش تفتیش خانه فاطمه و علی علیهم السلام نمیکردم. همان تفتیشی که شهادت پاره تن پیامبر صلی الله علیه و آله را به همراه داشت؟
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۷۴-۱۷۵
تقویم شیعه
بیستم جمادی الثانی
ولادت حضرت زهرا علیها السلام
در چنین روزی حضرت حوراء انسیه عذراء بتول ام ابیها حضرت فاطمه زهرا علیها السلام در سال پنجم بعثت در مکه مکرمه به دنیا آمد. بنا بر قولی ولادت حضرت در دهم جمادی الآخر است.
انعقاد نطفه حضرت فاطمه علیها السلام
داستان انعقاد نطفه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام مراحلی دارد که ذیلاً خلاصه آن آورده میشود:
۱- در شب معراج خداوند سیبی به پیامبر صلی الله علیه و آله هدیه داد که از عظمت خلقت و بوی و رنگ و زیبایی آن ملائکه تعجب کردند. خداوند امر فرمود تا پیامبر صلی الله علیه و آله آن را میل کند. هنگامی که آن سیب را شکافت، نوری از آن درخشید. جبرئیل گفت: بخور یا رسول الله، که این نور منصوره فاطمه، دختری است که از صلب تو خارج می شود. در بعضی روایات است که از رطب بهشتی هم خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله میل فرمودند.
۲- در دهم شعبان سال چهارم جبرئیل علیه السلام بر پیامبر صلی الله علیه و آله در ابطح نازل شد و فرمان کناره گیری از حضرت خدیجه علیها السلام را به مدت چهل روز - به عنوان مقدمه حمل حضرت زهرا علیها السلام - ابلاغ فرمود. با اینکه آن حضرت علاقه وافری به حضرت خدیجه علیها السلام داشت و این کار برای آن حضرت پر مشقت بود، ولی برای خدیجه علیها السلام پیغام داد که مدتی به منزل نمیآیم و به منزل فاطمه بنت اسد علیها السلام میروم. شبها در را ببند و در بستر آسایش کن. پیامبر صلی الله علیه و آله شبها به منزل فاطمه بنت اسد صلی الله علیه و آله میآمدند. هر شب هنگام افطار، خرما و انگور و غذای بهشتی میآوردند. با آب بهشتی و حوله دست آن حضرت را شسته و تمیز میکردند. امیر المومنین علیه السلام حسب دستور پیامبر صلی الله علیه و آله جلوی در مینشست که کسی نیاید و در آن غذا با پیامبر صلی الله علیه و آله شریک شود. در شب چهلم دستور رسید به خانهی خدیجه علیها السلام برو که خداوند به خود سوگند خورده که امشب از صلب تو ذریهی پاک و طیبهای بیافریند. حضرت از جا برخواسته و به منزل خدیجه علیها السلام آمدند. حضرت خدیجه علیها السلام میفرماید: سوگند به آن کسی که آسمان را برافراشته و آب را از زمین جوشانیده، حضرت از من دور نشده بود که سنگینی وجود فاطمه علیها السلام را در خود احساس کردم.
دوران بارداری حضرت خدیجه علیها السلام
هنگامی که حضرت خدیجه علیها السلام دوران آبستنی خود را میگذراند، حضرت فاطمه علیها السلام از داخل شکم با مادر صحبت میفرمود، و او را دلداری میداد و به صبر و پایداری دعوت میفرمود. پیامبر صلی الله علیه و آله به خدیجه علیها السلام فرمودند: جبرئیل به من بشارت داد که این مولود دختر است، و او موجودی پاک و بابرکت است، خداوند متعال نسل و ذریهی مرا از او قرار میدهد، و از نسل او امامانی در امت قرار خواهد داد که بعد از پایان یافتن وحی او، جانشینانش در روی زمین باشند. هنگام ظاهر شدن آثار وضع حمل، سراغ ن قریش فرستادند، ولی کسی برای کمک نیامد، چه اینکه آنها راضی به ازدواج حضرت خدیجه علیها السلام با پیامبر صلی الله علیه و آله نبودند، و خدیجه علیها السلام از این برخورد آنها غمناک شد. در همین حال چهار زن بلند بالا که شبیه ن بنی هاشم بودند بر او وارد شدند. یکی از آنان به او گفت:ای خدیجه، غمگین مباش که ما فرستادگان پروردگان تو هستیم. ما خواهران تو هستیم، من ساره هستم، و این آسیه دختر مزاحم و همنشین تو در بهشت و این مریم دختر عمران و این صفوراء دختر شعیب است. خداوند ما را نزد تو فرستاده تا در کارهای مربوط به ن به تو کمک کنیم. یکی از آنان در سمت راست او، و دیگری در سمت چپش، و سومی پیش روی آن حضرت، و چهارمی پشت سر او نشستند.
حضرت فاطمه علیها السلام به دنیا آمد
علیا مخدره خدیجه علیها السلام، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را پاک و پاکیزه بر زمین نهاد. در این هنگام نوری از وجودش درخشید که تمام خانههای مکه را روشن کرد، و این نور در شرق و غرب درخشش نمود. بانویی که پیش روی خدیجه علیها السلام بود، حضرت فاطمه علیها السلام را برداشت و با آب کوثر شستشو داد، و پارچه سفیدی که از شیر سفیدتر و از مشک و عنبر خوشبوتر بود بیرون آورد. یکی را بر بدن او پیچیده و دیگری را بر سرش انداخت و سپس از او خواست که سخن بگوید. حضرت فاطمه علیها السلام لب به سخن گشود، و فرمود: اشهد ان لا اله الا الله، و ان أبی رسول الله سید الانبیاء و ان بعلی سید الاوصیاء و ان ولدی سید الأسباط: گواهی می دهم که جز الله خدایی نیست، و پدرم فرستاده خدا و سرور پیامبران است، و شوهرم سرور جانشینان و فرزندانم آقای نوادگان و اسباط هستند. بعد بر یکایک آنان سلام کرده و هر کدام را به اسم صدا زد. آنان بر چهره او تبسم کردند، و حور العین و بهشتیان یکدیگر را به ولادت حضرت فاطمه علیها السلام بشارت دادند. در آسمان نوری درخشان پدید آمد که ملائکه تا آن روز چنان نوری را ندیده بودند، و لذا نام حضرت را زهرا گذاشتند. بانویی که پیش روی خدیجه علیها السلام نشسته بود، به خدیجه علیها السلام گفت: او را پاک و پاکیزه و آراسته و با برکت در برگیر، که در نسل و ذریهاش برکت قرار داده شده است.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۷۰-۱۷۴
حضرت زهرا علیها السلام پاره تن، روح و قلب پیامبر صلی الله علیه و آله
ابن صباغ مالکی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
وروي عن مجاهد قال : خرج النبيّ صلى الله عليه و آله وهو آخذ بيد فاطمة فقال : من عرف هذه فقد عرفها ، ومن لم يعرفها فهي فاطمة بنت محمّد ، وهي بضعة منّي ، وهي قلبي وروحي الّتي بين جنبيَّ ، فمن آذاها فقد آذاني ، ومن آذاني فقد آذى اللّه .
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله دستان حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را گرفت و فرمود: هر کس او را نمیشناسد الآن بشناسد، و هر کس نمیداند او کیست بداند که او فاطمه دختر من و پاره تن من است. او قلب من است. او روح میان دو پهلوی من است. هر کس او را بیازارد، مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد، خدا را آزرده است.
الفصول المهمة فی معرفة الائمة، تالیف ابن صباغ مالکی، جلد ۱، صفحه ۶۶۴-۶۶۵، چاپ دار الحدیث
تقویم شیعه
بیست و نهم جمادی الثانی
وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
جناب ام کلثوم علیها السلام، چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. پدرشان مولی الموحدین امیر المؤمنین علیه السلام و مادرشان حضرت زهرای مرضیه علیها السلام است. صاحب ریاحین الشریعة به نقل از اعیان الشیعة میفرماید: امیر المؤمنین علیه السلام آن مخدره را به عون بن جعفر طیار تزویج نمودند. آنچه در مورد ازدواج ام کلثوم علیها السلام با غیر عون بن جعفر نقل شده از بافتههای مخالفین است. آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحابشان در کنار خواهرشان حضر زینب علیها السلام از بانوان و یتیمان محافظت مینمود، و اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است. پس از عاشورا که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند. خطبهی آن حضرت در شهر کوفه و مجلس ابن زیاد، اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین، اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک، کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام، مرثیه های حضرت در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد. سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا بالأخص شهادت سید الشهداء علیه السلام رحلت نمود و در مدینه منوره دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در ۲۱ ماه جمادی الثانی بوده است.
۲- وفات حضرت سید محمد فرزند امام هادی علیهما السلام
حضرت سید محمد فرزند امام هادی علیه السلام در سال ۲۵۲ هجری قمری در سامراء از دنیا رفت. آن حضرت را ابو جعفر و ابو عیل و سید محمد بعاج نیز میگفتند. جلالت قدر و منزلت او به حدی بود که عدهای از شیعیان گمان میکردند بعد از امام هادی علیه السلام آن بزرگوار امام خواهد بود، ولی با رحلت ایشان در زمان پدر بزرگوارش بر همه معلوم شد که امام حسن عسکری علیه السلام امام پس از ایشان است. امام عسکری علیه السلام به جناب سید محمد علیه السلام علاقه وافری داشت، به حدی که هنگام رحلت او گریبان چاک کرد. بعد از رحلت، آن حضرت را در آبادی به نام بلد، در شش فرسخی سامراء دفن نمودند، که هم اکنون قبر او در آنجا معروف است. کرامات زیادی از آن حضرت مشاهده شده، و هم اکنون دارای گنبد و صحن و غرفه های متعدد است، و دوستان اهل بیت علیهم السلام به زیارت آن بزرگوار مشرف می شوند. نسب سادات آل بعاج در عراق و خوزستان به علی و احمد فرزندان سید محمد بعاج منتهی میشود.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۷۷-۱۷۹
تقویم شیعه
بیست و هفتم جمادی الثانی
شهادت سلطان علی بن محمد الباقر علیهما السلام
در این روز در سال ۱۱۶ هجری قمری جناب ابو الحسن سلطان علی فرزند امام باقر علیه السلام در اردهال کاشان به شهادت رسید.
عدهای از دوستان اهل بیت علیهم السلام از اهالی چهل حصاران و فین کاشان نامهای خدمت امام باقر علیه السلام نوشتند، که چون ما از محضر شما دور هستیم یکی از آقازادگان خود را برای راهنمایی و تربیت ما و تعلیم احکام به جانب ما بفرستید. آن حضرت فرزند بزرگوار خود، جناب علی بن محمد علیه السلام را با رسولان فرستاده، روانهی کاشان کردند؛ و اسباب سفر آن حضرت را برادرش امام صادق علیه السلام فراهم نمودند. هنگام ورود آن حضرت، در فین حدود شش هزار نفر برای استقبال آمدند. حضرت مدتی در جاسب و خاوه مشغول هدایت مردم بودند، و بیشتر در مسجد جامع کاشانی - که فعلاً در کوی میدان کهنه واقع است - مشغول عبادت بودند و شیعیان برای ادای نماز جمعه خدمتش مشرف میشدند، و کرامات زیادی مشاهده مینمودند. آن حضرت نامههایی برای پدر بزرگوارش به مدینه میفرستاد و حالات خود و شیعیان را بیان میفرمود، تا در سال ۱۴۴ هجری قمری خبر شهادت پدر بزرگوارش به آن حضرت رسید و بعد از سه سال از شهادت پدر بزرگوارش در سال ۱۱۶ هجری قمری، مخالفین آن حضرت را به عدهای از دوستان و موالیان و منسوبین به آن حضرت شهید کردند.
از آنجا که ۲۷ جمادی الثانی در سال شهادت آن حضرت مصادف با ۱۷ مهر ماه شمسی بوده، هر سال به مناسبت سالگرد آن حضرت در جمعه دوم مهرماه مراسم قالی شویان همراه با عزاداری با شکوهی کنار قبر مطهرش برگزار میشود. هم اکنون در سرداب زیر ضریح مقدس آن حضرت، بدن مبارک حدود صد نفر از آن شهدای بزرگوار تازه و سالم هست، که مرحوم آیة الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی مشاهده فرمودهاند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۷۶-۱۷۷
تقویم شیعه
هفتم رجب
طلب امام رضا علیه السلام برای ولایتعهدی
در هفتم رجب سال ۲۰۰ هجری قمری، مامون (لعنت الله علیه) برای امام رضا علیه السلام نامهای نوشت و در آن نامه امام رضا علیه السلام را برای ولایتعهدی به مرو احضار کرد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۸۹
اگر چهل مرد برای امیر المومنین علیه السلام پیدا میشد، ایشان بر ضد ابو بکر جهاد میکردند!!!
قال: فانتهوا بعلي عليه السلام إلى أبي بكر وهو يقول: أما والله لو وقع سيفي في يدي لعلمتم أنكم لن تصلوا إلى هذا أبدا. أما والله ما ألوم نفسي في جهادكم، ولو كنت استمكنت من الأربعين رجلا لفرقت جماعتكم، ولكن لعن الله أقواما بايعوني ثم خذلوني.
سلیم بن قیس هلالی رضوان الله علیه گوید: سلمان رضوان الله علیه گفت: وقتی که علی علیه السلام را به سوی ابو بکر میکشیدند آن حضرت چنین میفرمود: به خدا سوگند اگر شمشیرم در دستم قرار میگرفت میفهمیدید که هرگز نمیتوانستید بر این کار دست بیابید. به خدا قسم از این که با شما جهاد میکنم خود را سرزنش نمیکنم و اگر چهل مرد برایم فراهم میشد جمع شما را متفرق میکردم ولی خداوند لعنت کند مردمی را که با من بیعت کردند و سپس مرا تنها گذاشتند.
کتاب سلیم بن قیس هلالی معروف به اسرار آل محمد، جلد ۱، صفحه ۵۸۸، چاپ منشورات دلیل ما
شهادت ابن سکیت رضوان الله علیه در راه ولایت امیر المومنین علیه السلام
سیوطی از علمای اهل تسنن مینویسد:
وفي سنة أربع وأربعين قتل المتوكل يعقوب بن السِّكِّيت الإمام في العربية فإنه ندبه إلى تعليم أولاده، فنظر المتوكل يومًا إلى ولديه المعتز والمؤيد فقال لابن السكيت: من أحب إليك هما أو الحسن والحسين؟ فقال: قنبر -يعني: مولى عليّ- خير منهما، فأمر الأتراك فداسوا بطنه حتى مات، وقيل: أمر بسلّ لسانه فمات وأرسل إلى ابنه بديته، وكان يعقوب رافضيًّا.
در سال ۴۴ (از قرن سوم) متوکل عباسی، یعقوب بن سکیت پیشوا در علم زبان عربی را به قتل رساند. متوکل عباسی ابن سکیت را مم نموده بود که تادیب دو فرزندش معتز و مؤید را عهدهدار شود. یک روز به او گفت: آیا دو فرزند من نزد تو محبوبترند یا حسن و حسین (علیهما السلام)؟ ابن سکیت گفت: به خدا قسم قنبر خادم حضرت امیر المؤمنین علی (علیه السلام) از دو فرزندت بهتر است. متوکل به غلامان ترک دستور داد بر شکمش بکوبند تا فوت شد (به شهادت رسید) و همچنین گفته شده زبان او را از پشت سر خارج کردند، و با این جنایت او به قتل رسید. سپس دیه او را برای پسرش فرستادند. یعقوب رافضی (شیعه) بود.
تاریخ الخلفاء، تالیف سیوطی، صفحه ۲۷۶، چاپ دار ابن حزم
پی نوشت: جای تعجب است که اهل تسنن با اینکه اعتراف کردهاند که متوکل ملعون ناصبی و خونریز و دشمن اهل بیت علیهم السلام بوده، در کمال تعجب او را ناصر السنة مینامند و حتی ابن عربی صوفی قبح الله وجهه او را از اولیاء خدا میداند!!! البته اهل تسنن بسیاری از حکام خونریز و ناصبی دیگر را نیز ناصر السنة نامیدهاند گویا شرط اصلی ناصر السنة بودن از نظر آنان دشمنی با اهل بیت علیهم السلام و کشتار شیعیان است!!!
تقویم شیعه
پنجم رجب
شهادت ابن سکیت رحمه الله
یعقوب بن اسحاق معروف به ابن سکیت از بزرگان امامیه در شب دوشنبه ۵ رجب سال ۲۴۴ هجری قمری به دستور متوکل عباسی به خاطر تشیع به شهادت رسید و در سامرا دفن شد در حالی که از سن او ۵۸ سال میگذشت.
ابن سکیت خوزستانی از آبادیهای دورق از اطراف اهواز بود. گفته شده چون زیاد ساکت بوده به او ابن سکیت میگفتند. نجاشی میگوید: یعقوب بن اسحاق السکیت، ابو یوسف، از نزدیکان امام جواد و امام هادی علیهما السلام بود و از امام جواد علیه السلام روایات و مسائل را نقل کرده است. او از بزرگان علم عربیت و لغت و ثقهای راستگو بود و دارای کتابهایی است.
علت شهادت
متوکل عباسی ابن سکیت را مم نموده بود که تأدیب دو فرزندش معتز و مؤید را عهدهدار شود. یک روز به او گفت: آیا دو فرزند من نزد تو محبوبترند یا امام حسن و امام حسین (علیهما السلام)؟ ابن سکیت گفت: به خدا قسم قنبر خادم حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام بهتر است از تو و از دو فرزندت. متوکل دستور داد زبان او را از پشت سر خارج نمایند، و با این جنایت او به شهادت رسید. بعضی گفتهاند ضرباتی به شکم آن بزرگوار وارد کردند تا شهید شد.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۸۸-۱۸۹
غیبت امام زمان عجل الله فرجه در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله
شیخ صدوق و سید بن طاووس رضوان الله علیهما روایت کردهاند:
٧- حدّثنا محمّد بن موسى بن المتوكّل رضي الله عنه قال : حدّثنا محمّد بن أبي عبد الله الكوفيُّ قال : حدّثنا محمّد بن إسماعيل البرمكيُّ ، عن عليّ بن عثمان ، عن محمّد بن الفرات ، عن ثابت بن دينار ، عن سعيد بن جبير ، عن ابن عبّاس قال : قال رسول الله صلى الله عليه وآله : إنَّ عليّ بن أبي طالب عليهالسلام إمام أمّتي وخليفتي عليها من بعدي ، ومن ولده القائم المنتظر الّذي يملأ الله به الأرض عدلاً وقسطاً كما ملئت جوراً وظلماً ، والّذي بعثني بالحق بشيرا إنَّ الثابتين على القول به في زمان غيبته لاعزُّ من الكبريت الاحمر ، فقام إليه جابر بن عبد الله الانصاريُّ فقال : يا رسول الله وللقائم من ولدك غيبة؟ قال : إي وربّي ، وليمحصّ الله الّذين آمنوا ويمحق الكافرين ، يا جابر أنَّ هذا الامر (أمر) من أمر الله وسرُّ من سرِّ الله ، مطويٌّ عن عباد الله ، فإيّاك والشك فيه فإنَّ الشكَّ في أمر الله عزَّ وجلَّ كفر.
ابن عباس از حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده است که فرمودند: همانا علی بن ابی طالب علیهما السلام امام امت من و خلیفهی من بر امتم پس از من میباشد؛ و از فرزندان اوست آن قیام کننده که خوبان همه چشم انتظار اویند، او همان کسی است خداوند به وسیلهی او زمین را از عدل و داد پر میکند همانطور که از ظلم و جور پر شده باشد. قسم به آنکه مرا به حق بشارتدهنده و بیمدهنده قرار داد، آنها که در زمان غیبت او بر اعتقاد به او ثابت قدم میمانند از گوگرد سرخ (اکسیر) کمیابتر هستند. آنگاه جابر بن عبد الله انصاری برخاست و پیش آمد و گفت: ای پیامبر خدا، آیا قائمی که از فرزندان شماست غیبت دارد؟ حضرت فرمودند: به خدا چنین است تا در آن غیبت مومنان باز شناخته شده و کافران نابود شوند؛ ای جابر! این امر از امور الهی و سری از اسرار ربوبی و مستور از بندگان است؛ مبادا در آن شک کنی که شک در امر خدای متعال کفر است.
کمال الدین و تمام النعمة، تالیف شیخ صدوق، جلد ۱، باب ۲۵، حدیث ۷، صفحه ۳۲۰، چاپ موسسه النشر الاسلامی
الیقین، تالیف سید بن طاووس، صفحه ۴۹۴-۴۹۵، باب ۲۰۱، چاپ دار العلوم بیروت
امیر المومنین علیه السلام در نگاه ایلیا پاولویچ پطروشفسکی
پروفسور ایلیا پاولویچ پطروشفسکی، مورخ و خاورشناس نامی اهل شوروی مینویسد:
علی (علیه السلام) تا سر حد شور و عشق پایبند دین بود. صادق و راستکار بود. در امور اخلاقی بسیار خردهگیر (سختگیر) بود. از نامجویی و طمع و مالپرستی به دور بود. و بیشک مردی دلیر و جنگاوری باشهامت بود.
اسلام در ایران، نوشته ایلیا پاولویچ پطروشفسکی، ترجمه کشاورز، صفحه ۵۰، چاپ انتشارات پیام
یا علی مدد
فلک امشب مگر ماهی دگر زاد
ز ماه خویش ماهی خوبتر زاد
غلط گفتم ، که خورشیدی درخشان
که مه یابد ز نورش زیب و فر ، زاد
شهنشاهی ، بزرگی ، نامداری
که شاهان بر رهش سایند سر ، زاد
صدف آسا ، جهان آفرینش
درخشان گوهری والاگهر زاد
ز بعد قرنها ، گیتی هنر کرد
که اینسان قهرمانانی با هنر زاد
پدرها بعد ازین هرگز نبینند
که مادر چون علی دیگر پسر زاد
فری بر مادر نیرشتش
غزال ماده ، گفتی ، شیر نر زاد
سیمین بهبهانی
تقویم شیعه
دوازدهم رجب
۱- مرگ معاویه
در این روز سال ۶۰ هجری قمری معاویه بن ابی سفیان لعنت الله علیه در سن ۷۸ سالگی در شام به درکات جهنم شتافت. روز شادی اهل ایمان و حزن و اندوه اهل کفر و طغیان است. و روزه این روز به جهت شکر الهی بر هلاکت معاویه مستحب است.
نسب معاویه
کلبی نسابه و ابن روزبهان که از ثقات نزد علمای اهل تسنن هستند، نقل کرده اند که معاویه فرزند چهار نفر بوده: عماره، مسافر، ابو سفیان و مردی که اسم او را نمیبرند. راغب اصفهانی در محاضرات و ابن ابی الحدید از ربیع الابرار زمخشری نقل میکنند که معاویه را به چهار کس نسبت میدادند: مسافر بن ابی عمرو، عمار بن ولید بن مغیره، عباس و صباح که مغنی عماره بن ولید بود. مادر معاویه هند با صباح - که جوان خوشرویی بود و کارگر ابو سفیان بود - الفتی تمام داشت! اما به ظاهر او را معاویه بن ابی سفیان بن حرب میگویند. ابو سفیان مردی زشت و کوتاه قد بود، و یک چشم او در طائف و چشم دیگرش در یرموک کور شده بود. باطنش کورتر از چشمش بود و نهایت عداوت و دشمنی با پیامبر صلی الله علیه و آله را داشت. ابو سفیان در هر جنگ و فتنهای که بر علیه پیامبر صلی الله علیه و آله به وجود میآمد دخالت داشت و در سال فتح مکه از ترس اسلام آورد و با نفاق زندگی کرد تا در سن ۸۲ سالگی در سال ۳۰ هجری قمری به درک رفت. مخفی نماند که حمامه یکی از جدات معاویه است که در بازار المجاز صاحب پرچم و مشهور بود! و از این جا نسب ابو سفیان هم معلوم میشود. مادر معاویه هند است که از ذوات الاعلام است و میل فراوانی به غلامان سیاه داشت و از توضیح حال پدر معاویه وضع مادر او هند روشن میشود. محدث قمی رحمه الله میفرماید: چون پیامبر صلی الله علیه و آله در فتح مکه ریختن خون معاویه را مباح شمردند، به اصرار و شفاعت عباس، پنج ماه قبل از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله اسلام آورد.
حکومت معاویه بر شام
یزید بن ابی سفیان از طرف ابو بکر با لشکر مسلمین به طرف شام رفت، معاویه هم همراه آنها بود. یزید در شام مرد و ابا بکر ولایت شامات را به معاویه واگذار کرد و به این حال بود تا زمان خلافت امیر المومنین علیه السلام که طغیان معاویه علیه آن حضرت شروع شد. پس اساس ظلمهای معاویه را هم ابو بکر بنا نهاد.
معاویه در سال ۴۵ هجری قمری برای پسرش یزید بیعت گرفت. او اول کسی بود که دشنام بر امیر المومنین علیه السلام را ترویج کرد و در آخر خطبه نماز جمعه لعن و جسارت بر امیر المومنین علیه السلام میکرد. او دستور داد در تمام شهرها این لعن انجام شود و تا زمان عمر بن عبد العزیز ادامه داشت تا اینکه او لعن بر آن حضرت را منع کرد.
دشمنی معاویه با حضرت امیر المومنین علیه السلام
معاویه به صحابه و تابعین دستور داد تا حدیث در مذمت امیر المومنین علیه السلام جعل کنند، و عده زیادی از محبین و ارادتمندان آن حضرت را شهید کرد مانند جناب مالک اشتر نخعی که در قم مصر به سم شهید شد. امام مجتبی علیه السلام را به دست جعده عیال آن حضرت مسموماً شهید کرد. معاویه مردی خوشگذران و پرخور بود، به حدی که از کثرت خوردن میگفت: خسته شدم ولی سیر نشدم، و این به خاطر نفرین حضرت رسول صلی الله علیه و آله در باره او بود. او در نفاق و عوام فریبی تجربه به سزایی داشت. محدث قمی رحمه الله نقل می کند که دویست خبر از طرق معتمده اهل سنت در مذمت معاویه نقل شده است.
ماجرای مرگ معاویه
آخر الامر معاویه در مسیر مکه به شام بیمار شد، به حدی که میلرزید و دهان او بسته نمیشد، تا وارد شام شد و در آنجا جان به مالک دوزخ داد و رهین اعمال خویش گردید. هنگام مرگ سن او را ۷۵ یا ۸۲ یا ۹۲ سال نقل کردهاند. جنایات او زیاده از آن است که در این مختصر بگنجد ولی در هنگام مرگ به یکی از خواص خود گفت: چند گناه بزرگ کردهام: حق علی بن ابی طالب را غصب کردم، حسن بن علی را به فریب دادن جعده به شهادت رساندم، و یزید را به جانشینی خود انتخاب کردم، و حجر بن عدی و اصحاب او را به قتل رساندم. در مرگ معاویه بعضی فقط ماه را ذکر کردهاند و بعضی ۴ رجب و برخی ۲۲ رجب ذکر نمودهاند. ۱۲ رجب، ۱۴ رجب، ۱۵ رجب هم نقل شده است که این سه قول به یکدیگر نزدیکترند.
۲- ورود امیر المومنین علیه السلام به کوفه
در این روز در سال ۳۶ هجری قمری امیر المومنین علیه السلام بعد از واقعه جمل وارد کوفه شدند و آن شهر را به عنوان مقر حکومت انتخاب نمودند، و اولین خطبه را در شهر کوفه در این روز ایراد فرمودند.
تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۱۹۱-۱۹۴
نسب خبیث معاویه پلید به اعتراف اهل تسنن
زمخشری از علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
۹۹- وكان معاویة یعزی إلى أربعة: إلى مسافر بن أبی عمرو ، وإلى عمارة بن الولید وإلى العباس بن عبد المطلب، وإلى الصباح مغن أسود كان لعمارة. قالوا: كان أبو سفیان دمیما قصیرا، وكان للصباح عسیفا لأبی سفیان شابا وسیما، فدعته هند إلى نفسها.
معاویه به چهار نفر نسبت داده شد (چهار نفر ادعا کردند پدر معاویه هستند) : مسافر بن ابی عمرو ، عمارة بن الولید، عباس بن عبد المطلب و صباح خواننده و نوازنده عمارة بن الولید. ابو سفیان مردی زشت صورت و کوتاه قد بود و صباح اجیر ابو سفیان جوانی زیبا بود، هند مادر معاویه او را بر ی به خود تحریک کرد.
ربیع الابرار و نصوص الاخبار، تالیف زمخشری، جلد ۴، صفحه ٢٧۵، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات
آری ملعون خبیثی که دستور به سب و لعن امیر المومنین سلام الله علیه میداده است، باید چنین نسبی داشته باشد.
اهمیت گفت و گوی علمی
ثقة الاسلام کلینی قدس سره روایت کرده است:
۹- عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد بن خالد، عن أبيه، عن فضالة بن أيوب، عن عمر بن أبان، عن منصور الصيقل قال: سمعت أبا جعفر عليه السلام يقول: تذاكر العلم دراسة والدراسة صلاة حسنة.
امام باقر علیه السلام فرمودند: گفت و گوی علمی فراگیری درس است و فراگیری درس نمازی نیت.
الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۱، صفحه ۴۱، حدیث ۹، چاپ دار الکتب الاسلامیة
اعتقاد شیعه در مورد انکار هر کدام از دوازده امام علیهم السلام در کلام شیخ صدوق رحمه الله
علامه مجلسی رضوان الله علیه مینویسد:
ابن بابویه (شیخ صدوق رحمه الله) در رساله عقاید گفته است که: هرکه دعوی امامت کند و امام نباشد ظالم و ملعون است، و هرکه امامت را در غیر اهلش قائل شود ظالم و ملعون است. و حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرموده است که: هر که انکار کند امامت علی را بعد از من انکار پیغمبری من کرده است و هر که انکار پیغمبری من کند انکار پروردگاری خدا کرده است. و [شیخ صدوق] گفته است: اعتقاد ما در حق کسی که انکار امامت امیر المومنین و امامان بعد از او کند به منزله کسی است که انکار پیغمبری پیغمبران کرده است. و اعتقاد ما در باب کسی که اقرار کند به امامت امیر المومنین علیه السلام و انکار کند یکی از امامان بعد از او را (به مانند زیدیه و اسماعیلیه و .) به منزله کسی است که ایمان بیاورد به جميع پیغمبران و انکار کند پیغمبری محمد صلی الله علیه و آله را، و حضرت صادق علیه السلام فرمود که: منکر آخر ما مثل منکر اول ما است. و حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود که: امامان بعد از من دوازده نفرند اول ایشان حضرت امیر است و آخر ایشان حضرت قائم است، اطاعت ایشان اطاعت من است و معصیت ایشان معصیت من است. هرکه انکار کند یکی از ایشان را انکار من کرده است. وحضرت صادق علیه السلام فرمود که: هرکه شک کند در کفر دشمنان ما و ستم کنندگان بر ما کافر است.
حق الیقین، تالیف علامه مجلسی، صفحه ۸۳۱، چاپ انتشارات سرور
سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله بر پیکر پاک حضرت ابو طالب علیه السلام
علامه مجلسی رضوان الله علیه مینویسد:
حضرت رسول صلی الله علیه و آله در جنازهی او (جناب ابو طالب علیه السلام) حاضر شد و فرمود: صلهی رحم کردى، خدا تو را جزای خیر دهد، ای عم من! به درستی که مرا کفایت و تربیت نمودی در خردسالی و یاری و معاونت نمودی در بزرگی؛ پس رو به مردم گردانید و فرمود: براى عم خود شفاعتی بکنم كه جن و انس، از آن در تعجب مانند!
حياة القلوب، تالیف علامه مجلسی رضوان الله علیه، جلد ۴، صفحه ۱۵۷۳
فضائل امام کاظم علیه السلام در کلام احمد بن یوسف قرمانی
احمد بن یوسف قرمانی از علما و مورخین اهل تسنن پیرامون آن حضرت مینویسد:
هو الامام الکبیر القدر، الأوحد، الحجة، الساهر لیله قائما، القاطع نهاره صائما، المسمی لفرط حلمه وه عن المعتدین کاظما. هوالمعروف عند أهل العراق بباب الحوائج، لأنه ما خاب المتوسل به فی قضاء حجاة قط.
او امامی بلند مرتبه و یگانه و حجت بود. در شبها در حال عبادت و در روزها روزهدار بود. به خاطر کثرت بردباری و گذشت از کسانی که به او تعدی کردهاند کاظم نامیده شد. و او نزد مردم عراق به باب الحوائج مشهور بود چرا که هر کسی در بر آورده شدن حاجاتش به او متوسل میشد به دست میآورد.
اخبار الدول و آثار الاول فی التاریخ، تالیف قرمانی، جلد ۱، صفحه ۳۳۷، چاپ عالم الکتب
السلام علیک یا موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام
درباره این سایت